فاطمه الزهرا

وبلاگ آشنایی با حضرت فاطمه زهرا(س)

فاطمه الزهرا

وبلاگ آشنایی با حضرت فاطمه زهرا(س)

وبلاگی جهت معرفی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و آشنایی مختصر با مقام ایشان

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

حجّت خدا بر ائمه

سه شنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۸، ۰۷:۲۱ ق.ظ

عَنِ الإمَامِ الْعَسْکَری: «نَحْنُ حُجَجُ اللّهُ عَلَی خَلْقِهِ وَ أُمُّنَا [جَدَّتُنَا] فَاطِمَةُ حُجَّةُ اللّهِ عَلَیْنَا».

ترجمه:

امام حسن عسکری(علیه السلام) فرمودند: ما حجّت‌های خدا بر خلقش هستیم و مادرمان فاطمه(علیهاالسلام) حجّت خداست بر ما.

۰ نظر ۱۹ آذر ۹۸ ، ۰۷:۲۱
سعید

قلب حضرت زهرا (س) عرش و مرکز فرماندهی خداست

دوشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۸، ۰۸:۲۹ ق.ظ

حجت الاسلام علی سرلک گفت: شخصیت حضرت زهرا (س) از ادراک ما خارج است. آن هایی که اهل معنا هستند و می‌فهمند و حکیم هستند می گویند که ما نتوانستیم این ابعاد را بشناسیم.

به گزارش ایکنا، مهر نوشت: حجت الاسلام علی سرلک گفت: شخصیت حضرت زهرا (س) از ادراک ما خارج است و همان قدر می‌دانیم که درباره ایشان گفته شده: انسیه الحوراء. جنبه انسانی ایشان و وجوه زمینی ایشان در نهایت رشد و کمال و شکوفایی استعدادها بود. ایشان یک مادر به تمام معنا مادر بودند و یک همسر به تمام معنا همسر بودند و یک دختر به تمام معنا دختر بودند. همچنین یک معلم و مفسر به تمام معنا بودند. انسی بودن ایشان و بعد حوراء بودن ایشان و جنبه ملکوتی و رابطه با عالم غیب و مراوداتی که حضرت جبرئیل با ایشان داشتند که حضرت امام (ره) می‌فرمودند مقامی بالاتر از این مقام نمی‌توان تصور کرد از نکات مهم است. آن هایی که اهل معنا هستند و می‌فهمند و حکیم هستند و تحلیل و ارزیابی شان به اندازه همه درک انسان است، آن ها می گویند که ما نتوانستیم این ابعاد را بشناسیم.

وی افزود: اساساً وجه تسمیه نام حضرت زهرا (س) به فاطمه همین است که گفته شده «لأنّ الخلق فطموا عن معرفتها» یعنی مردم نمی‌توانند فاطمه (س) را بشناسند. به قول شاعر بی دل از بی نشان چه گوید باز. در یک کلام باید گفت ایشان مستوره است و در ستر و حجاب هستند و نه در دسترس امثال بنده بلکه در دسترس اولیا و خوبان و بزرگان هم نیستند. طبق روایت امام صادق (ع) هر کسی شب قدر را درک کرد فاطمه (س) را هم درک می‌کند و قدر فاطمه (س) را هم شناخته است. قرآن هم تصریح می‌کند «وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ» شما چه می دانید که لیله القدر چه شبی است؟ همین مقدار می‌دانیم که آن جنبه قدسی و نورانی حضرت فاطمه (س) یک جنبه فوق العاده ای است که امام حسن عسکری (ع) فرمودند او حجت بر ما حجج است. جنبه عرفی و جنبه زمینی ایشان هم حیرت افکن است و الحمدلله که ما آشنا و محب و دلداده این بزرگواریم.

علی سرلک پیرامون بهانه خلقت بودن فاطمه زهرا (س) نیز عنوان کرد: انسان از آن جهت که انسان است نه زن است و نه مرد. حضرت مرضیه (س) به دلیل زن بودن شان دلیل خلقت نیستند بلکه به دلیل ظرفیت انسانی شان که در نهایت خودش قرار دارد به این دلیل محور خلقت هستند. در حدیث است که «لولا فاطمه لما خلقتکما» اگر فاطمه (س) نبود امیر المومنین (ع) و رسول خدا (ص) هم خلق نمی شدند که خلقت به خاطر آن هاست. این از آن جنبه ای است که ما نمی دانیم. یک چیزهایی است در این عالم و حتی در عالم ماده که بشر با همه معرفتش باید بگوید: تا بدانجا رسید دانش من/ تا بدانم همی که نادانم. اعلام جهل عاقلانه ترین و آگاهانه ترین موضع یک انسان اهل خرد است؛ در همین مسائل معمولی چه برسد به مسأله ای به نام عظمت شخصیت حضرت زهرا (س) و این که ایشان محور خلقت و بهانه آفرینش هستند.

وی همچنین گفت: انسان بودن ایشان و نور بودن شان و آن عظمت وجودی شان است که سبب شده به طفیل وجود ایشان هستی شکل بگیرد. طفیل هستی عشق اند آدمی و پری/ ارادتی بنما تا سعادتی ببری. این هم روشن است که همواره شریف فدای اشرف باید بشود. این عالم خیلی پر رمز و راز و پر جاذبه است اما با همه عظمتش به خاطر حضرت زهرا (س) شکل گرفته و این جزء حرف هایی است که تأمل درباره آن انسان را حیرت زده می کند. به همین خاطر حضرت زهرا (س) رضایت شان محور رضایت خداست. «إنّ الرّب یرضی لرضا فاطمه». همه انبیا و اولیا تلاش می‌کردند که خدا را از خود راضی کنند اما حضرت حق طبق این حدیثی که از رسول خدا (ص) آمده است گفته است خدا به واسطه رضایت فاطمه (س) راضی می‌شود.

علی سرلک سپس گفت: این مسأله خیلی مافوق تصور است و عقول در آن متحیر است که یعنی چه که خدای صمد و بی نیاز و علیم و قادر رضایتش را بر مبنای رضایت حضرت زهرا (س) شکل می‌دهد. گویا قلب حضرت زهرا (س) عرش و مرکز فرماندهی خداست به همین خاطر رضایت او سبب رضایت خدای متعال می شود. به دلیل این که حضرت زهرا (س) بنده تمام عیار خداست و در وجود نازنین ایشان ذره ای غبار غیر خدا ننشسته است. به همین خاطر محور آفرینش و بهانه خلقت است.

۰ نظر ۱۸ آذر ۹۸ ، ۰۸:۲۹
سعید

توسل شهید برونسی به حضرت زهرا (س)

دوشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۸، ۰۸:۰۳ ق.ظ

فرمانده کل سپاه آمده بود منطقه ما، قبل از عملیات رمضان. توی رده های بالا، صحبت از یک عملیات ویژه و ایذایی بود. بالاخره هم از طرف خود فرماندهی سپاه واگذار شد به تیپ ما، یعنی تیپ هجده جوادالائمه (سلام الله علیه).

همان روز، مسوول تیپ یک جلسه اضطراری گذاشت، تازه آنجا فهمیدیم موضوع چیست؛ دشمن تانک های T- 72 را وارد منطقه کرده بود. دو گردان مکانیزه خیلی قوی، پشت خط مقدمش انتظار حمله به ما را می کشیدند. بچه های اطلاعات عملیات ، دقیق و خاطر جمع می گفتند: اون ها خودشون رو آماده کردن که فردا تک سنگینی بزنن بهمون.

فردا بنا بود حمله کنند و مو هم لای درزش نمی رفت. در این صورت هیچ بعید نبود عملیات رمضان، شروع نشده، شکست بخورد! توی جلسه، بعد از کلی صبحت، بنا را بر این گذاشتیم که همان وقت برویم شناسایی و شب هم برویم تو دل دشمن و با یک عملیات ایذایی، تانک های T- 72 را منهدم کنیم.

این تانک ها را دشمن ، تازه وارد منطقه کرده بود و قبل از آن توی هیچ عملیاتی باهاشان سر و کار نداشتیم. خصوصیت تانک ها این بود که آرپی جی به شان اثر نمی کرد، اگر هم می خواست اثر کند، باید می رفتی و از فاصله خیلی نزدیک شلیک می کردی، و به جای حساس هم باید می زدی.

آن روز بحث کشید به این که چه تعداد نیرو برای عملیات بروند، و از چه طریق اقدام کنند؟ سه گردان مامور این کار شدند. فرمانده یکی شان عبدالحسین بود. وقتی راه افتادیم برای شناسایی، چهره او با آن لبخند همیشگی و دریایی اش گویی آرام تر از همیشه نشان می داد.

تا نزدیک خط دشمن رفتیم. یک هفته ای می شد که عراقی ها روی این خط کار می کردند. دژ قرص و محکمی از آب در آمده بود. جلو دژ موانع زیادی توی چشم می زد، جلوتر از موانع هم، درست سر راه ما، یک دشت صاف و وسیع خودنمایی می کرد. اگر مشکل موانع را می توانستیم حل کنیم، این یکی ولی کار را حسابی پر دردسر می کرد. با همه این احوال، بچه ها به فرمانده تیپ می گفتند: شما فقط بگو برای برگشتن چه کار کنیم.

ما می رفتیم تو دل دشمن که عملیات ایذایی انجام بدهیم. برای همین مهم تر از همه، قضیه سالم برگشتن نیرو بود. فرمانده تیپ چند تا راهنمایی کرد. عملاً هم کارهایی صورت دادیم، حتی گرایمان را، رو حساب برگشتن تنظیم کردیم.

از شناسایی که بر گشتیم، نزدیک غروب بود، بچه ها رفتند به توجیه نیروها. من و عبدالحسین هم رفتیم گردان خودمان.

****

۰ نظر ۱۸ آذر ۹۸ ، ۰۸:۰۳
سعید

عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ: «… لَقَدْ کَانَتْ طَاعَتُهَا (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا) مَفْرُوضَةً عَلَى جَمِیعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْجِنِّ، وَ الْإِنْسِ، وَ الطَّیْرِ، وَ الْبَهَائِمِ‏، وَ الْأَنْبِیَاءِ، وَ الْمَلَائِکَةِ».

ترجمه:

ابوبصیر از امام باقر(علیه السلام) روایت کرده که ‌فرمودند: اطاعت از حضرت فاطمۀ‌ زهرا(علیهاالسلام) بر جمیع آنان که خدا آفریده است از جن و انس و پرندگان و چهارپایان و پیامبران و ملائکه واجب است.

۰ نظر ۱۷ آذر ۹۸ ، ۰۶:۲۶
سعید

فاطمۀ زهرا مریم کبری

شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۸، ۰۷:۰۳ ق.ظ

حَدَّثنِی عِیسى، قَالَ: قُلتُ لِأبِی الحَسَن ‏فَمَا کَانَ بَعْدَ خُرُوجِ الْمَلَائِکَةِ مِن عِنْد [عَنْ] رَسُولِ اللَّهِ‏؟
قَالَ: فَقَالَ لما کَانَ الیَوم الَّذِی ثقل فِیهِ وجع النَّبِی صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ‏ وَ خیف عَلَیهِ فِیه المَوت، دَعَا عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ قَالَ لِمَنْ فِی بَیْتِهِ اخْرُجُوا عَنِّی وَ قَالَ لِأُمِّ سَلَمَةَ تکونی ممّن عَلَی الْبَابِ‏ فَلَا یَقْرَبْهُ أَحَدٌ فَفَلَعَتْ أمّ سلمة فَقَالَ: یَا عَلِیُّ ادْنُ مِنِّی فَدَنَا مِنْهُ فَأَخَذَ بِیَدِ فَاطِمَةَ فَوَضَعَهَا عَلَى صَدْرِهِ طَوِیلًا وَ أَخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ بِیَدِهِ الْأُخْرَى فَلَمَّا أَرَادَ رَسُولُ اللَّهِ الْکَلَامَ غَلَبَتْهُ عَبْرَتُهُ فَلَمْ یَقْدِرْ عَلَى الْکَلَامِ فَبَکَتْ فَاطِمَةُ بُکَاءً شَدِیداً وَ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ لِبُکَاءِ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ قَطَعْتَ قَلْبِی وَ أَحْرَقْتَ کَبِدِی لِبُکَائِکَ یَا سَیِّدَ النَّبِیِّینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ یَا أَمِینَ رَبِّهِ وَ رَسُولَهُ وَ یَا حَبِیبَهُ وَ نَبِیَّهُ مَنْ لِوُلْدِی بَعْدَکَ وَ لِذُلٍّ یَنْزِلُ بِی بَعْدَکَ‏ مَنْ لِعَلِیٍّ أَخِیکَ وَ نَاصِرِ الدِّینِ مَنْ لِوَحْیِ اللَّهِ وَ أَمْرِهِ ثُمَّ بَکَتْ وَ أَکَبَّتْ عَلَى وَجْهِهِ فَقَبَّلَتْهُ وَ أَکَبَّ عَلَیْهِ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَیْهِمْ وَ یَدُهَا فِی یَدِهِ فَوَضَعَهَا فِی یَدِ عَلِیٍّ وَ قَالَ لَهُ: یَا أَبَا الْحَسَنِ هَذِهِ‏ وَدِیعَةُ اللَّهِ‏ وَ وَدِیعَةُ رَسُولِهِ مُحَمَّدٍ عِنْدَکَ فَاحْفَظِ اللَّهَ وَ احْفَظْنِی فِیهَا وَ إِنَّکَ لِفَاعِلُهُ‏.
یَا عَلِیُّ هَذِهِ وَ اللَّهِ سَیِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ هَذِهِ “وَ اللَّهِ مَرْیَمُ الْکُبْرَى” أَمَا وَ اللَّهِ مَا بَلَغَتْ نَفْسِی هَذَا الْمَوْضِعَ حَتَّى سَأَلْتُ اللَّهَ لَهَا وَ لَکُمْ فَأَعْطَانِی مَا سَأَلْتُهُ.
یَا عَلِی‏ انْفُذْ لِمَا أَمَرَتْکَ بِهِ فَاطِمَةُ فَقَدْ أَمَرْتُهَا بِأَشْیَاءَ أَمَرَنی بِهَا جَبْرَئِیلُ وَ اعْلَمْ یَا عَلِیُّ أَنِّی رَاضٍ عَمَّنْ رَضِیَتْ عَنْهُ ابْنَتِی فَاطِمَةُ وَ کَذَلِکَ رَبِّی وَ مَلَائِکَتُهُ.
یَا عَلِیُّ وَیْلٌ لِمَنْ ظَلَمَهَا وَ وَیْلٌ لِمَنِ ابْتَزَّهَا حَقَّهَا وَ وَیْلٌ لِمَنْ انتهک [هَتَکَ] حُرْمَتَهَا وَ وَیْلٌ لِمَنْ أَحْرَقَ بَابَهَا وَ وَیْلٌ لِمَنْ آذَى جنینها [خَلِیلَهَا] و شجّ جنبیها وَ وَیْلٌ لِمَنْ شَاقَّهَا وَ بَارَزَهَا اللَّهُمَّ إِنِّی مِنْهُمْ بَرِی‏ءٌ وَ هُمْ مِنِّی بُرَآءُ. ثُمَّ سَمَّاهُمْ رَسُولُ اللَّهِ وَ ضَمَّ فَاطِمَةَ إِلَیْهِ وَ عَلِیّاً وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ قَالَ: اللَّهُمَّ إِنِّی لَهُمْ وَ لِمَنْ شَایَعَهُمْ سِلْمٌ وَ زَعِیمٌ بِأَنَّهُمْ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ عَدُوٌّ وَ حَرْبٌ لِمَنْ عَادَاهُمْ وَ ظَلَمَهُمْ وَ تَقَدَّمَهُمْ أَوْ تَأَخَّرَ عَنْهُمْ وَ عَنْ شِیعَتِهِمْ زَعِیمٌ لهم [بِأَنَّهُمْ] یَدْخُلُونَ النَّارَ ثُمَّ وَ اللَّهِ یَا فَاطِمَةُ لَا أَرْضَى حَتَّى تَرْضَى ثُمَّ لَا وَ اللَّهِ لَا أَرْضَى حَتَّى تَرْضَى ثُمَّ [لَا] وَ اللَّهِ لَا أَرْضَى حَتَّى تَرْضَى».

ترجمه:

امام کاظم(علیه السلام) نقل می‌کند که از پدرم پرسیدم: وقتی فرشتگان پیامبر(صلی الله علیه و آله) را ترک گفتند چه اتفاقی افتاد؟ فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فاطمه و علی و حسن و حسین(علیهم السلام) را به گرد خود خواند و به کسانی که در خانه بودند گفت: از نزد من بیرون بروید و به همسر خود ام‌سلمه فرمود که بر درگاه بایستد تا کسی وارد خانه نشود. ام‌سلمه اطاعت کرد. آنگاه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به علی(علیه السلام) گفت: «یا علی! نزدیک من بیا» علی(علیه السلام) نزدیک‌تر رفت، پیامبراکرم دست زهرا(علیها السلام) را گرفت و بر سینه گذاشت بعد با دست دیگر خود دست علی(علیهم السلام) را گرفت و چون خواست با آنها سخنی بگوید، اشک از چشمانش فرو غلتید و نتوانست کلامی بگوید. فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) وقتی حالت گریه پیامبر(صلی الله علیه و آله) را مشاهده کردند به سختی به گریه درآمدند و فاطمه(علیها السلام) گفت: ای پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) رشتۀ قلبم از هم گسست و جگرم آتش گرفت وقتی که گریۀ شما را دیدم. ای آقای پیامبران از اولین تا آخرین آنها، ای امین پروردگار و رسول او، ای محبوب خدا! فرزندانت پس از تو چه کسی را دارند و با آن خواری که بعد از تو مرا فرا گیرد چه کنم؟ چه کسی علی(علیه السلام) را که یاور دین است کمک خواهد کرد؟ چه کسی وحی خدا و فرمانهایش را دریافت خواهد نمود؟ سپس به سختی گریست و پیامبر(صلی الله علیه و آله) را در آغوش گرفت و چهرۀ او را بوسید و علی و حسن و حسین(علیهم السلام) نیز چنین کردند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) سر بلند کرد و دست فاطمه(علیها السلام) را در دست علی(علیه السلام) نهاد و گفت: «ای اباالحسن! این امانت خدا و امانت محمد رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در دست توست و در مورد فاطمه(علیها السلام) خدا را و مرا به یاد داشته باش! و به راستی که تو چنین رفتار می‌کنی. یا علی سوگند به خدا که فاطمه(علیها السلام) سیدۀ زنان بهشت است از اولین تا آخرین آنها. به خدا قسم! فاطمه(علیها السلام) همان «مریم کبری» است. آگاه باش که من به این حالت نیفتاده بودم مگر این که برای شما و فاطمه(علیها السلام) دعا کردم و خدا آنچه خواسته بودم به من عطا فرمود.
ای علی(علیها السلام) هر چه فاطمه(علیها السلام) به تو فرمان داد به جای آور که هر آینه من به فاطمه(علیها السلام) اموری را بیان نموده‌ام که جبرئیل مرا به آنها امر کرد. بدان ای علی(علیها السلام) که من از آن کس راضیم که دخترم فاطمه(علیها السلام) از او راضی باشد و پروردگار و فرشتگان هم با رضایت او راضی خواهند شد. وای بر آن کس که بر فاطمه(علیها السلام) ستم کند. وای بر آن کس که حق وی را از او بستاند. وای بر آن کس که هتک حرمت او کند. وای بر آن کس که در خانه‌اش را آتش زند. وای بر آن که دوست وی را بیازارد و وای بر آن که با او کینه ورزد و ستیزه کند. خداوندا من از ایشان بیزارم و آنان نیز از من بری هستند.
سپس رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فاطمه و علی و حسن و حسین(علیهما السلام) را به نام خواند و آنان را در بر گرفت و عرضه داشت: بار خدایا! من با اینان و هر کس که پیروی ایشان کند سر صلح دارم و بر عهدۀ من است که آنان را داخل بهشت سازم و هر کس با اینها بستیزد و بر ایشان ستم کند یا بر اینها پیشی گیرد یا از ایشان و شیعیانشان بازپس ماند، من دشمن او هستم و با او می‌جنگم و بر من است که آنان را به دوزخ درآورم. سوگند به خدا ای فاطمه! راضی نخواهم شد تا این که تو راضی شوی! نه به خدا سوگند راضی نمی‌شوم مگر آن که تو راضی شوی! نه به خدا سوگند راضی نخواهم شد مگر آن که تو راضی شوی!

۰ نظر ۱۶ آذر ۹۸ ، ۰۷:۰۳
سعید

شبیه ترین مردم به پیامبر در سیما و صورت

جمعه, ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ۰۴:۳۷ ب.ظ

عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ أُمِّ الْمُؤْمِنِینَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا قَالَتْ:‏ «کَانَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ أَشْبَهَ النَّاسِ وَجْهاً بِرَسُولِ‏ اللَّهِ‏».

ترجمه:

امّ سلمه گوید: فاطمه(علیهاالسلام) دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از نظر صورت، شبیه‏ترین مردم به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) بود.

۰ نظر ۱۵ آذر ۹۸ ، ۱۶:۳۷
سعید

حضرت زهرا رکن امیر مؤمنان

جمعه, ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ۰۷:۴۵ ق.ظ

قَالَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللّٰه:‏ سَمِعْتُ رَسُولَ اللّٰه یَقُولُ لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ قَبْلَ مَوْتِهِ بِثَلَاثٍ: «سَلَامُ اللَّهِ عَلَیْکَ یَا أَبَا الرَّیْحَانَتَیْنِ أُوصِیکَ بِرَیْحَانَتَیَّ مِنَ الدُّنْیَا فَعَنْ قَلِیلٍ یَنْهَدُّ رُکْنَاکَ وَ اللَّهُ خَلِیفَتِی عَلَیْکَ. فَلَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ قَالَ عَلِیٌّ: هَذَا أَحَدُ رُکْنَیَّ الَّذِی قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ فَلَمَّا مَاتَتْ فَاطِمَةُ قَالَ عَلِیٌّ: هَذَا الرُّکْنُ الثَّانِی الَّذِی قَالَ رَسُولُ اللَّهِ‏».

ترجمه:

جابر بن عبد اللّٰه گفت: شنیدم که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) سه روز قبل از ارتحالش به علی بن ابی طالب(علیه السلام) چنین می‌فرمود: سلام خدا بر تو باد ای پدر دو ریحانه (حسن و حسین(علیهما السلام)). به تو دربارۀ دو ریحانه‌ام در دنیا سفارش می‌کنم. به زودی دو رکن تو منهدم می‌شود، و خدا خلیفۀ من بر تو است. [یعنی خدا جای خالی من را برای تو پر خواهد نمود.]چون رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از دنیا رحلت نمود، حضرت علی(علیه السلام) فرمود: این یکی از دو رکن من بود که رسول اللّٰه(صلی الله علیه و آله) به من فرموده بود و چون حضرت فاطمه(علیها السلام) به شهادت رسید، علی(علیه السلام) فرمود: این رکن دومی بود که رسول‌اللّٰه(صلی الله علیه و آله) فرموده بود.

۰ نظر ۱۵ آذر ۹۸ ، ۰۷:۴۵
سعید

کُفو امیرمؤمنان

پنجشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۸، ۰۳:۳۵ ب.ظ

عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ قَالَ: قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ: «یَا عَلِیُّ لَقَدْ عَاتَبَنِی رِجَالٌ مِنْ قُرَیْشَ فِی أَمْرِ فَاطِمَةَ وَ قَالُوا خَطَبْنَاهَا إِلَیْکَ فَمَنَعْتَنَا وَ زَوَّجْتَ عَلِیّاً فَقُلْتُ لَهُمْ: وَ اللَّهِ مَا أَنَا مَنَعْتُکُمْ وَ زَوَّجْتُهُ بَلِ اللَّهُ مَنَعَکُمْ وَ زَوَّجَهُ فَهَبَطَ عَلَیَّ جَبْرَئِیلُ فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ یَقُولُ: لَوْ لَمْ أَخْلُقْ عَلِیّاً لَمَا کَانَ‏لِفَاطِمَةَ ابْنَتِکَ کُفْوٌ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ».

ترجمه:

از امام رضا(علیه السلام) از پدرش از پدران گرامیش از على(علیه السلام) روایت شده است که فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) خطاب به من فرمود: اى على(علیه السلام)! جمعى از مردان قبیلۀ قریش مرا به دلیل امر فاطمه(علیها السلام) مورد عتاب قرار داده و گفتند: ما او را از تو خواستگارى کردیم ولى نپذیرفتى و او را به ازدواج حضرت على(علیه السلام) در آوردى.
در جواب آنها گفتم: به خداوند سوگند من نبودم که خواستگارى شما را رد کردم و او را همسر علی(علیه السلام) قرار دادم بلکه خدا خواستگارى شما را نپذیرفت و او را همسر على(علیه السلام) قرار داد؛ زیرا جبرئیل بر من فرود آمد و گفت: ای محمد! همانا خداوند جل جلاله مى‏فرماید: اگر من على(علیه السلام) را خلق نکرده بودم، از زمان حضرت آدم به بعد، کُفو و همتایی برای دخترت فاطمه(علیها السلام) بر روى زمین یافت نمی‏شد.

۰ نظر ۱۴ آذر ۹۸ ، ۱۵:۳۵
سعید

خلقت نوری حضرت زهرا علیها السلام

چهارشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۸، ۰۷:۱۵ ب.ظ

« ابْنُ الْمُتَوَکِّلِ‏ عَنِ الْحِمْیَرِیِ‏ عَنِ ابْنِ یَزِیدَ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ‏ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ سَدِیرٍ الصَّیْرَفِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ(علیهم السلام) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله): خُلِقَ نُورُ فَاطِمَةَ(علیه السلام) قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ الْأَرْضَ وَ السَّمَاءَ فَقَالَ بَعْضُ النَّاسِ: یَا نَبِیَّ اللَّهِ فَلَیْسَتْ هِیَ إِنْسِیَّةً. فَقَالَ(صلی الله علیه و آله): فَاطِمَةُ حَوْرَاءُ إِنْسِیَّةٌ قَالُوا: یَا نَبِیَّ اللَّهِ وَ کَیْفَ هِیَ حَوْرَاءُ إِنْسِیَّةٌ؟ قَالَ(صلی الله علیه و آله): خَلَقَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ نُورِهِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ آدَمَ إِذْ کَانَتِ الْأَرْوَاحُ فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ عُرِضَتْ عَلَى آدَمَ… وَ هِیَ فِی السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةُ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ- (یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ. بِنَصْرِ اللَّهِ یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ)[۱] یَعْنِی نَصْرَ فَاطِمَةَ لِمُحِبِّیهَا »[۲]

ترجمه:

شیخ صدوق در کتاب معانى الاخبار از امام صادق (علیه السلام)از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روایت کرده که ایشان فرمود: نور فاطمه& قبل از اینکه زمین و آسمان خلق شوند آفریده شد. بعضى از مردم گفتند: اى رسول خدا! پس او از جنس بشر نیست؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: فاطمه(علیها السلام) حوریّه‏اى در لباس انسان است. گفتند: اى رسول خدا! چگونه امکان دارد که کسى حوریّه و در عین حال انسان باشد؟ فرمود: خداوند متعال قبل از اینکه حضرت آدم را بیافریند فاطمه(علیها السلام) را در آن هنگامى که ارواح مخلوقات را خلق مى‏کرد، از نور خود آفرید، پس هنگامى که آدم را آفرید، فاطمه(علیها السلام) را به او نشان داد… و در آسمان بدین جهت «منصوره» است که خداوند فرموده: «در آن روز (قیامت) مؤمنان به جهت یارى خدا که هر فردى را بخواهد یارى دهد خرسند مى‏شوند» امام فرمود: منظور از «نصرت» همان نصرتى است که حضرت فاطمه(علیها السلام) به دوستان خویش خواهد کرد.

 جایگاه حضرت زهرا(علیها السلام) در عالم اعلی

« قِیلَ یَا نَبِیَّ اللَّهِ وَ أَیْنَ کَانَتْ فَاطِمَةُ؟ قَالَ: کَانَتْ فِی حُقَّةٍ تَحْتَ سَاقِ الْعَرْشِ.»[۳]

ترجمه:

[در روایتی که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به مردم فرمودند که نور فاطمه(علیها السلام) قبل از خلقت آسمان و زمین خلق شد]گفته شد: اى رسول خدا! فاطمه(علیها السلام) در آن زمان کجا بود؟ فرمود: نور او در حفره‏اى زیر ساق عرش قرار داشت.

طعام فاطمۀ زهرا(علیها السلام) در عالم عرش اعلی

« قَالُوا یَا نَبِیَّ اللَّهِ فَمَا کَانَ طَعَامُهَا؟ قَالَ التَّسْبِیحُ وَ التَّقْدِیسُ وَ التَّهْلِیلُ وَ التَّحْمِیدُ.»[۴]

ترجمه:

گفتند: اى رسول خدا! طعام حضرت فاطمه(علیها السلام) چه بود؟ فرمود: تسبیح و تقدیس و تهلیل‏ و تحمید.

۰ نظر ۱۳ آذر ۹۸ ، ۱۹:۱۵
سعید

پیدایش مایۀ جسمانی فاطمۀ زهرا از شجرۀ طوبی

چهارشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۸، ۰۶:۴۳ ب.ظ

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ: «کَانَ رَسُولُ اللَّهِ یُکْثِرُ تَقْبِیلَ فَاطِمَةَ فَأَنْکَرَتْ [فَغَضَبَتْ مِنْ] ذَلِکَ عَائِشَةُ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: یَا عَائِشَةُ إِنِّی لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَى السَّمَاءِ دَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَأَدْنَانِی جَبْرَئِیلُ‏ مِنْ‏ شَجَرَةِ طُوبَى‏ وَ نَاوَلَنِی‏ مِنْ ثِمَارِهَا فَأَکَلْتُ فَحَوَّلَ اللَّهُ ذَلِکَ مَاءً فِی ظَهْرِی فَلَمَّا هَبَطْتُ إِلَى الْأَرْضِ وَاقَعْتُ خَدِیجَةَ فَحَمَلَتْ بِفَاطِمَةَ فَمَا قَبَّلْتُهَا قَطُّ إِلَّا وَجَدْتُ رَائِحَةَ شَجَرَةِ طُوبَى مِنْهَا.»

ترجمه:

از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فاطمه(علیها السلام) را بسیار مى‏ بوسید. عایشه از این موضوع اظهار ناراحتى ‏کرد. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: اى عایشه! وقتی که مرا به آسمان بردند، داخل بهشت شدم. و جبرئیل مرا نزدیک درخت طوبى برد و مقدارى از میوه‌های آن به من داد. پس از خوردن آن میوه، خداوند آن را به آبی در پشت من تبدیل نمود. هنگامى که به زمین بازگشتم با خدیجه(علیها السلام) مواقعه نمودم و او به فاطمه(علیها السلام) حامله شد؛ پس هیچ گاه فاطمه(علیها السلام) را نبوسیده‏ ام مگر اینکه بوى درخت طوبى را از او استشمام کرده‏ ام.

۰ نظر ۱۳ آذر ۹۸ ، ۱۸:۴۳
سعید