اشراق آسمان به هنگام تولّد آن حضرت
«فَلَمَّا سَأَلَهُ الْکُفَّار أَنْ یُرِیَهُمْ انْشِقَاق الْقَمَرِ وَ قَدْ بَانَ لِخَدِیجَةَ حَمْلُهَا بِفَاطِمَةَ وَ ظَهَرَ ، قَالَتْ خَدِیجَةُ: وَا خَیْبَةَ مَنْ کَذَّبَ مُحَمَّداً وَ هُوَ خَیْرُ رَسُولٍ وَ نَبِیٍّ، فَنَادَتْ فَاطِمَةُ مِنْ بَطْنِهَا: یَا أُمَّاهْ لَا تَحْزَنِی وَ لاَ تَرهَبی فَإِنَّ اللَّهَ مَعَ أَبِی، فَلَمَّا تَمَّتْ أَیَّامُ حَمْلِهَا وَ انْقَضَی وَضَعَتْ فَاطِمَةَ فَأَشْرَقَ بِنُورِ وَجْهِهَا الْفَضَاءُ».
ترجمه:
آن هنگام که کفار، از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) درخواست نمودند تا شکافتن ماه را به آنها نشان دهد – زمانی بود که خدیجه(علیها السلام)، تازه دریافته بود که به فاطمه(علیها السلام) حامله است.- خدیجه(علیها السلام) در مقابل در خواست کفار چنین گفت: چقدر زیانکار است آنکه حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) را تکذیب نماید و حال آنکه او بهترین رسول و پیامبر است.
وقتی فاطمه(علیها السلام) از رحم مادرش این سخنان را شنید، ندا داد: ای مادر! محزون مباش و مترس؛ زیرا که خدا با پدر من است.
چون مدّت حمل به سر آمد، فاطمه(علیها السلام) متولد شد و فضا به نور روی او روشن گردید.