فاطمه الزهرا

وبلاگ آشنایی با حضرت فاطمه زهرا(س)

فاطمه الزهرا

وبلاگ آشنایی با حضرت فاطمه زهرا(س)

وبلاگی جهت معرفی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و آشنایی مختصر با مقام ایشان

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فاطمه الزهرا» ثبت شده است

"حجاب" و ظهور اسماء خدا

پنجشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۸، ۱۰:۵۲ ق.ظ

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، به حکم گرایش فطری زن و مرد و به حکم رفتار اجتماعی تمام زنان و مردان غیرتمند در تاریخ و به حکم ارشادات بزرگ مذهبی که سخنگوی فطرت سالم و انسانی و تجسم آن بودند و به حکم کلام خدا که آفریدگار فطرت و زن و مرد است، زن مثل راز است، زن گوهری انحصاری و ویژه است، زن ناموس مرد است، پیامبر(ص) می فرمایند: « همه وجود زن، عورت است» منظور اینکه باید پوشیده و مستور باشد.

اگر به ظهور اسماء الهی توجه کنیم، تصاویر؛ مظهر اسم مصور خداست و علم عالمان؛ مظهر اسم علیم خداست و تمام قدرت‌های عالم، مظهر اسم قدیر خداست و تمام اسم زیبایی‌ها، مظهر اسم جمیل و جمال خداست.

زن برای مرد زیباست و مظهری از جمال الهی است، زن برای مرد ناموس و راز است. هیچ مردی دوست ندارد، مسائل خصوصی زن خود را در معرض دید و شنید نامحرمان قرار دهد، زن برای مرد، مظهر اسم باطن خداست و مرد برای زن مظهر اسم ظاهر خداست چون مرد باید از طرف زن با دیگران حرف بزند و از حقوق او دفاع کند و هر کسی بخواهد به باطن او راه یابد به صلاح دید ظاهر باید باشد و از مرز اسم  ظاهر عبور کند.

زیبای خداوند برای همه دل ها تجلی نمی کند باید دل محرم راز الهی باشد تا زیبایی و رحمت خداوند را بیشتر مشاهد کند و به حریم راز و باطن اسماءالله راه پیدا کند. همه تناسبات و قوانین حاکم بر اسماء الله در مورد زن و مرد نیز جاری است و احکام الهی من جمله  حکم حجاب کاملا متناسب با ظهور اسماء الله وضع شده است.

۰ نظر ۲۱ آذر ۹۸ ، ۱۰:۵۲
سعید

عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ: «اقْتَدُوا بِالشَّمْسِ فَإِذَا غَابَتِ [غَابَ] الشَّمْسُ فَاقْتَدُوا بِالْقَمَرِ فَإِذَا غَابَ الْقَمَرُ فَاقْتَدُوا بِالزُّهَرَةِ فَإِذَا غَابَتِ الزُّهَرَةُ فَاقْتَدُوا بِالْفَرْقَدَیْنِ. فَقَالُوا [فَقِیلَ]یَا رَسُولَ اللَّهِ فَمَا الشَّمْسُ وَ مَا الْقَمَرُ وَ مَا الزُّهَرَةُ وَ مَا الْفَرْقَدَانِ؟ فَقَالَ أَنَا الشَّمْسُ وَ عَلِیٌّ الْقَمَرُ وَ الزُّهَرَةُ فَاطِمَةُ وَ الْفَرْقَدَانِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْن‏»

ترجمه:

جابر بن عبد اللَّه انصاری گوید: پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: باید به خورشید اقتدا کنید، و هر گاه که خورشید غایب گشت باید از ماه پیروى نمایید، و چون ماه نیز از شما پنهان گردید، زهره را مقتداى خود سازید، و چون زهره هم از دید شما پنهان گشت از دو ستاره پیروی نمایید. مردم عرض کردند: یا رسول اللَّه خورشید و قمر و زهره و فرقدان چه هستند؟ حضرت(صلی الله علیه و آله) فرمود: من خورشیدم، و علىّ(علیه السلام) ماه‏ است و «زهره» فاطمه(علیها السلام) ، و فَرقدان حسن و حسین(علیهما السلام) هستند.

۰ نظر ۲۱ آذر ۹۸ ، ۰۷:۴۲
سعید

برتر از جمیع انبیا

پنجشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۸، ۰۷:۳۳ ق.ظ

«عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قُلْتُ: لِمَ سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ زَهْرَاء؟
فَقَالَ: لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِنُورِهَا وَ غَشِیَتْ أَبْصَارَ الْمَلَائِکَةِ وَ خَرَّتِ الْمَلَائِکَةُ للهِ سَاجِدِینَ وَ قَالُوا: إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا مَا هَذَا النُّورُ؟
فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِمْ: هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِی وَ أَسْکَنْتُهُ فِی سَمَائِی خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتِی أُخْرِجُهُ مِنْ صُلْبِ نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَائِی أُفَضِّلُهُ عَلَى جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ وَ أُخْرِجُ مِنْ ذَلِکَ النُّورِ أَئِمَّةً یَقُومُونَ بِأَمْرِی یَهْدُونَ إِلَى حَقِّی وَ أَجْعَلُهُمْ خُلَفَائِی فِی أَرْضِی بَعْدَ انْقِضَاءِ وَحْیِی».

ترجمه:

جابر، از امام صادق(علیه السلام) نقل نموده است که: محضر مبارک امام صادق(علیها السلام) عرض کردم: چرا فاطمۀ زهرا(علیها السلام) به «زهراء» نامگذاری شدند؟
حضرت فرمودند: زیرا خدای عزّوجلّ او را از نور عظمت خودش آفرید و هنگامى که [نور وجود] فاطمۀ زهرا(علیها السلام) درخشید آسمان‌ها و زمین به نورش روشن گردید و دیدگان فرشتگان از شدّت نورش بسته شد و تمام ملائکه برای خدای تبارک و تعالى سجده نمودند و عرض کردند: اله ما و سرور ما! این نور، چیست؟
خداوند متعال به آنها وحى فرمود: این نوری از نور من است که در آسمان ساکنش کرده‏ام. او را از عظمت خویش آفریدم و از صلب پیامبرى از پیامبرانم خارج نمودم و بر تمام انبیاء برتری دادم. از این نور، پیشوایانى را که به امر من قیام مى‏کنند و مردم را به حق من هدایت مى‏نمایند بیرون مى‏آورم و این پیشوایان را پس از انقطاع وحی، جانشینان خود در روى زمین قرار مىیدهم.

۰ نظر ۲۱ آذر ۹۸ ، ۰۷:۳۳
سعید

سلام و تسلیت خداوند در وفات مادر

چهارشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۸، ۰۷:۳۰ ق.ظ

عَنْ بُرَیْدٍ الْعِجْلِیِّ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ یَقُولُ: «لَمَّا تُوُفِّیَتْ خَدِیجَةُ جَعَلَتْ فَاطِمَةُ تَلُوذُ بِرَسُولِ اللَّهِ وَ تَدُورُ حَوْلَهُ، وَ تَقُولُ: یَا أَبَتِ، أَیْنَ أُمِّی؟ قَالَ: فَنَزَلَ جَبْرَئِیلُ فَقَالَ لَهُ: رَبُّکَ یَأْمُرُکَ أَنْ تُقْرِئَ فَاطِمَةَ السَّلَامَ، وَ تَقُولَ لَهَا: إِنَّ أُمَّکِ فِی بَیْتٍ مِنْ قَصَبٍ، کِعَابُهُ‏ مِنْ ذَهَبٍ، وَ عُمُدُهُ یَاقُوتٌ أَحْمَرُ، بَیْنَ آسِیَةَ وَ مَرْیَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ، فَقَالَتْ فَاطِمَةُ: إِنَ‏ اللَّهَ‏ هُوَ السَّلَامُ‏، وَ مِنْهُ السَّلَامُ، وَ إِلَیْهِ السَّلَامُ».

ترجمه:

از برید عجلی روایت شده که گفت: شنیدم از امام صادق(علیه السلام) که می‌فرمود:
هنگامی که حضرت خدیجه رحلت نمود فاطمه(علیها السلام)دائما به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) پناه می‏برد و در اطراف او می‏گشت و می‏گفت: ای پدر! مادرم کجاست؟
[در این حال] جبرئیل بر او نازل گردید و گفت: پروردگارت دستور داده است به فاطمه سلام برسانی و به او بگویی که مادرت در خانه‏ای است از جنس قَصَب [گیاهی که ساقه‌اش گره گره است] که گره‌هایش از طلاست و ستونهای آن از یاقوت سرخ است بین آسیه [همسر فرعون] و مریم دختر عمران.
پس فاطمه(علیها السلام) فرمود: خداوند سلام است، و سلام از او و به سوی اوست.

۰ نظر ۲۰ آذر ۹۸ ، ۰۷:۳۰
سعید

حضرت زهرا و امیرمؤمنان «شفع» در سورۀ فجر

چهارشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۸، ۰۷:۲۴ ق.ظ

عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ الْجُعْفِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ‏: «قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَ﴿وَ الْفَجْرِ﴾ ( ) هُوَ الْقَائِمُ وَ «اللَّیَالِی الْعَشْرُ» الْأَئِمَّةُ مِنَ الْحَسَنِ إِلَى الْحَسَنِ وَ ﴿الشَّفْع﴾ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ فَاطِمَةُ وَ ﴿الْوَتْر﴾ هُوَ اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ‏ ﴿وَ اللَّیْلِ إِذا یَسْرِ﴾ هِیَ دَوْلَةُ حَبْتَرٍ فَهِیَ تَسْرِی إِلَى قِیَامِ الْقَائِمِ».( )

ترجمه:

جابر جعفی از حضرت صادق علیه السلام در بارۀ آیۀ (وَ الْفَجْرِ﴾ روایت کرده که فرمود: «فجر» [در سورۀ مبارکۀ فجر] قائم(عج الله تعالی فرجه الشریف) است و «شبهاى ده‏گانه» ائمه(علیهم السلام) هستند از امام حسن مجتبی(علیه السلام) تا امام حسن عسکرى(علیه السلام)‏ و ﴿الشَّفْع﴾ امیرالمؤمنین(علیه السلام) و فاطمه(علیها السلام) است و ﴿الْوَتْر﴾ خداى یکتاست که شریکى ندارد. ﴿وَ اللَّیْلِ إِذا یَسْرِ﴾ [و آن شبی که سپری می‌شود] حکومت حَبتَر (نام یکی از غاصبان خلافت) است که تا قیام قائم(عج الله تعالی فرجه الشریف) ادامه دارد.

۰ نظر ۲۰ آذر ۹۸ ، ۰۷:۲۴
سعید

حجّت خدا بر ائمه

سه شنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۸، ۰۷:۲۱ ق.ظ

عَنِ الإمَامِ الْعَسْکَری: «نَحْنُ حُجَجُ اللّهُ عَلَی خَلْقِهِ وَ أُمُّنَا [جَدَّتُنَا] فَاطِمَةُ حُجَّةُ اللّهِ عَلَیْنَا».

ترجمه:

امام حسن عسکری(علیه السلام) فرمودند: ما حجّت‌های خدا بر خلقش هستیم و مادرمان فاطمه(علیهاالسلام) حجّت خداست بر ما.

۰ نظر ۱۹ آذر ۹۸ ، ۰۷:۲۱
سعید

قلب حضرت زهرا (س) عرش و مرکز فرماندهی خداست

دوشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۸، ۰۸:۲۹ ق.ظ

حجت الاسلام علی سرلک گفت: شخصیت حضرت زهرا (س) از ادراک ما خارج است. آن هایی که اهل معنا هستند و می‌فهمند و حکیم هستند می گویند که ما نتوانستیم این ابعاد را بشناسیم.

به گزارش ایکنا، مهر نوشت: حجت الاسلام علی سرلک گفت: شخصیت حضرت زهرا (س) از ادراک ما خارج است و همان قدر می‌دانیم که درباره ایشان گفته شده: انسیه الحوراء. جنبه انسانی ایشان و وجوه زمینی ایشان در نهایت رشد و کمال و شکوفایی استعدادها بود. ایشان یک مادر به تمام معنا مادر بودند و یک همسر به تمام معنا همسر بودند و یک دختر به تمام معنا دختر بودند. همچنین یک معلم و مفسر به تمام معنا بودند. انسی بودن ایشان و بعد حوراء بودن ایشان و جنبه ملکوتی و رابطه با عالم غیب و مراوداتی که حضرت جبرئیل با ایشان داشتند که حضرت امام (ره) می‌فرمودند مقامی بالاتر از این مقام نمی‌توان تصور کرد از نکات مهم است. آن هایی که اهل معنا هستند و می‌فهمند و حکیم هستند و تحلیل و ارزیابی شان به اندازه همه درک انسان است، آن ها می گویند که ما نتوانستیم این ابعاد را بشناسیم.

وی افزود: اساساً وجه تسمیه نام حضرت زهرا (س) به فاطمه همین است که گفته شده «لأنّ الخلق فطموا عن معرفتها» یعنی مردم نمی‌توانند فاطمه (س) را بشناسند. به قول شاعر بی دل از بی نشان چه گوید باز. در یک کلام باید گفت ایشان مستوره است و در ستر و حجاب هستند و نه در دسترس امثال بنده بلکه در دسترس اولیا و خوبان و بزرگان هم نیستند. طبق روایت امام صادق (ع) هر کسی شب قدر را درک کرد فاطمه (س) را هم درک می‌کند و قدر فاطمه (س) را هم شناخته است. قرآن هم تصریح می‌کند «وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ» شما چه می دانید که لیله القدر چه شبی است؟ همین مقدار می‌دانیم که آن جنبه قدسی و نورانی حضرت فاطمه (س) یک جنبه فوق العاده ای است که امام حسن عسکری (ع) فرمودند او حجت بر ما حجج است. جنبه عرفی و جنبه زمینی ایشان هم حیرت افکن است و الحمدلله که ما آشنا و محب و دلداده این بزرگواریم.

علی سرلک پیرامون بهانه خلقت بودن فاطمه زهرا (س) نیز عنوان کرد: انسان از آن جهت که انسان است نه زن است و نه مرد. حضرت مرضیه (س) به دلیل زن بودن شان دلیل خلقت نیستند بلکه به دلیل ظرفیت انسانی شان که در نهایت خودش قرار دارد به این دلیل محور خلقت هستند. در حدیث است که «لولا فاطمه لما خلقتکما» اگر فاطمه (س) نبود امیر المومنین (ع) و رسول خدا (ص) هم خلق نمی شدند که خلقت به خاطر آن هاست. این از آن جنبه ای است که ما نمی دانیم. یک چیزهایی است در این عالم و حتی در عالم ماده که بشر با همه معرفتش باید بگوید: تا بدانجا رسید دانش من/ تا بدانم همی که نادانم. اعلام جهل عاقلانه ترین و آگاهانه ترین موضع یک انسان اهل خرد است؛ در همین مسائل معمولی چه برسد به مسأله ای به نام عظمت شخصیت حضرت زهرا (س) و این که ایشان محور خلقت و بهانه آفرینش هستند.

وی همچنین گفت: انسان بودن ایشان و نور بودن شان و آن عظمت وجودی شان است که سبب شده به طفیل وجود ایشان هستی شکل بگیرد. طفیل هستی عشق اند آدمی و پری/ ارادتی بنما تا سعادتی ببری. این هم روشن است که همواره شریف فدای اشرف باید بشود. این عالم خیلی پر رمز و راز و پر جاذبه است اما با همه عظمتش به خاطر حضرت زهرا (س) شکل گرفته و این جزء حرف هایی است که تأمل درباره آن انسان را حیرت زده می کند. به همین خاطر حضرت زهرا (س) رضایت شان محور رضایت خداست. «إنّ الرّب یرضی لرضا فاطمه». همه انبیا و اولیا تلاش می‌کردند که خدا را از خود راضی کنند اما حضرت حق طبق این حدیثی که از رسول خدا (ص) آمده است گفته است خدا به واسطه رضایت فاطمه (س) راضی می‌شود.

علی سرلک سپس گفت: این مسأله خیلی مافوق تصور است و عقول در آن متحیر است که یعنی چه که خدای صمد و بی نیاز و علیم و قادر رضایتش را بر مبنای رضایت حضرت زهرا (س) شکل می‌دهد. گویا قلب حضرت زهرا (س) عرش و مرکز فرماندهی خداست به همین خاطر رضایت او سبب رضایت خدای متعال می شود. به دلیل این که حضرت زهرا (س) بنده تمام عیار خداست و در وجود نازنین ایشان ذره ای غبار غیر خدا ننشسته است. به همین خاطر محور آفرینش و بهانه خلقت است.

۰ نظر ۱۸ آذر ۹۸ ، ۰۸:۲۹
سعید

توسل شهید برونسی به حضرت زهرا (س)

دوشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۸، ۰۸:۰۳ ق.ظ

فرمانده کل سپاه آمده بود منطقه ما، قبل از عملیات رمضان. توی رده های بالا، صحبت از یک عملیات ویژه و ایذایی بود. بالاخره هم از طرف خود فرماندهی سپاه واگذار شد به تیپ ما، یعنی تیپ هجده جوادالائمه (سلام الله علیه).

همان روز، مسوول تیپ یک جلسه اضطراری گذاشت، تازه آنجا فهمیدیم موضوع چیست؛ دشمن تانک های T- 72 را وارد منطقه کرده بود. دو گردان مکانیزه خیلی قوی، پشت خط مقدمش انتظار حمله به ما را می کشیدند. بچه های اطلاعات عملیات ، دقیق و خاطر جمع می گفتند: اون ها خودشون رو آماده کردن که فردا تک سنگینی بزنن بهمون.

فردا بنا بود حمله کنند و مو هم لای درزش نمی رفت. در این صورت هیچ بعید نبود عملیات رمضان، شروع نشده، شکست بخورد! توی جلسه، بعد از کلی صبحت، بنا را بر این گذاشتیم که همان وقت برویم شناسایی و شب هم برویم تو دل دشمن و با یک عملیات ایذایی، تانک های T- 72 را منهدم کنیم.

این تانک ها را دشمن ، تازه وارد منطقه کرده بود و قبل از آن توی هیچ عملیاتی باهاشان سر و کار نداشتیم. خصوصیت تانک ها این بود که آرپی جی به شان اثر نمی کرد، اگر هم می خواست اثر کند، باید می رفتی و از فاصله خیلی نزدیک شلیک می کردی، و به جای حساس هم باید می زدی.

آن روز بحث کشید به این که چه تعداد نیرو برای عملیات بروند، و از چه طریق اقدام کنند؟ سه گردان مامور این کار شدند. فرمانده یکی شان عبدالحسین بود. وقتی راه افتادیم برای شناسایی، چهره او با آن لبخند همیشگی و دریایی اش گویی آرام تر از همیشه نشان می داد.

تا نزدیک خط دشمن رفتیم. یک هفته ای می شد که عراقی ها روی این خط کار می کردند. دژ قرص و محکمی از آب در آمده بود. جلو دژ موانع زیادی توی چشم می زد، جلوتر از موانع هم، درست سر راه ما، یک دشت صاف و وسیع خودنمایی می کرد. اگر مشکل موانع را می توانستیم حل کنیم، این یکی ولی کار را حسابی پر دردسر می کرد. با همه این احوال، بچه ها به فرمانده تیپ می گفتند: شما فقط بگو برای برگشتن چه کار کنیم.

ما می رفتیم تو دل دشمن که عملیات ایذایی انجام بدهیم. برای همین مهم تر از همه، قضیه سالم برگشتن نیرو بود. فرمانده تیپ چند تا راهنمایی کرد. عملاً هم کارهایی صورت دادیم، حتی گرایمان را، رو حساب برگشتن تنظیم کردیم.

از شناسایی که بر گشتیم، نزدیک غروب بود، بچه ها رفتند به توجیه نیروها. من و عبدالحسین هم رفتیم گردان خودمان.

****

۰ نظر ۱۸ آذر ۹۸ ، ۰۸:۰۳
سعید

عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ: «… لَقَدْ کَانَتْ طَاعَتُهَا (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا) مَفْرُوضَةً عَلَى جَمِیعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْجِنِّ، وَ الْإِنْسِ، وَ الطَّیْرِ، وَ الْبَهَائِمِ‏، وَ الْأَنْبِیَاءِ، وَ الْمَلَائِکَةِ».

ترجمه:

ابوبصیر از امام باقر(علیه السلام) روایت کرده که ‌فرمودند: اطاعت از حضرت فاطمۀ‌ زهرا(علیهاالسلام) بر جمیع آنان که خدا آفریده است از جن و انس و پرندگان و چهارپایان و پیامبران و ملائکه واجب است.

۰ نظر ۱۷ آذر ۹۸ ، ۰۶:۲۶
سعید

فاطمۀ زهرا مریم کبری

شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۸، ۰۷:۰۳ ق.ظ

حَدَّثنِی عِیسى، قَالَ: قُلتُ لِأبِی الحَسَن ‏فَمَا کَانَ بَعْدَ خُرُوجِ الْمَلَائِکَةِ مِن عِنْد [عَنْ] رَسُولِ اللَّهِ‏؟
قَالَ: فَقَالَ لما کَانَ الیَوم الَّذِی ثقل فِیهِ وجع النَّبِی صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ‏ وَ خیف عَلَیهِ فِیه المَوت، دَعَا عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ قَالَ لِمَنْ فِی بَیْتِهِ اخْرُجُوا عَنِّی وَ قَالَ لِأُمِّ سَلَمَةَ تکونی ممّن عَلَی الْبَابِ‏ فَلَا یَقْرَبْهُ أَحَدٌ فَفَلَعَتْ أمّ سلمة فَقَالَ: یَا عَلِیُّ ادْنُ مِنِّی فَدَنَا مِنْهُ فَأَخَذَ بِیَدِ فَاطِمَةَ فَوَضَعَهَا عَلَى صَدْرِهِ طَوِیلًا وَ أَخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ بِیَدِهِ الْأُخْرَى فَلَمَّا أَرَادَ رَسُولُ اللَّهِ الْکَلَامَ غَلَبَتْهُ عَبْرَتُهُ فَلَمْ یَقْدِرْ عَلَى الْکَلَامِ فَبَکَتْ فَاطِمَةُ بُکَاءً شَدِیداً وَ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ لِبُکَاءِ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ قَطَعْتَ قَلْبِی وَ أَحْرَقْتَ کَبِدِی لِبُکَائِکَ یَا سَیِّدَ النَّبِیِّینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ یَا أَمِینَ رَبِّهِ وَ رَسُولَهُ وَ یَا حَبِیبَهُ وَ نَبِیَّهُ مَنْ لِوُلْدِی بَعْدَکَ وَ لِذُلٍّ یَنْزِلُ بِی بَعْدَکَ‏ مَنْ لِعَلِیٍّ أَخِیکَ وَ نَاصِرِ الدِّینِ مَنْ لِوَحْیِ اللَّهِ وَ أَمْرِهِ ثُمَّ بَکَتْ وَ أَکَبَّتْ عَلَى وَجْهِهِ فَقَبَّلَتْهُ وَ أَکَبَّ عَلَیْهِ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَیْهِمْ وَ یَدُهَا فِی یَدِهِ فَوَضَعَهَا فِی یَدِ عَلِیٍّ وَ قَالَ لَهُ: یَا أَبَا الْحَسَنِ هَذِهِ‏ وَدِیعَةُ اللَّهِ‏ وَ وَدِیعَةُ رَسُولِهِ مُحَمَّدٍ عِنْدَکَ فَاحْفَظِ اللَّهَ وَ احْفَظْنِی فِیهَا وَ إِنَّکَ لِفَاعِلُهُ‏.
یَا عَلِیُّ هَذِهِ وَ اللَّهِ سَیِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ هَذِهِ “وَ اللَّهِ مَرْیَمُ الْکُبْرَى” أَمَا وَ اللَّهِ مَا بَلَغَتْ نَفْسِی هَذَا الْمَوْضِعَ حَتَّى سَأَلْتُ اللَّهَ لَهَا وَ لَکُمْ فَأَعْطَانِی مَا سَأَلْتُهُ.
یَا عَلِی‏ انْفُذْ لِمَا أَمَرَتْکَ بِهِ فَاطِمَةُ فَقَدْ أَمَرْتُهَا بِأَشْیَاءَ أَمَرَنی بِهَا جَبْرَئِیلُ وَ اعْلَمْ یَا عَلِیُّ أَنِّی رَاضٍ عَمَّنْ رَضِیَتْ عَنْهُ ابْنَتِی فَاطِمَةُ وَ کَذَلِکَ رَبِّی وَ مَلَائِکَتُهُ.
یَا عَلِیُّ وَیْلٌ لِمَنْ ظَلَمَهَا وَ وَیْلٌ لِمَنِ ابْتَزَّهَا حَقَّهَا وَ وَیْلٌ لِمَنْ انتهک [هَتَکَ] حُرْمَتَهَا وَ وَیْلٌ لِمَنْ أَحْرَقَ بَابَهَا وَ وَیْلٌ لِمَنْ آذَى جنینها [خَلِیلَهَا] و شجّ جنبیها وَ وَیْلٌ لِمَنْ شَاقَّهَا وَ بَارَزَهَا اللَّهُمَّ إِنِّی مِنْهُمْ بَرِی‏ءٌ وَ هُمْ مِنِّی بُرَآءُ. ثُمَّ سَمَّاهُمْ رَسُولُ اللَّهِ وَ ضَمَّ فَاطِمَةَ إِلَیْهِ وَ عَلِیّاً وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ قَالَ: اللَّهُمَّ إِنِّی لَهُمْ وَ لِمَنْ شَایَعَهُمْ سِلْمٌ وَ زَعِیمٌ بِأَنَّهُمْ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ عَدُوٌّ وَ حَرْبٌ لِمَنْ عَادَاهُمْ وَ ظَلَمَهُمْ وَ تَقَدَّمَهُمْ أَوْ تَأَخَّرَ عَنْهُمْ وَ عَنْ شِیعَتِهِمْ زَعِیمٌ لهم [بِأَنَّهُمْ] یَدْخُلُونَ النَّارَ ثُمَّ وَ اللَّهِ یَا فَاطِمَةُ لَا أَرْضَى حَتَّى تَرْضَى ثُمَّ لَا وَ اللَّهِ لَا أَرْضَى حَتَّى تَرْضَى ثُمَّ [لَا] وَ اللَّهِ لَا أَرْضَى حَتَّى تَرْضَى».

ترجمه:

امام کاظم(علیه السلام) نقل می‌کند که از پدرم پرسیدم: وقتی فرشتگان پیامبر(صلی الله علیه و آله) را ترک گفتند چه اتفاقی افتاد؟ فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فاطمه و علی و حسن و حسین(علیهم السلام) را به گرد خود خواند و به کسانی که در خانه بودند گفت: از نزد من بیرون بروید و به همسر خود ام‌سلمه فرمود که بر درگاه بایستد تا کسی وارد خانه نشود. ام‌سلمه اطاعت کرد. آنگاه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به علی(علیه السلام) گفت: «یا علی! نزدیک من بیا» علی(علیه السلام) نزدیک‌تر رفت، پیامبراکرم دست زهرا(علیها السلام) را گرفت و بر سینه گذاشت بعد با دست دیگر خود دست علی(علیهم السلام) را گرفت و چون خواست با آنها سخنی بگوید، اشک از چشمانش فرو غلتید و نتوانست کلامی بگوید. فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) وقتی حالت گریه پیامبر(صلی الله علیه و آله) را مشاهده کردند به سختی به گریه درآمدند و فاطمه(علیها السلام) گفت: ای پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) رشتۀ قلبم از هم گسست و جگرم آتش گرفت وقتی که گریۀ شما را دیدم. ای آقای پیامبران از اولین تا آخرین آنها، ای امین پروردگار و رسول او، ای محبوب خدا! فرزندانت پس از تو چه کسی را دارند و با آن خواری که بعد از تو مرا فرا گیرد چه کنم؟ چه کسی علی(علیه السلام) را که یاور دین است کمک خواهد کرد؟ چه کسی وحی خدا و فرمانهایش را دریافت خواهد نمود؟ سپس به سختی گریست و پیامبر(صلی الله علیه و آله) را در آغوش گرفت و چهرۀ او را بوسید و علی و حسن و حسین(علیهم السلام) نیز چنین کردند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) سر بلند کرد و دست فاطمه(علیها السلام) را در دست علی(علیه السلام) نهاد و گفت: «ای اباالحسن! این امانت خدا و امانت محمد رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در دست توست و در مورد فاطمه(علیها السلام) خدا را و مرا به یاد داشته باش! و به راستی که تو چنین رفتار می‌کنی. یا علی سوگند به خدا که فاطمه(علیها السلام) سیدۀ زنان بهشت است از اولین تا آخرین آنها. به خدا قسم! فاطمه(علیها السلام) همان «مریم کبری» است. آگاه باش که من به این حالت نیفتاده بودم مگر این که برای شما و فاطمه(علیها السلام) دعا کردم و خدا آنچه خواسته بودم به من عطا فرمود.
ای علی(علیها السلام) هر چه فاطمه(علیها السلام) به تو فرمان داد به جای آور که هر آینه من به فاطمه(علیها السلام) اموری را بیان نموده‌ام که جبرئیل مرا به آنها امر کرد. بدان ای علی(علیها السلام) که من از آن کس راضیم که دخترم فاطمه(علیها السلام) از او راضی باشد و پروردگار و فرشتگان هم با رضایت او راضی خواهند شد. وای بر آن کس که بر فاطمه(علیها السلام) ستم کند. وای بر آن کس که حق وی را از او بستاند. وای بر آن کس که هتک حرمت او کند. وای بر آن کس که در خانه‌اش را آتش زند. وای بر آن که دوست وی را بیازارد و وای بر آن که با او کینه ورزد و ستیزه کند. خداوندا من از ایشان بیزارم و آنان نیز از من بری هستند.
سپس رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فاطمه و علی و حسن و حسین(علیهما السلام) را به نام خواند و آنان را در بر گرفت و عرضه داشت: بار خدایا! من با اینان و هر کس که پیروی ایشان کند سر صلح دارم و بر عهدۀ من است که آنان را داخل بهشت سازم و هر کس با اینها بستیزد و بر ایشان ستم کند یا بر اینها پیشی گیرد یا از ایشان و شیعیانشان بازپس ماند، من دشمن او هستم و با او می‌جنگم و بر من است که آنان را به دوزخ درآورم. سوگند به خدا ای فاطمه! راضی نخواهم شد تا این که تو راضی شوی! نه به خدا سوگند راضی نمی‌شوم مگر آن که تو راضی شوی! نه به خدا سوگند راضی نخواهم شد مگر آن که تو راضی شوی!

۰ نظر ۱۶ آذر ۹۸ ، ۰۷:۰۳
سعید