فاطمۀ زهرا مریم کبری
حَدَّثنِی عِیسى، قَالَ: قُلتُ لِأبِی الحَسَن فَمَا کَانَ بَعْدَ خُرُوجِ الْمَلَائِکَةِ مِن عِنْد [عَنْ] رَسُولِ اللَّهِ؟
قَالَ: فَقَالَ لما کَانَ الیَوم الَّذِی ثقل فِیهِ وجع النَّبِی صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ خیف عَلَیهِ فِیه المَوت، دَعَا عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ قَالَ لِمَنْ فِی بَیْتِهِ اخْرُجُوا عَنِّی وَ قَالَ لِأُمِّ سَلَمَةَ تکونی ممّن عَلَی الْبَابِ فَلَا یَقْرَبْهُ أَحَدٌ فَفَلَعَتْ أمّ سلمة فَقَالَ: یَا عَلِیُّ ادْنُ مِنِّی فَدَنَا مِنْهُ فَأَخَذَ بِیَدِ فَاطِمَةَ فَوَضَعَهَا عَلَى صَدْرِهِ طَوِیلًا وَ أَخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ بِیَدِهِ الْأُخْرَى فَلَمَّا أَرَادَ رَسُولُ اللَّهِ الْکَلَامَ غَلَبَتْهُ عَبْرَتُهُ فَلَمْ یَقْدِرْ عَلَى الْکَلَامِ فَبَکَتْ فَاطِمَةُ بُکَاءً شَدِیداً وَ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ لِبُکَاءِ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ قَطَعْتَ قَلْبِی وَ أَحْرَقْتَ کَبِدِی لِبُکَائِکَ یَا سَیِّدَ النَّبِیِّینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ یَا أَمِینَ رَبِّهِ وَ رَسُولَهُ وَ یَا حَبِیبَهُ وَ نَبِیَّهُ مَنْ لِوُلْدِی بَعْدَکَ وَ لِذُلٍّ یَنْزِلُ بِی بَعْدَکَ مَنْ لِعَلِیٍّ أَخِیکَ وَ نَاصِرِ الدِّینِ مَنْ لِوَحْیِ اللَّهِ وَ أَمْرِهِ ثُمَّ بَکَتْ وَ أَکَبَّتْ عَلَى وَجْهِهِ فَقَبَّلَتْهُ وَ أَکَبَّ عَلَیْهِ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَیْهِمْ وَ یَدُهَا فِی یَدِهِ فَوَضَعَهَا فِی یَدِ عَلِیٍّ وَ قَالَ لَهُ: یَا أَبَا الْحَسَنِ هَذِهِ وَدِیعَةُ اللَّهِ وَ وَدِیعَةُ رَسُولِهِ مُحَمَّدٍ عِنْدَکَ فَاحْفَظِ اللَّهَ وَ احْفَظْنِی فِیهَا وَ إِنَّکَ لِفَاعِلُهُ.
یَا عَلِیُّ هَذِهِ وَ اللَّهِ سَیِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ هَذِهِ “وَ اللَّهِ مَرْیَمُ الْکُبْرَى” أَمَا وَ اللَّهِ مَا بَلَغَتْ نَفْسِی هَذَا الْمَوْضِعَ حَتَّى سَأَلْتُ اللَّهَ لَهَا وَ لَکُمْ فَأَعْطَانِی مَا سَأَلْتُهُ.
یَا عَلِی انْفُذْ لِمَا أَمَرَتْکَ بِهِ فَاطِمَةُ فَقَدْ أَمَرْتُهَا بِأَشْیَاءَ أَمَرَنی بِهَا جَبْرَئِیلُ وَ اعْلَمْ یَا عَلِیُّ أَنِّی رَاضٍ عَمَّنْ رَضِیَتْ عَنْهُ ابْنَتِی فَاطِمَةُ وَ کَذَلِکَ رَبِّی وَ مَلَائِکَتُهُ.
یَا عَلِیُّ وَیْلٌ لِمَنْ ظَلَمَهَا وَ وَیْلٌ لِمَنِ ابْتَزَّهَا حَقَّهَا وَ وَیْلٌ لِمَنْ انتهک [هَتَکَ] حُرْمَتَهَا وَ وَیْلٌ لِمَنْ أَحْرَقَ بَابَهَا وَ وَیْلٌ لِمَنْ آذَى جنینها [خَلِیلَهَا] و شجّ جنبیها وَ وَیْلٌ لِمَنْ شَاقَّهَا وَ بَارَزَهَا اللَّهُمَّ إِنِّی مِنْهُمْ بَرِیءٌ وَ هُمْ مِنِّی بُرَآءُ. ثُمَّ سَمَّاهُمْ رَسُولُ اللَّهِ وَ ضَمَّ فَاطِمَةَ إِلَیْهِ وَ عَلِیّاً وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ قَالَ: اللَّهُمَّ إِنِّی لَهُمْ وَ لِمَنْ شَایَعَهُمْ سِلْمٌ وَ زَعِیمٌ بِأَنَّهُمْ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ عَدُوٌّ وَ حَرْبٌ لِمَنْ عَادَاهُمْ وَ ظَلَمَهُمْ وَ تَقَدَّمَهُمْ أَوْ تَأَخَّرَ عَنْهُمْ وَ عَنْ شِیعَتِهِمْ زَعِیمٌ لهم [بِأَنَّهُمْ] یَدْخُلُونَ النَّارَ ثُمَّ وَ اللَّهِ یَا فَاطِمَةُ لَا أَرْضَى حَتَّى تَرْضَى ثُمَّ لَا وَ اللَّهِ لَا أَرْضَى حَتَّى تَرْضَى ثُمَّ [لَا] وَ اللَّهِ لَا أَرْضَى حَتَّى تَرْضَى».
ترجمه:
امام کاظم(علیه السلام) نقل میکند که از پدرم پرسیدم: وقتی فرشتگان پیامبر(صلی الله علیه و آله) را ترک گفتند چه اتفاقی افتاد؟ فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فاطمه و علی و حسن و حسین(علیهم السلام) را به گرد خود خواند و به کسانی که در خانه بودند گفت: از نزد من بیرون بروید و به همسر خود امسلمه فرمود که بر درگاه بایستد تا کسی وارد خانه نشود. امسلمه اطاعت کرد. آنگاه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به علی(علیه السلام) گفت: «یا علی! نزدیک من بیا» علی(علیه السلام) نزدیکتر رفت، پیامبراکرم دست زهرا(علیها السلام) را گرفت و بر سینه گذاشت بعد با دست دیگر خود دست علی(علیهم السلام) را گرفت و چون خواست با آنها سخنی بگوید، اشک از چشمانش فرو غلتید و نتوانست کلامی بگوید. فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) وقتی حالت گریه پیامبر(صلی الله علیه و آله) را مشاهده کردند به سختی به گریه درآمدند و فاطمه(علیها السلام) گفت: ای پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) رشتۀ قلبم از هم گسست و جگرم آتش گرفت وقتی که گریۀ شما را دیدم. ای آقای پیامبران از اولین تا آخرین آنها، ای امین پروردگار و رسول او، ای محبوب خدا! فرزندانت پس از تو چه کسی را دارند و با آن خواری که بعد از تو مرا فرا گیرد چه کنم؟ چه کسی علی(علیه السلام) را که یاور دین است کمک خواهد کرد؟ چه کسی وحی خدا و فرمانهایش را دریافت خواهد نمود؟ سپس به سختی گریست و پیامبر(صلی الله علیه و آله) را در آغوش گرفت و چهرۀ او را بوسید و علی و حسن و حسین(علیهم السلام) نیز چنین کردند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) سر بلند کرد و دست فاطمه(علیها السلام) را در دست علی(علیه السلام) نهاد و گفت: «ای اباالحسن! این امانت خدا و امانت محمد رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در دست توست و در مورد فاطمه(علیها السلام) خدا را و مرا به یاد داشته باش! و به راستی که تو چنین رفتار میکنی. یا علی سوگند به خدا که فاطمه(علیها السلام) سیدۀ زنان بهشت است از اولین تا آخرین آنها. به خدا قسم! فاطمه(علیها السلام) همان «مریم کبری» است. آگاه باش که من به این حالت نیفتاده بودم مگر این که برای شما و فاطمه(علیها السلام) دعا کردم و خدا آنچه خواسته بودم به من عطا فرمود.
ای علی(علیها السلام) هر چه فاطمه(علیها السلام) به تو فرمان داد به جای آور که هر آینه من به فاطمه(علیها السلام) اموری را بیان نمودهام که جبرئیل مرا به آنها امر کرد. بدان ای علی(علیها السلام) که من از آن کس راضیم که دخترم فاطمه(علیها السلام) از او راضی باشد و پروردگار و فرشتگان هم با رضایت او راضی خواهند شد. وای بر آن کس که بر فاطمه(علیها السلام) ستم کند. وای بر آن کس که حق وی را از او بستاند. وای بر آن کس که هتک حرمت او کند. وای بر آن کس که در خانهاش را آتش زند. وای بر آن که دوست وی را بیازارد و وای بر آن که با او کینه ورزد و ستیزه کند. خداوندا من از ایشان بیزارم و آنان نیز از من بری هستند.
سپس رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فاطمه و علی و حسن و حسین(علیهما السلام) را به نام خواند و آنان را در بر گرفت و عرضه داشت: بار خدایا! من با اینان و هر کس که پیروی ایشان کند سر صلح دارم و بر عهدۀ من است که آنان را داخل بهشت سازم و هر کس با اینها بستیزد و بر ایشان ستم کند یا بر اینها پیشی گیرد یا از ایشان و شیعیانشان بازپس ماند، من دشمن او هستم و با او میجنگم و بر من است که آنان را به دوزخ درآورم. سوگند به خدا ای فاطمه! راضی نخواهم شد تا این که تو راضی شوی! نه به خدا سوگند راضی نمیشوم مگر آن که تو راضی شوی! نه به خدا سوگند راضی نخواهم شد مگر آن که تو راضی شوی!
منابع: طرف، سید بن طاووس، ص۱۶۷؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۲۲، ص۴۸۴.
همچنین: «لَمَّا ثَقُلَ النَّبِیُّ وَ خِیفَ عَلَیْهِ الْمَوْتُ دَعَا بِعَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَیْنِ وَ أَخْرَجَ مَنْ فِی الْبَیْتِ وَ استَدنَى عَلِیّاً وَ أَخَذَ بِیَدِ فَاطِمَةَ -بَعْدَ بُکَاءِ الْجَمِیعِ- وَ وَضَعَهَا فِی یَدِ عَلِیٍّ وَ قَالَ: هَذِهِ وَدِیعَةُ اللَّهِ وَ وَدِیعَةُ رَسُولِهِ عِنْدَکَ فَاحْفَظْنِی فِیهَا فَإِنَّکَ الْفَاعِلُ. هَذِهِ وَ اللَّهِ سَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ. هَذِهِ مَرْیَمُ الْکُبْرَى وَ اللهِ ما بَلَغَتْ نَفْسِی هَذَا الْمَوْضِعَ حَتَّى سَأَلْتُ اللَّهَ لَهَا وَ لَکُمْ فَأَعْطَانِی. یَا عَلِیُّ أَنْفِذ مَا أَمَرَتکَ بِهِ فَاطِمَةُ فَقَدْ أَمَرْتُهَا بِأَشْیَاءَ أَمَرَنِی بِهَا جَبْرَائِیلُ وَ هِیَ الصَّادِقَةَ الصَّدُوقَةُ…»؛ زمانی که پیامبرخدا در بستر بیماری بود و بیم فوت آن حضرت وجود داشت علی و فاطمه و حسن و حسین را صدا زد و دیگران را از خانه بیرون کرد. او علی را نزد خود نشاند. بعد از آنکه همگی، گریۀ شدیدی کردند دست فاطمه را در دست علی نهاد و فرمود: این امانت خدا و رسول خداست که باید حفظ کنی و تو قطعاً حفظ خواهی کرد. به خدا سوگند او سرور زنان عالم است. او مریم کبراست. به خدا سوگند تا به حال هرچه از خدا برای او و شما خواستهام اجابت شده است. یا علی، هرچه فاطمه میگوید انجام بده که همۀ آنها دستوراتی است که جبرئیل به آن امر فرمود. او [فاطمه] همیشه بسیار راستگو است. صراط المستقیم، عاملی بیاضی، ج۲، ص۹۲.
همچنین: أَسْمَاؤُهَا عَلَى مَا ذَکَرَهُ أَبُو جَعْفَرٍ الْقُمِّیُّ: «فَاطِمَةُ، الْبَتُولُ، الْحَصَانُ، الْحُرَّةُ، السَّیِّدَةُ، الْعَذْرَاءُ، الزَّهْرَاءُ، الْحَوْرَاءُ، الْمُبَارَکَةُ، الطَّاهِرَةُ، الزَّکِیَّةُ، الرَّاضِیَةُ، الْمَرْضِیَّةُ، الْمُحَدَّثَةُ، مَرْیَمُ الْکُبْرَى، الصِّدِّیقَةُ الْکُبْرَى». مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۵۷؛ تسلیة المجالس، کرکی حائری، ج۱، ص۵۴۷؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۱۶.
همچنین: «و ألقابها: … و الحصان، و الحوراء، و السیدة، و الصدّیقة، و مریم الکبرى». هدایة الکبری، خصیبی، ص۱۷۶.
برگرفته از سایت علمی تخصصی حضرت فاطمه زهرا (س)