فاطمه الزهرا

وبلاگ آشنایی با حضرت فاطمه زهرا(س)

فاطمه الزهرا

وبلاگ آشنایی با حضرت فاطمه زهرا(س)

وبلاگی جهت معرفی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و آشنایی مختصر با مقام ایشان

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

«أَنَّ أُمَّ أَیْمَنَ قَالَتْ‏ مَضَیْتُ ذَاتَ یَوْمٍ إِلَى مَنْزِلِ مَوْلَاتِی فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ لِأَزُورَهَا فِی مَنْزِلِهَا وَ کَانَ یَوْماً حَارّاً مِنْ أَیَّامِ الصَّیْفِ فَأَتَیْتُ إِلَى بَابِ دَارِهَا وَ إِذَا بِالْبَابِ مُغْلَقٌ فَنَظَرْتُ مِنْ شُقُوقِ الْبَابِ فَإِذَا بِفَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ نَائِمَةٌ عِنْدَ الرَّحَى وَ رَأَیْتُ الرَّحَى تَطْحَنُ الْبُرَّ وَ هِیَ تَدُورُ مِنْ غَیْرِ یَدٍ تُدِیرُهَا وَ الْمَهْدُ أَیْضاً إِلَى جَانِبِهَا وَ الْحُسَیْنُ نَائِمٌ فِیهِ وَ الْمَهْدُ یَهْتَزُّ وَ لَمْ أَرَ مَنْ یَهُزُّهُ‏ وَ رَأَیْتُ کَفّاً یُسَبِّحُ اللَّهَ تَعَالَى قَرِیباً مِنْ کَفِّ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ.
قَالَتْ أُمُّ أَیْمَنَ فَتَعَجَّبْتُ مِنْ ذَلِکَ فَتَرَکْتُهَا وَ مَضَیْتُ إِلَى سَیِّدِی رَسُولِ اللَّهِ وَ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ وَ قُلْتُ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی رَأَیْتُ عَجَباً مَا رَأَیْتُ مِثْلَهُ أَبَداً فَقَالَ لِی مَا رَأَیْتِ یَا أُمَّ أَیْمَنَ فَقُلْتُ إِنِّی قَصَدْتُ مَنْزِلَ سَیِّدَتِی فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ فَلَقِیتُ الْبَابَ مُغْلَقاً وَ إِذَا أَنَا بِالرَّحَى تَطْحَنُ الْبُرَّ وَ هِیَ تَدُورُ مِنْ غَیْرِ یَدٍ تُدِیرُهَا وَ رَأَیْتُ مَهْدَ الْحُسَیْنِ یَهْتَزُّ مِنْ غَیْرِ یَدٍ تَهُزُّهُ وَ رَأَیْتُ کَفّاً یُسَبِّحُ اللَّهَ تَعَالَى قَرِیباً مِنْ کَفِّ فَاطِمَةَ وَ لَمْ أَرَ شَخْصَهُ فَتَعَجَّبْتُ مِنْ ذَلِکَ یَا سَیِّدِی.
فَقَالَ: یَا أُمَّ أَیْمَنَ اعْلَمِی أَنَّ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءَ صَائِمَةٌ وَ هِیَ مُتْعَبَةٌ جَائِعَةٌ وَ الزَّمَانُ قَیْظٌ فَأَلْقَى اللَّهُ تَعَالَى عَلَیْهَا النُّعَاسَ فَنَامَتْ فَسُبْحَانَ مَنْ لَا یَنَامُ فَوَکَّلَ اللَّهُ مَلَکاً یَطْحَنُ عَنْهَا قُوتَ عِیَالِهَا وَ أَرْسَلَ اللَّهُ مَلَکاً آخَرَ یَهُزُّ مَهْدَ وَلَدِهَا الْحُسَیْنِ لِئَلَّا یُزْعِجَهَا مِنْ نَوْمِهَا وَ وَکَّلَ اللَّهُ مَلَکاً آخَرَ یُسَبِّحُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَرِیباً مِنْ کَفِّ فَاطِمَةَ یَکُونُ ثَوَابُ تَسْبِیحِهِ لَهَا لِأَنَّ فَاطِمَةَ لَمْ تَفْتُرْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ فَإِذَا نَامَتْ جَعَلَ اللَّهُ ثَوَابَ تَسْبِیحِ ذَلِکَ الْمَلَکِ لِفَاطِمَةَ.
فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ أَخْبِرْنِی مَنْ یَکُونُ الطَّحَّانَ وَ مَنِ الَّذِی یَهُزُّ مَهْدَ الْحُسَیْنِ وَ یُنَاغِیهِ‏ وَ مَنِ الْمُسَبِّحُ؟ فَتَبَسَّمَ النَّبِیُّ ضَاحِکاً وَ قَالَ أَمَّا الطَّحَّانُ‏ فَجَبْرَئِیلُ وَ أَمَّا الَّذِی یَهُزُّ مَهْدَ الْحُسَیْنِ فَهُوَ مِیکَائِیلُ وَ أَمَّا الْمَلَکُ الْمُسَبِّحُ فَهُوَ إِسْرَافِیل‏.»

ترجمه:

ام ایمن گوید در تابستان که هوا بسیار گرم بود به خانۀ مولایم فاطمه(علیها السلام) رفتم تا ایشان را زیارت نمایم. به در خانۀ حضرت زهرا(علیها السلام) که رسیدم دیدم که درب خانه بسته است اما از شکاف در، درون خانه دیده می‌شد. پس دیدم که حضرت زهرا(علیها السلام) کنار آسیاب به خواب رفته است اما آسیاب بدون این که کسی آن را بگرداند می‌چرخد. همچنین دیدم که گهواره‌ای که حسین(علیه السلام) درون آن خوابیده است تکان می‌خورد و کسی را ندیدم که آن را تکان دهد و نیز کفِ دستی را دیدم که کنار دست فاطمه(علیها السلام) مشغول گفتن تسبیح است.
ام ایمن گوید که از این امر متعجب شدم و به سوی آقای خودم رسول خدا رفتم و بر ایشان سلام کردم و گفتم: ای رسول خدا! من امر عجیبی را دیدم که تا به حال چنین چیزی مشاهده نکرده بودم و حکایت آسیاب و تکان خوردن گهواره و کفِ دستی که تسبیح می‌گفت را برای ایشان عرض کردم.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: ای ام ایمن بدان که فاطمه(علیها السلام) روزه است و به دلیل گرمی زیاد هوا از کارهای خانه به زحمت اُفتاده است. پس خداوند خواب را به فاطمه(علیها السلام) القا نمود [خواب را بر ایشان غلبه داد] و سپس مَلَکی را عهده دار آسیاب کردن نمود و نیز ملک دیگری را ارسال فرمود که گهوارۀ حسین(علیه السلام) را بجنباند تا این که فاطمه(علیها السلام) بیدار نشود و ملکی را فرستاد تا نزدیک دست فاطمه(علیها السلام) تسبیح گوید و ثواب تسبیحش را برای حضرت فاطمه(علیها السلام) قرار دهد چرا که دخترم فاطمه دائماً ذکر خدا می‌گوید. پس هنگامی که فاطمه(علیها السلام) به خواب می‌رود خداوند ثواب تسبیح آن ملک را برای فاطمه(علیها السلام) قرار می‌دهد.
ام ایمن گوید به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) عرض کردم: یا رسول الله، آن ملکی که آسیاب می‌کرد و ملکی که گهواره را تکان می‌داد و با حسین(علیه السلام) نجوا می‌کرد و آن ملکی که تسبیح می‌گفت نامشان چیست؟ پیامبر اکرم تبسمی کردند و فرمودند: ملکی که آسیاب می‌کرد جبرئیل بود و آن ملکی که گهواره را تکان می‌داد میکائیل و ملکی که تسبیح می‌گفت اسرافیل بود.

منابع:

منتخب، طریحی، ص۲۴۵- ۲۴۶؛ مدینة المعاجز ، علامه بحرانی، ج۴، ص۴۸؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۳۷، ص۹۸.

همچنین: أَبُو عَلِیٍّ الصَّوْلِیُّ [المتوفی۳۵۳]فِی أَخْبَارِ فَاطِمَةَ وَ أَبُو السَّعَادَاتِ فِی فَضَائِلِ الْعَشَرَةِ بِالْإِسْنَادِ عَنْ أَبِی ذَرٍّ الْغِفَارِیِّ قَالَ: بَعَثَنِی النَّبِیُّ أَدْعُو عَلِیّاً فَأَتَیْتُ بَیْتَهُ وَ نَادَیْتُهُ فَلَمْ یُجِبْنِی فَأَخْبَرْتُ النَّبِیَّ فَقَالَ عُدْ إِلَیْهِ فَإِنَّهُ فِی الْبَیْتِ وَ دَخَلْتُ عَلَیْهِ فَرَأَیْتُ الرَّحَى تَطْحَنُ وَ لَا أَحَدَ عِنْدَهَا فَقُلْتُ لِعَلِیٍّ إِنَّ النَّبِیَّ یَدْعُوکَ فَخَرَجَ مُتَوَحِّشاً حَتَّى أَتَى النَّبِیَّ فَأَخْبَرْتُ النَّبِیَّ بِمَا رَأَیْتُ فَقَالَ یَا أَبَا ذَرٍّ لَا تَعْجَبْ فَإِنَّ لِلَّهِ مَلَائِکَةً سَیَّاحُونَ فِی الْأَرْضِ مُوَکَّلُونَ بِمَعُونَةِ آلِ مُحَمَّدٍ. مناقب آل أبی طالب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۱۱۶؛ تسلیة المجالس، کرکی حائری، ج۱، ص۵۲۴؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۴۵.

و همچنین: « ما رواه الشیخ الصدوق أبو جعفر محمد بن بابویه ( رحمة الله علیه ) باسناده عن أَبِی ذَرٍّ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ یَقُولُ‏ افْتَخَرَ إِسْرَافِیلُ عَلَى جَبْرَائِیلَ فَقَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْکَ قَالَ وَ لِمَ أَنْتَ خَیْرٌ مِنِّی قَالَ لِأَنِّی صَاحِبُ‏ الثَّمَانِیَةِ حَمَلَةِ الْعَرْشِ وَ أَنَا صَاحِبُ النَّفْخَةِ فِی الصُّورِ وَ أَنَا أَقْرَبُ الْمَلَائِکَةِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. قَالَ جَبْرَائِیلُ أَنَا خَیْرٌ مِنْکَ فَقَالَ بِمَا أَنْتَ خَیْرٌ مِنِّی قَالَ لِأَنِّی أَمِینُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى وَحْیِهِ وَ أَنَا رَسُولُهُ إِلَى الْأَنْبِیَاءِ وَ أَنَا صَاحِبُ الْکُسُوفِ وَ الْخُسُوفِ وَ مَا أَهْلَکَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أُمَّةً مِنَ الْأُمَمِ إِلَّا عَلَى یَدَیَّ. فَاخْتَصَمَا إِلَى اللَّهِ جَلَّ وَ عَلَا فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِمَا أَنِ اسْکُنَا فَوَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَقَدْ خَلَقْتُ مَنْ‏ هُوَ خَیْرٌ مِنْکُمَا قَالا یَا رَبِّ أَ وَ تَخْلُقُ مَنْ هُوَ خَیْرٌ مِنَّا وَ نَحْنُ خُلِقْنَا مِنْ نُورِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى نَعَمْ وَ أَوْمَأَ إِلَى الْقُدْرَةِ أَنِ انْکَشِفِی فَانْکَشَفَتْ فَإِذَا عَلَى سَاقِ الْعَرْشِ الْأَیْمَنِ مَکْتُوبٌ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ عَلِیٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ أَحِبَّاءُ اللَّهِ[خیر خلق الله]. فَقَالَ جَبْرَائِیلُ یَا رَبِّ فَإِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّهِمْ عَلَیْکَ إِلَّا جَعَلْتَنِی خَادِمَهُمْ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى قَدْ فَعَلْتُ. فَجَبْرَائِیلُ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ وَ إِنَّهُ لَخَادِمُنَا.» ابو ذر گفت شنیدم که رسول خدا فرمود: که اسرافیل بر جبرئیل افتخار و مباهات می‌کرد جبرئیل پرسید چرا تو از من بهترى؟ گفت من صاحب هشت فرشته‏اى هستم که عرش خدا را حمل می‌کنند من صاحب نفخۀ صورم، من نزدیکترین فرشتگان به خداى عز و جل هستم. سپس جبرئیل گفت من از تو بهترم اسرافیل پرسید به چه دلیل؟ گفت زیرا که من امین خدایم در وحى، من رسول خدایم به سوى پیامبران من صاحب خسوف و کسوف باشم، خداوند هیچ امتى را نابود نکرد مگر به دست تواناى من. مرافعه را به خداى عز و جل عرض کردند. خطاب رسید شما ساکت باشید به عزت و جلالم، کسى را آفریدم که از هر دوى شما برتر است. عرض کردند پروردگارا آیا آفریده‏اى کسى را که از ما بهتر باشد! و حال اینکه ما از نور خداى عز و جل آفریده‏شده‏ایم خداى تبارک و تعالى فرمود آرى اشاره کرد به سوى قدرت که پرده بردار. پرده برداشته شد ناگاه دیدند بر ساق عرش طرف راست نوشته شد: لا اله الا اللَّه، محمّد رسول اللَّه، على و فاطمه و الحسن و الحسین دوستان خدا و بهترین مخلوقات او هستند. پس جبرئیل عرض کرد پروردگارا همانا از تو می‌خواهم به حق اینها که مرا خادمشان قرار دهى. خداى تبارک و تعالى فرمود: انجام دادم پس جبرئیل از اهل بیت است و او خادم ماست. إرشاد القلوب، دیلمی، ج۲، ص۴۰۴؛ تأویل الآیات، سید شرف الدین، ج۲، ص۸۳۴؛ مدینة المعاجز، سید هاشم بحرانی، ج۲، ص۳۹۵؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۱۶، ص۳۶۴.

نکته:شیخ فخر الدین طریحی ذیل روایت را به این صورت ذکر نموده اند: «فقال جبرئیل: بحقِّهم‏ علیک إلّاما جعلتنی خادماً لهم. فقال‏: لک ذلک. فافتخر جبرائیل‏ على الملائکة أجمع لمّا صار خادماً لهم، فقال: مَن مثلی وأنا خادم آل محمّد؟ فانکسرت الملائکة أن یفاخروه‏.» پس جبرئیل گفت: خداوندا [از تو می‌خواهم] به حقّی که اهل بیت بر تو دارند مرا خادم ایشان قرار دهی. پس خداوند دعای جبرئیل را مستجاب کرد و او را خادم ایشان مقرّر فرمود. در این هنگام جبرئیل بر تمام ملائکه فخر ورزید و گفت: چه کسی مقامش مثل من می‌باشد و حال این که من خادم آل محمّد هستم. پس دیگر هیچ ملکی نتوانست بر جبرئیل فخر بورزد. منتخب، طریحی، ص۲۹۰- ۲۹۱.

 

برگرفته از سایت علمی تخصصی حضرت فاطمه زهرا (س)

 

فاطمه زهرا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی