فاطمه الزهرا

وبلاگ آشنایی با حضرت فاطمه زهرا(س)

فاطمه الزهرا

وبلاگ آشنایی با حضرت فاطمه زهرا(س)

وبلاگی جهت معرفی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و آشنایی مختصر با مقام ایشان

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱۰۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مناقب فاطمی» ثبت شده است

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِی قالَ: «بَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ سَلْمَانَ إِلَى مَنْزلِ فَاطِمَةَ لِحَاجَةٍ. قَالَ سَلْمَانُ: فَوَقَفْتُ بِالْبَابِ وَقْفَةً حَتَّى سَلَّمْتُ فَسَمِعْتُ فَاطِمَةَ تَقْرَأُ الْقُرْآنَ جوا [مِنْ جو] وَ تَدُورُ الرَّحَى برّاً [مِنْ برٍّ] مَا عِنْدَهَا أَنِیسٌ.
قَالَ: فَعُدْتُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، رَأَیْتُ أَمْراً عَظِیماً! فَقَالَ: هِیهِ یَا سَلْمَانُ، تَکَلَّمْ بِمَا رَأَیْتَ وَ سَمِعْتَ.
قَالَ: وَقَفْتُ بِبَابِ ابْنَتِکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ، وَ سَلَّمْتُ، فَسَمِعْتُ فَاطِمَةَ تَقْرَأُ الْقُرْآنَ مِنْ جَوَّا، وَ الرَّحَى تَدُورُ مِنْ بَرَّا مَا عِنْدَهَا أَنِیسٌ! فَتَبَسَّمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ قَالَ: یَا سَلْمَانُ ابْنَتِی فَاطِمَةُ مَلَأَ اللَّهُ قَلْبَهَا وَ جَوَارِحَهَا إِیمَاناً إِلَى مُشَاشِهَا تَفَرَّغَتْ لِطَاعَةِ اللَّهِ فَبَعَثَ اللَّهُ مَلَکاً اسْمُهُ زُوقَابِیلُ وَ فِی خَبَرٍ آخَرَ :رَحْمة [جَبْرَئِیلُ] فَأَدَارَ لَهَا الرَّحَى وَ کَفَاهَا اللَّهُ مَؤُنَةَ الدُّنْیَا مَعَ مَؤُنَةِ الْآخِرَة»

ترجمه:

امام محمّد باقر(علیه السلام) فرمودند: پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) سلمان را نزد حضرت فاطمه(علیها السلام) فرستاد. سلمان مى‏گوید: من بر درب خانه ایستادم و سلام کردم. شنیدم که حضرت فاطمه(علیها السلام) در داخل خانه مشغول تلاوت قرآن است و آسیاب در حیاط مى‏چرخید در حالى که کسى آن را نمی‌چرخانید.
سلمان گوید: نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نشستم و گفتم: ای رسول خدا امر عظیمی مشاهده نمودم. پیامبر فرمود: ای سلمان بازگو آنچه را که دیده‌ای و شنیده‌ای.
سلمان گفت: به در خانۀ دخترت فاطمه(علیها السلام) رفتم و بر او سلام کردم و شنیدم فاطمه قرآن می‌خواند و آسیاب در بیرون خانه مى‏چرخید در حالى که کسى کنار آن نبود.
پیامبر خدا تبسّمى کرد و فرمود: اى سلمان! خداوند متعال، قلب و اعضای دخترم فاطمه را تا سر استخوانهایش سرشار از ایمان نموده است. وى خود را برای عبادت پروردگار فارغ نمود خداوند [هم] ملکى به نام زوقابیل (و در روایت دیگر جبرئیل) را مأمور نموده تا آسیاب را بگرداند. خداوند کارهاى دنیا و آخرت فاطمه(علیها السلام) را کفایت نموده است.

۰ نظر ۰۷ دی ۹۸ ، ۲۰:۳۴
سعید

«أَنَّ أُمَّ أَیْمَنَ قَالَتْ‏ مَضَیْتُ ذَاتَ یَوْمٍ إِلَى مَنْزِلِ مَوْلَاتِی فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ لِأَزُورَهَا فِی مَنْزِلِهَا وَ کَانَ یَوْماً حَارّاً مِنْ أَیَّامِ الصَّیْفِ فَأَتَیْتُ إِلَى بَابِ دَارِهَا وَ إِذَا بِالْبَابِ مُغْلَقٌ فَنَظَرْتُ مِنْ شُقُوقِ الْبَابِ فَإِذَا بِفَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ نَائِمَةٌ عِنْدَ الرَّحَى وَ رَأَیْتُ الرَّحَى تَطْحَنُ الْبُرَّ وَ هِیَ تَدُورُ مِنْ غَیْرِ یَدٍ تُدِیرُهَا وَ الْمَهْدُ أَیْضاً إِلَى جَانِبِهَا وَ الْحُسَیْنُ نَائِمٌ فِیهِ وَ الْمَهْدُ یَهْتَزُّ وَ لَمْ أَرَ مَنْ یَهُزُّهُ‏ وَ رَأَیْتُ کَفّاً یُسَبِّحُ اللَّهَ تَعَالَى قَرِیباً مِنْ کَفِّ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ.
قَالَتْ أُمُّ أَیْمَنَ فَتَعَجَّبْتُ مِنْ ذَلِکَ فَتَرَکْتُهَا وَ مَضَیْتُ إِلَى سَیِّدِی رَسُولِ اللَّهِ وَ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ وَ قُلْتُ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی رَأَیْتُ عَجَباً مَا رَأَیْتُ مِثْلَهُ أَبَداً فَقَالَ لِی مَا رَأَیْتِ یَا أُمَّ أَیْمَنَ فَقُلْتُ إِنِّی قَصَدْتُ مَنْزِلَ سَیِّدَتِی فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ فَلَقِیتُ الْبَابَ مُغْلَقاً وَ إِذَا أَنَا بِالرَّحَى تَطْحَنُ الْبُرَّ وَ هِیَ تَدُورُ مِنْ غَیْرِ یَدٍ تُدِیرُهَا وَ رَأَیْتُ مَهْدَ الْحُسَیْنِ یَهْتَزُّ مِنْ غَیْرِ یَدٍ تَهُزُّهُ وَ رَأَیْتُ کَفّاً یُسَبِّحُ اللَّهَ تَعَالَى قَرِیباً مِنْ کَفِّ فَاطِمَةَ وَ لَمْ أَرَ شَخْصَهُ فَتَعَجَّبْتُ مِنْ ذَلِکَ یَا سَیِّدِی.
فَقَالَ: یَا أُمَّ أَیْمَنَ اعْلَمِی أَنَّ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءَ صَائِمَةٌ وَ هِیَ مُتْعَبَةٌ جَائِعَةٌ وَ الزَّمَانُ قَیْظٌ فَأَلْقَى اللَّهُ تَعَالَى عَلَیْهَا النُّعَاسَ فَنَامَتْ فَسُبْحَانَ مَنْ لَا یَنَامُ فَوَکَّلَ اللَّهُ مَلَکاً یَطْحَنُ عَنْهَا قُوتَ عِیَالِهَا وَ أَرْسَلَ اللَّهُ مَلَکاً آخَرَ یَهُزُّ مَهْدَ وَلَدِهَا الْحُسَیْنِ لِئَلَّا یُزْعِجَهَا مِنْ نَوْمِهَا وَ وَکَّلَ اللَّهُ مَلَکاً آخَرَ یُسَبِّحُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَرِیباً مِنْ کَفِّ فَاطِمَةَ یَکُونُ ثَوَابُ تَسْبِیحِهِ لَهَا لِأَنَّ فَاطِمَةَ لَمْ تَفْتُرْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ فَإِذَا نَامَتْ جَعَلَ اللَّهُ ثَوَابَ تَسْبِیحِ ذَلِکَ الْمَلَکِ لِفَاطِمَةَ.
فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ أَخْبِرْنِی مَنْ یَکُونُ الطَّحَّانَ وَ مَنِ الَّذِی یَهُزُّ مَهْدَ الْحُسَیْنِ وَ یُنَاغِیهِ‏ وَ مَنِ الْمُسَبِّحُ؟ فَتَبَسَّمَ النَّبِیُّ ضَاحِکاً وَ قَالَ أَمَّا الطَّحَّانُ‏ فَجَبْرَئِیلُ وَ أَمَّا الَّذِی یَهُزُّ مَهْدَ الْحُسَیْنِ فَهُوَ مِیکَائِیلُ وَ أَمَّا الْمَلَکُ الْمُسَبِّحُ فَهُوَ إِسْرَافِیل‏.»

ترجمه:

ام ایمن گوید در تابستان که هوا بسیار گرم بود به خانۀ مولایم فاطمه(علیها السلام) رفتم تا ایشان را زیارت نمایم. به در خانۀ حضرت زهرا(علیها السلام) که رسیدم دیدم که درب خانه بسته است اما از شکاف در، درون خانه دیده می‌شد. پس دیدم که حضرت زهرا(علیها السلام) کنار آسیاب به خواب رفته است اما آسیاب بدون این که کسی آن را بگرداند می‌چرخد. همچنین دیدم که گهواره‌ای که حسین(علیه السلام) درون آن خوابیده است تکان می‌خورد و کسی را ندیدم که آن را تکان دهد و نیز کفِ دستی را دیدم که کنار دست فاطمه(علیها السلام) مشغول گفتن تسبیح است.
ام ایمن گوید که از این امر متعجب شدم و به سوی آقای خودم رسول خدا رفتم و بر ایشان سلام کردم و گفتم: ای رسول خدا! من امر عجیبی را دیدم که تا به حال چنین چیزی مشاهده نکرده بودم و حکایت آسیاب و تکان خوردن گهواره و کفِ دستی که تسبیح می‌گفت را برای ایشان عرض کردم.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: ای ام ایمن بدان که فاطمه(علیها السلام) روزه است و به دلیل گرمی زیاد هوا از کارهای خانه به زحمت اُفتاده است. پس خداوند خواب را به فاطمه(علیها السلام) القا نمود [خواب را بر ایشان غلبه داد] و سپس مَلَکی را عهده دار آسیاب کردن نمود و نیز ملک دیگری را ارسال فرمود که گهوارۀ حسین(علیه السلام) را بجنباند تا این که فاطمه(علیها السلام) بیدار نشود و ملکی را فرستاد تا نزدیک دست فاطمه(علیها السلام) تسبیح گوید و ثواب تسبیحش را برای حضرت فاطمه(علیها السلام) قرار دهد چرا که دخترم فاطمه دائماً ذکر خدا می‌گوید. پس هنگامی که فاطمه(علیها السلام) به خواب می‌رود خداوند ثواب تسبیح آن ملک را برای فاطمه(علیها السلام) قرار می‌دهد.
ام ایمن گوید به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) عرض کردم: یا رسول الله، آن ملکی که آسیاب می‌کرد و ملکی که گهواره را تکان می‌داد و با حسین(علیه السلام) نجوا می‌کرد و آن ملکی که تسبیح می‌گفت نامشان چیست؟ پیامبر اکرم تبسمی کردند و فرمودند: ملکی که آسیاب می‌کرد جبرئیل بود و آن ملکی که گهواره را تکان می‌داد میکائیل و ملکی که تسبیح می‌گفت اسرافیل بود.

۰ نظر ۰۶ دی ۹۸ ، ۱۷:۲۸
سعید

شفاعت در نزول آیۀ ﴿و لسوف یعطیک ربک فترضی﴾

چهارشنبه, ۴ دی ۱۳۹۸، ۰۸:۴۴ ب.ظ

«عَنْ جَابِر الأَنْصَارِی أنّهُ رَأَى النَّبِیُّ فَاطِمَةَ وَ عَلَیْهَا کِسَاءٌ مِنْ أَجِلَّةِ الْإِبِلِ وَ هِیَ تَطْحَنُ بِیَدَیْهَا وَ تُرْضِعُ وُلْدَهَا فَدَمَعَتْ عَیْنَا رَسُولِ اللّٰه فَقَالَ: یَا بِنْتَاهْ تَعَجَّلِی مَرَارَةَ الدُّنْیَا بِحَلَاوَةِ الآخِرَةِ فَقَالَتْ: یَا رَسُولَ اللّٰه الْحَمْدُ للهِ عَلَى نَعْمَائِهِ وَ الشُّکْرُ للهِ عَلَى آلَائِهِ فَأَنْزَلَ اللّٰه‏: ﴿وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى﴾»

ترجمه:

جابر بن عبداللّٰه انصاری روایت می‌کند که پیامبر(صلی الله علیه و آله) حضرت فاطمه(علیها السلام) را در حالى دید که کسائى از پوست شتر بدوش افکنده و با دست خود مشغول آسیاب کردن و شیر دادن فرزندش است.
چشمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) پر از اشک شد و به حضرت فاطمه(علیها السلام) فرمود: اى دختر عزیزم، تلخیهاى دنیا را در مقابل شیرینى آخرت قرار بده.
فاطمۀ زهرا(علیها السلام) گفت: یا رسول اللّٰه خدا را سپاس به سبب نعمتهاى فراوانى که عنایت فرموده، و شکر برای اوست در مقابل عطاهایش.
در همین موقع بود که خداوند متعال این آیۀ شریفه را نازل فرمود: ﴿وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى﴾؛ و به زودى پروردگارت [در قبال این مرارت و سختی، مقام شفاعت امت در روز قیامت را] به تو عطا مى‏کند که راضى شوى.

۰ نظر ۰۴ دی ۹۸ ، ۲۰:۴۴
سعید

مظهر عفو و رحمت الهی و شفاعت کبری در محشر

سه شنبه, ۳ دی ۱۳۹۸، ۰۸:۰۳ ب.ظ

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ قَالَ سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیَّ یَقُولُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: «إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ تُقْبِلُ ابْنَتِی فَاطِمَةُ عَلَى نَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ مُدَبَّجَةَ الْجَنْبَیْنِ خِطَامُهَا مِنْ لُؤْلُؤٍ رَطْبٍ قَوَائِمُهَا مِنَ الزُّمُرُّدِ الْأَخْضَرِ ذَنَبُهَا مِنَ الْمِسْکِ الْأَذْفَرِ عَیْنَاهَا یَاقُوتَتَانِ حَمْرَاوَانِ عَلَیْهَا قُبَّةٌ مِنْ نُورٍ یُرَى ظَاهِرُهَا مِنْ بَاطِنِهَا وَ بَاطِنُهَا مِنْ ظَاهِرِهَا دَاخِلُهَا عَفْوُ اللَّهِ وَ خَارِجُهَا رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَى رَأْسِهَا تَاجٌ مِنْ نُورٍ لِلتَّاجِ سَبْعُونَ رُکْناً کُلُّ رُکْنٍ مُرَصَّعٌ بِالدُّرِّ وَ الْیَاقُوتِ یُضِی‏ءُ کَمَا الْکَوْکَبُ الدُّرِّیُّ فِی أُفُقِ السَّمَاءِ وَ عَنْ یَمِینِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ وَ عَنْ شِمَالِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ وَ جَبْرَئِیلُ آخِذٌ بِخِطَامِ النَّاقَةِ یُنَادِی بِأَعْلَى صَوْتِهِ: غُضُّوا أَبْصَارَکُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ فَلَا یَبْقَى یَوْمَئِذٍ نَبِیٌّ وَ لَا رَسُولٌ وَ لَا صِدِّیقٌ وَ لَا شَهِیدٌ إِلَّا غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ فَتَسِیرُ حَتَّى تُحَاذِیَ عَرْشَ رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ فَتَزُخُّ [فتَزُجُّ ]بِنَفْسِهَا عَنْ نَاقَتِهَا وَ تَقُولُ: إِلَهِی وَ سَیِّدِی احْکُمْ بَیْنِی وَ بَیْنَ مَنْ ظَلَمَنِی اللَّهُمَّ احْکُمْ بَیْنِی وَ بَیْنَ مَنْ قَتَلَ وُلْدِی فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ: یَا حَبِیبَتِی وَ ابْنَةَ حَبِیبِی سَلِینِی تُعْطَیْ وَ اشْفَعِی تُشَفَّعِی فَوَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَا جَازَنِی ظُلْمُ ظَالِمٍ فَتَقُولُ: إِلَهِی وَ سَیِّدِی ذُرِّیَّتِی وَ شِیعَتِی وَ شِیعَةَ ذُرِّیَّتِی وَ مُحِبِّیَّ وَ مُحِبِّی ذُرِّیَّتِی‏ فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ: أَیْنَ ذُرِّیَّةُ فَاطِمَةَ وَ شِیعَتُهَا وَ مُحِبُّوهَا وَ مُحِبُّو ذُرِّیَّتِهَا فَیُقْبِلُونَ وَ قَدْ أَحَاطَ بِهِمْ مَلَائِکَةُ الرَّحْمَةِ فَتَقْدُمُهُمْ فَاطِمَةُ حَتَّى تُدْخِلَهُمُ الْجَنَّةَ».

ترجمه:

از امام باقر(علیه السلام) روایت شده که فرمود: شنیدم جابر بن عبد اللَّه انصارى می‌گفت: رسول خدا فرمود: چون روز قیامت شود دخترم فاطمه(علیها السلام) بر ناقه‏اى از ناقه‏هاى بهشت به محشر رو کند که دو پهلویش نگار دارد و مهارش از لؤلؤ تر و چهارپایش از زمرد سبز و دمش از مشک اذفر [با بوی شدید] و دو چشمش از یاقوت سرخ است. بر روی آن ناقه، قبّه‏ای است از نور که برونش از درونش دیده شود و درونش از برونش. درون آن گذشت خداست و برونش رحمت خدا. بر سر آن مخدره، تاجى است از نور که آن تاج، هفتاد رکن دارد و هر رکنى مرصّع به دُرّ و یاقوت است. بدرخشد چنانچه اختر فروزان در افق آسمان بدرخشد و بر سمت راستش هفتاد هزار فرشته باشد و بر سمت چپش هفتاد هزار فرشته و جبرئیل مهار آن ناقه را گرفته و به بلندترین صدایش فریاد کشد: دیده بر هم نهید تا فاطمه(علیها السلام) دختر محمد بگذرد. پس در آن روز تمام پیغمبران، رسولان، صدیقان و شهیدان، دیده بر هم نهند تا فاطمه(علیها السلام) بگذرد. فاطمۀ زهرا(علیها السلام) حرکت می‌کند تا در برابر عرش پروردگارش جل جلاله قرار گیرد و از ناقه‌اش فرود آید و گوید:
معبودا! سیدا! میان من و هر که به من ستم کرده حکم کن. خدایا، حکم کن میان من و هر کس که فرزندانم را کشته است. به ناگاه پاسخى از طرف خداى جل جلاله می‌رسد که: اى حبیبۀ من و زادۀ حبیبم از من بخواه تا عطا شوى و شفاعت کن تا پذیرفته گردد. به عزت و جلالم سوگند که ستم هیچ ستمگری [بدون حساب] از من نمی‌گذرد.
پس می‌گوید: ای معبود من و ای آقای من! ذریه‌ام و شیعیانم و شیعیان ذریه‏ام و دوستانم و دوستان ذریه‏ام [را دریاب]. پس از طرف خداى جل جلاله ندا رسد: کجایند ذریۀ فاطمه و شیعیان او و دوستان او و دوستان فرزندان او؟ پس آنها پیش آیند در حالی که فرشتگان رحمت آنان را احاطه کرده‌اند و فاطمه(علیها السلام) جلوی آنها می‌رود تا آنها را وارد بهشت کند.

۰ نظر ۰۳ دی ۹۸ ، ۲۰:۰۳
سعید

مهریۀ حضرت زهرا شفاعت گنهکاران امت

دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۸، ۰۹:۵۵ ب.ظ

«فَلَمَّا بَلَغَت فَاطِمَةُ مَبْلَغَ النِّسَاءِ کَانَ رَسُولُ اللهِ یَغْتَمُّ لِأَجْلِهَا وَ یَقُولُ: لَیْسَتْ لَهَا وَالِدَةٌ تُرَبِّیهَا وَ تُهَیِّئُ أَسْبَابِ تَزْوِیجِهَا فَنَزَلَ جَبْرَئِیلُ وَ قَالَ: الْجَبَّارُ یُقْرِؤُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ: یَا مُحَمَّدُ لَا تَغْتَمَّ فِی أَمْرِ تَزْوِیجِهَا فَإِنَّهَا أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْکَ فَفَوَّضَ أَمَرَ تَزْوِیجِهَا مِنْکَ إِلَیَّ فَإِنِّی أُزَوِّجُهَا مِمَّنْ أُحِبُّ فَسَجَدَ رَسُولُ اللَّهِ سَجْدَةَ الشُّکْرِ ثُمَّ رَجَعَ جَبْرَئِیلُ فَلَمَّا کَانَ یَوْمُ الْجُمُعَةِ جَاءَ جَبْرَئِیلُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ وَ بِیَدِهِ طَبَقٌ وَ مِیکَائِیلُ وَ إِسْرَافِیلُ وَ عِزْرَائِیلُ عَلَیْهِم السَّلَامُ بِیَدِ کُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ طَبَقٌ مُغَطًّى بِمِنْدِیلٍ وَ عِنْدَ کُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ أَلْفُ مَلَکٍ وَ وَضَعُوا الْأَطْبَاقَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ: مَا هَذَا یَا جَبْرَائِیلُ؟ قَالَ: فَإِنَّ اللَّهَ یَقُولُ: إنِّی زَوَّجْتُ فَاطِمَةَ مِنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ [صَلَواتُ اللهِ عَلَى نَبِیِّنَا وَ عَلَیْهِ] وَ هَذَا أَثْوَابُ الْجِنَانِ وَ أَثْمَارُهَا الْبَسْ عَلَیْهَا الثِّیَابَ وَ انْثُرْ عَلَیْهَا الثِّمَارَ فَسَجَدَ رَسُولُ اللَّهِ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقَالَ: یَا جَبْرَئِیلُ فَاطِمَةَ تَرْضَى بِمَا أرْضَی وَ إنِّی أُحِبُّ مِنْکَ هَذِهِ الْهَدَایَا وَ الْعَطَایَا فِی دَارِ الْبَقَاءِ لاَ فِی دَارِ الْفَنَاءِ وَ لَکِنْ یَا جَبْرَئِیلُ أَخْبِرنِی کَیْفَ کَانَ تَزْوِیجُ فَاطِمَةَ فِی السَّمَاءِ.

۰ نظر ۰۲ دی ۹۸ ، ۲۱:۵۵
سعید

اولین شخصیتی که به بهشت در آید

جمعه, ۲۹ آذر ۱۳۹۸، ۰۴:۳۱ ب.ظ

«إنَّ‏ رَسُولَ‏ اللَّهِ‏ قَال‏: أوَّلُ شَخْصٍ یَدْخُلُ الجَنَّةَ فَاطِمَةُ [بِنْتُ مُحَمَّدٍ]».

ترجمه:

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند: نخستین کسی‌که وارد بهشت می‌شود، فاطمه(علیها السلام)، دختر محمد است.

۰ نظر ۲۹ آذر ۹۸ ، ۱۶:۳۱
سعید

حضور در صحرای محشر با پیراهن خونین امام حسین

پنجشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۸، ۰۴:۳۹ ب.ظ

«عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا بِالْمَدِینَةِ سَنَةَ أَرْبَعٍ وَ تِسْعِینَ وَ مِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ‏ تُحْشَرُ ابْنَتِی فَاطِمَةُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَعَهَا ثِیَابٌ مَصْبُوغَةٌ بِالدِّمَاءِ [بِدَمِ‏ الْحُسَیْنِ] تَتَعَلَّقُ بِقَائِمَةٍ مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ تَقُولُ: یَا أَحْکَمَ الْحَاکِمِینَ [یَا عَدْلُ یَا جَبَّارُ] احْکُمْ بَیْنِی وَ بَیْنَ قَاتِلِ‏ وَلَدِی قَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: وَ یَحْکُمُ‏ لِابْنَتِی‏ فَاطِمَةَ وَ رَبِّ‏ الْکَعْبَةِ».

ترجمه:

امام رضا(علیه السلام) از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) چنین روایت فرمود: دخترم فاطمه(علیها السلام) روز قیامت در حالى وارد صحراى محشر مى‏شود که لباس‌هایى غرقه به خونِ [سید الشهدا(علیه السلام)] همراه خود دارد. پایه‌ای از پایه‌های عرش را مى‏گیرد و مى‏گوید: ای خدای احکم الحاکمین! بین من و قاتل فرزندم حکم کن… قسم به خدای کعبه [آن روز پروردگار عادل] به نفع دخترم قضاوت خواهد کرد.

۰ نظر ۲۸ آذر ۹۸ ، ۱۶:۳۹
سعید

مشاهدۀ رگ‌های بریدۀ امام حسین در محشر

چهارشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۸، ۱۰:۳۷ ب.ظ

«عن سُلَیْمَانَ بْنِ مُحَمَّدٍ مُعَنْعَناً عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ سَمِعْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ یَقُولُ:‏
دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ذَاتَ یَوْمٍ عَلَى فَاطِمَةَ وَ هِیَ حَزِینَةٌ فَقَالَ لَهَا: مَا حُزْنُکِ یَا بُنَیَّةُ قَالَتْ: یَا أَبَتِ ذَکَرْتُ الْمَحْشَرَ وَ وُقُوفَ النَّاسِ عُرَاةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ.
قَالَ: یَا بُنَیَّةُ إِنَّهُ لَیَوْمٌ عَظِیمٌ وَ لَکِنْ قَدْ أَخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ قَالَ: أَوَّلُ مَنْ تَنْشَقُّ عَنْهُ الْأَرْضُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَنَا ثُمَّ أَبِی إِبْرَاهِیمُ ثُمَّ بَعْلُکِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ثُمَّ یَبْعَثُ اللَّهُ إِلَیْکِ جَبْرَئِیلَ فِی سَبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ فَیَضْرِبُ عَلَى قَبْرِکِ سَبْعَ قِبَابٍ مِنْ نُورٍ ثُمَّ یَأْتِیکِ إِسْرَافِیلُ بِثَلَاثِ حُلَلِ مِنْ نُورٍ فَیَقِفُ عِنْدَ رَأْسِکِ فَیُنَادِیَنَّکِ: یَا فَاطِمَةُ بِنْتَ مُحَمَّدٍ قُومِی إِلَى مَحْشَرِکِ فَتَقُومِینَ آمِنَةً رَوْعَتَکِ مَسْتُورَةً عَوْرَتُکِ فَیُنَاوِلُکِ إِسْرَافِیلُ الْحُلَلَ فَتَلْبَسِینَهَا وَ یَأْتِیکِ زُوقَائِیلُ بِنَجِیبَةٍ مِنْ نُورٍ زِمَامُهَا مِنْ لُؤْلُؤٍ رَطْبٍ عَلَیْهَا مِحَفَّةٌ مِنْ ذَهَبٍ فَتَرْکَبِینَهَا وَ یَقُودُ زُوقَائِیلُ بِزِمَامِهَا وَ بَیْنَ یَدَیْکِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ بِأَیْدِیهِمْ أَلْوِیَةُ التَّسْبِیحِ‏.
فَإِذَا جَدَّ بِکِ السَّیْرُ اسْتَقْبَلَتْکِ سَبْعُونَ أَلْفَ حَوْرَاءَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالنَّظَرِ إِلَیْکِ بِیَدِ کُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ مِجْمَرَةٌ مِنْ نُورٍ یَسْطَعُ مِنْهَا رِیحُ الْعُودِ مِنْ غَیْرِ نَارٍ وَ عَلَیْهِنَّ أَکَالِیلُ الْجَوْهَرِ الْمُرَصَّعِ بِالزَّبَرْجَدِ الْأَخْضَرِ فَیَسِرْنَ عَنْ یَمِینِکِ فَإِذَا سِرْتِ مِثْلَ الَّذِی سِرْتِ مِنْ قَبْرِکِ إِلَى أَنْ لَقِینَکِ اسْتَقْبَلَتْکِ مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ فِی مِثْلِ مَنْ مَعَکِ مِنَ الْحُورِ فَتُسَلِّمُ عَلَیْکِ وَ تَسِیرُ هِیَ وَ مَنْ مَعَهَا عَنْ یَسَارِکِ.

۰ نظر ۲۷ آذر ۹۸ ، ۲۲:۳۷
سعید

نام فاطمۀ زهرا بر باب جنّت

سه شنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۸، ۰۹:۱۶ ق.ظ

«حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ‏ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: أُدْخِلْتُ الْجَنَّةَ فَرَأَیْتُ عَلَى‏ بَابِهَا مَکْتُوباً بِالذَّهَبِ‏ [بِالنُّورِ] لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ حَبِیبُ اللَّهِ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللَّهِ فَاطِمَةُ أَمَةُ اللَّهِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ صَفْوَةُ اللَّهِ عَلَى مُبْغِضِیهِمْ لَعْنَةُ اللَّه».

ترجمه:

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: مرا به بهشت بردند؛ دیدم بر در آن نوشته شده:‏ «لا إِلهَ إِلَّا اللَّه، مُحَمَّد حَبِیبُ اللَّه، عَلِیّ وَلیُّ اللَّه، فَاطِمَة أمَةُ اللَّه، الْحَسَن وَ الْحُسَیْن صَفْوَةُ اللَّه، عَلَى مُبغِضیهم لَعنةُ اللَّه».

۰ نظر ۲۶ آذر ۹۸ ، ۰۹:۱۶
سعید

قبّة الزهراء

يكشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۸، ۰۷:۳۴ ب.ظ

«الْحَسَنُ بْنُ یَزِید قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ لِمَ سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءَ؟ قَالَ: لِأَنَّ لَهَا فِی الْجَنَّةِ قُبَّةً مِنْ یَاقُوتٍ حَمْرَاءَ ارْتِفَاعُهَا فِی الْهَوَاءِ مَسِیرَةُ سَنَةٍ مُعَلَّقَةً بِقُدْرَةِ الْجَبَّارِ لَا عِلَاقَةَ لَهَا مِنْ فَوْقِهَا فَتُمْسِکَهَا وَ لَا دِعَامَةَ لَهَا مِنْ تَحْتِهَا فَتَلْزَمَهَا لَهَا مِائَةُ أَلْفِ بَابٍ عَلَى کُلِّ بَابٍ أَلْفٌ مِنَ الْمَلَائِکَةِ یَرَاهَا أَهْلُ الْجَنَّةِ کَمَا یَرَى‏ أَحَدُکُمُ الْکَوْکَبَ الدُّرِّیَّ الزَّاهِرَ فِی أُفُقِ السَّمَاءِ فَیَقُولُونَ هَذِهِ الزَّهْرَاءُ لِفَاطِمَةَ‏ ».

ترجمه:

حسن بن یزید مى‏گوید: به حضرت امام صادق(علیه السلام) گفتم: براى چه فاطمه(علیها السلام)، «زهراء» نامیده شد؟ فرمود: براى اینکه حضرت زهرا(علیها السلام) قُبّه‌ای از یاقوت سرخ در بهشت دارد که ارتفاع آن به قدر یک سال راه است. این قبّه به قدرت خدا در هوا معلّق است و چیزى آن را از طرف بالا نگه نداشته است و از سمت پائین هم به چیزى متکى نیست. صد هزار در دارد که بر هر درب آن هزار ملک ایستاده است. آن قبّه را اهل بهشت آن طور می‌بینند که شما ستارۀ درخشنده را در افق آسمان مشاهده می‌نمایید. اهل بهشت می‌گویند: این قبّۀ درخشنده برای فاطمه(علیها السلام) است.

۰ نظر ۲۴ آذر ۹۸ ، ۱۹:۳۴
سعید