فاطمه الزهرا

وبلاگ آشنایی با حضرت فاطمه زهرا(س)

فاطمه الزهرا

وبلاگ آشنایی با حضرت فاطمه زهرا(س)

وبلاگی جهت معرفی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و آشنایی مختصر با مقام ایشان

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱۰۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مناقب فاطمی» ثبت شده است

اشراق آسمان به هنگام تولّد آن حضرت

يكشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۲۶ ق.ظ

«فَلَمَّا سَأَلَهُ الْکُفَّار أَنْ یُرِیَهُمْ انْشِقَاق الْقَمَرِ وَ قَدْ بَانَ لِخَدِیجَةَ حَمْلُهَا بِفَاطِمَةَ وَ ظَهَرَ ، قَالَتْ خَدِیجَةُ: وَا خَیْبَةَ مَنْ کَذَّبَ مُحَمَّداً وَ هُوَ خَیْرُ رَسُولٍ وَ نَبِیٍّ، فَنَادَتْ فَاطِمَةُ مِنْ بَطْنِهَا: یَا أُمَّاهْ لَا تَحْزَنِی وَ لاَ تَرهَبی‏ فَإِنَّ اللَّهَ مَعَ أَبِی، فَلَمَّا تَمَّتْ أَیَّامُ حَمْلِهَا وَ انْقَضَی وَضَعَتْ فَاطِمَةَ فَأَشْرَقَ بِنُورِ وَجْهِهَا الْفَضَاءُ».

ترجمه:

آن هنگام که کفار، از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) درخواست نمودند تا شکافتن ماه را به آنها نشان دهد – زمانی بود که خدیجه(علیها السلام)، تازه دریافته بود که به فاطمه(علیها السلام) حامله است.- خدیجه(علیها السلام) در مقابل در خواست کفار چنین گفت: چقدر زیانکار است آنکه حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) را تکذیب نماید و حال آنکه او بهترین رسول و پیامبر است.
وقتی فاطمه(علیها السلام) از رحم مادرش این سخنان را شنید، ندا داد: ای مادر! محزون مباش و مترس؛ زیرا که خدا با پدر من است.
چون مدّت حمل به سر آمد، فاطمه(علیها السلام) متولد شد و فضا به نور روی او روشن گردید.

۰ نظر ۱۵ دی ۹۸ ، ۱۱:۲۶
سعید

مشکات نور و کوکب دُرّی

شنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۲۴ ق.ظ

«قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ فِی قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى: ﴿اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‏ مَثَلُ نُورِهِ‏ کَمِشْکاةٍ﴾(النور:۳۵) فَاطِمَةُ‏ (فِیهَا مِصْباحٌ﴾‏ الْحَسَنُ ﴿الْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ﴾ الْحُسَیْنُ ﴿الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌ‏﴾ فَاطِمَةُ کَوْکَبٌ‏ دُرِّیٌ‏ بَیْنَ‏ نِسَاءِ أَهْلِ الدُّنْیَا…»

ترجمه:

امام صادق(علیه السلام) راجع به قول خداى تعالى ﴿اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‏ مَثَلُ نُورِهِ‏ کَمِشْکاةٍ﴾ [خدا نور آسمانها و زمین است، حکایت نور او چون چراغدانی است] فرمود: [آن چراغدان] فاطمه(علیها السلام) است.
﴿فِیهَا مِصْباحٌ﴾‏ [در آن چراغدان چراغیست] آن چراغ حسن(علیه السلام) است.
﴿الْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ﴾ [چراغ در حبابی بلورین است] آن حباب بلورین، حسین(علیه السلام) است.
﴿الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌ‏﴾ [آن حباب بلورین مانند اختر درخشانى است] فاطمه(علیها السلام) اختری درخشان در میان زنان جهان‏ است.

۰ نظر ۱۴ دی ۹۸ ، ۱۱:۲۴
سعید

تابشی چون خورشید و ماه و کوکب

جمعه, ۱۳ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۲۲ ق.ظ

«أَبُو هَاشِمٍ الْعَسْکَرِیُّ: سَأَلْتُ صَاحِبَ الْعَسْکَرِ : لِمَ سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءَ؟ فَقَالَ: کَانَ وَجْهُهَا یَزْهَرُ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَوَّلِ النَّهَارِ کَالشَّمْسِ الضَّاحِیَةِ وَ عِنْدَ الزَّوَالَ کَالْقَمَرِ الْمُنِیرِ وَ عِنْدَ غُرُوبِ الشَّمْسِ کَالْکَوْکَبِ الدُّرِّیِّ».

ترجمه:

ابو هاشم عسکرى گوید: از امام حسن عسکرى(علیه السلام) پرسیدم: چرا حضرت فاطمه(علیها السلام) را «زهراء» نامیدند؟ فرمود: زیرا چهره او براى امیر المؤمنین(علیه السلام) از اوّل روز مانند آفتاب روشن و به هنگام زوال مانند ماه درخشان و به هنگام غروب آفتاب مانند ستارۀ درخشنده نور می داد.

۰ نظر ۱۳ دی ۹۸ ، ۱۱:۲۲
سعید

شمس عصمت فاطمیه

جمعه, ۱۳ دی ۱۳۹۸، ۰۸:۵۶ ق.ظ

عَنْ طَارِقِ بْنِ شِهَابٍ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ أَنَّهُ قَال:‏ «… فَهُمُ الْکَوَاکِبُ الْعِلْوِیَّةُ وَ الْأَنْوَارُ الْعَلَوِیَّةُ الْمُشْرِقَةُ مِنْ شَمْسِ الْعِصْمَةِ الْفَاطِمِیَّةِ فِی سَمَاءِ الْعَظَمَةِ الْمُحَمَّدِیَّةِ وَ الْأَغْصَانُ النَّبَوِیَّةُ النَّابِتَةُ فِی الدَوْحَةِ الْأَحْمَدِیَّة».

ترجمه:

طارق بن شهاب از امیرمؤمنان(علیه السلام) نقل می‌نماید که فرمود: آنان (امامان) ستارگان عالَم بالایند و انوار علویه که از خورشید عصمت فاطمیّه در آسمان عظمت محمّدی می‌تابند و [ایشان] شاخه‌های نبوى روییده از درخت احمدى هستند.

۰ نظر ۱۳ دی ۹۸ ، ۰۸:۵۶
سعید

جلوه‌های سفید و زرد و سرخ

پنجشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۲۰ ق.ظ

عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ سُمِّیَتِ الزَّهْرَاءُ زَهْرَاءَ؟ فَقَالَ: «لِأَنَّهَا تَزْهَرُ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ فِی النَّهَارِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ بِالنُّورِ کَانَ یَزْهَرُ نُورُ وَجْهِهَا صَلَاةَ الْغَدَاةِ وَ النَّاسُ فِی فِرَاشِهِمْ فَیَدْخُلُ بَیَاضُ ذَلِکَ النُّورِ إِلَى حُجُرَاتِهِمْ بِالْمَدِینَةِ فَتَبْیَضُّ حِیطَانُهُمْ فَیَعْجَبُونَ مِنْ ذَلِکَ فَیَأْتُونَ النَّبِیَّ فَیَسْأَلُونَهُ عَمَّا رَأَوْا فَیُرْسِلُهُمْ إِلَى مَنْزِلِ فَاطِمَةَ فَیَأْتُونَ مَنْزِلَهَا فَیَرَوْنَهَا قَاعِدَةً فِی مِحْرَابِهَا تُصَلِّی وَ النُّورُ یَسْطَعُ مِنْ مِحْرَابِهَا مِنْ وَجْهِهَا فَیَعْلَمُونَ أَنَّ الَّذِی رَأَوْهُ کَانَ مِنْ نُورِ فَاطِمَةَ.
فَإِذَا انْتَصَفَ النَّهَارُ وَ تَرَتَّبَتْ لِلصَّلَاةِ زَهَرَ نُورُ وَجْهِهَا بِالصُّفْرَةِ فَتَدْخُلُ الصُّفْرَةُ فِی حُجُرَاتِ النَّاسِ فَتَصفَرُّ ثِیَابُهُمْ وَ أَلْوَانُهُمْ فَیَأْتُونَ النَّبِیَّ فَیَسْأَلُونَهُ عَمَّا رَأَوْا فَیُرْسِلُهُمْ إِلَى مَنْزِلِ فَاطِمَةَ فَیَرَوْنَهَا قَائِمَةً فِی مِحْرَابِهَا وَ قَدْ زَهَرَ نُورُ وَجْهِهَا – صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا وَ عَلَى أَبِیهَا وَ بَعْلِهَا وَ بَنِیهَا- بِالصُّفْرَةِ فَیَعْلَمُونَ أَنَّ الَّذِی رَأَوْا کَانَ مِنْ نُورِ وَجْهِهَا.
فَإِذَا کَانَ آخِرُ النَّهَارِ وَ غَرَبَتِ الشَّمْسُ احْمَرَّ وَجْهُ فَاطِمَةَ فَأَشْرَقَ وَجْهُهَا بِالْحُمْرَةِ فَرَحاً وَ شُکْراً للهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَکَانَ تَدْخُلُ حُمْرَةُ وَجْهِهَا حُجُرَاتِ الْقَوْمِ وَ تَحْمَرُّ حِیطَانُهُمْ فَیَعْجَبُونَ مِنْ ذَلِکَ وَ یَأْتُونَ النَّبِیَّ وَ یَسْأَلُونَهُ عَنْ ذَلِکَ فَیُرْسِلُهُمْ إِلَى مَنْزِلِ فَاطِمَةَ فَیَرَوْنَهَا جَالِسَةً تُسَبِّحُ اللَّهَ وَ تُمَجِّدُهُ وَ نُورُ وَجْهِهَا یَزْهَرُ بِالْحُمْرَةِ فَیَعْلَمُونَ أَنَّ الَّذِی رَأَوْا کَانَ مِنْ نُورِ وَجْهِ فَاطِمَةَ فَلَمْ یَزَلْ ذَلِکَ النُّورُ فِی وَجْهِهَا حَتَّى وُلِدَ الْحُسَیْنُ فَهُوَ یَتَقَلَّبُ فِی وُجُوهِنَا إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ فِی الْأَئِمَّةِ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتَ إِمَامٍ بَعْدَ إِمَامٍ».

ترجمه:

ابان بن تغلب روایت کرده: از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم: اى فرزند رسول خدا! چرا فاطمه(علیها السلام) را «زهراء» نامیدند؟
حضرت(علیه السلام) فرمودند: براى اینکه نور حضرت فاطمه(علیها السلام) روزى سه مرتبه براى امیرمؤمنان، على بن ابى طالب(علیهما السلام) جلوه مى‏کرد. نور چهرۀ او به هنگام اقامۀ نماز صبح -در حالى که مردمان در رختخوابشان بودند- چنان مى‏درخشید که سفیدى آن نور، داخل خانه‏هاى مردم مدینه مى‏گردید و دیوارهایشان سفید می‌شد، آنان از این نور تعجّب مى‏کردند و به سوى رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مى‏آمدند و از او دربارۀ آنچه دیدند سؤال می‌کردند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آنها را به خانۀ حضرت فاطمه(علیها السلام) مى‏فرستاد و آنها به منزل فاطمه(علیها السلام) می‌آمدند و مى‏دیدند که فاطمه(علیها السلام) در محراب عبادت ایستاده (و نماز می‌خواند) و نور از صورت آن حضرت(علیها السلام) ساطع مى‏شود، و آنگاه در می‌یافتند که آنچه دیدند از نور فاطمه(علیها السلام) بوده است.
هنگامى که ظهر فرا مى‏رسید و فاطمه(علیها السلام) آمادۀ نماز مى‏شد نور زردى از چهرۀ وى ساطع مى‏گردید و داخل خانه‏هاى اهل مدینه مى‏شد به طورى که لباس و رنگ ایشان زرد مى‏گشت، آنها به سوى رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مى‏آمدند و از ایشان دربارۀ آنچه دیدند سؤال می‌کردند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آنها را به خانۀ حضرت فاطمه(علیها السلام) مى‏فرستاد. آنها مى‏دیدند که فاطمه(علیها السلام) در محراب عبادت ایستاده و نور صورتش به رنگ زرد می‌درخشد؛ در مى‏یافتند که آنچه دیدند از نور صورت فاطمه(علیها السلام) بوده است.
هنگامى که آخر روز می‌شد و آفتاب غروب مى‏کرد چهرۀ فاطمه(علیها السلام) سرخ مى‏شد و صورت او با این رنگ سرخ می‌درخشید [که این سرخی] از روی شادی و شکر خداوند [بود]. پس سرخی صورت او داخل خانه‏هاى مردم مى‏شد و دیوار خانه‌های ایشان سرخ می‌گشت و مردم مدینه از این امر تعجّب مى‏کردند و به سوى رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مى‏آمدند و از او دربارۀ آن می‌پرسیدند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آنها را به خانۀ حضرت فاطمه(علیها السلام) مى‏فرستاد، و آنها مى‏دیدند که فاطمه(علیها السلام) نشسته و به تسبیح و تمجید خدا مشغول است و آن نور سرخ از صورت وى ساطع است و مى‏فهمیدند که آنچه دیدند از نور صورت فاطمه(علیها السلام) بوده است. پس آن نور در چهرۀ فاطمه(علیها السلام) باقى بود تا زمانى که حسین(علیه السلام) از وى متولّد شد. پس آن نور در صورتهای ما ائمه است تا روز قیامت؛ امامى بعد از امام دیگر.

۰ نظر ۱۲ دی ۹۸ ، ۱۱:۲۰
سعید

حقیقت لیله القدر چیست؟

پنجشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۸، ۰۶:۵۳ ق.ظ

ریاحین :  این امر در روایت های متعددی ذکر شده است؛ در کتاب شریف کافی جناب کلینی باب مستقلی در اخبار «انا انزلناه فی لیله القدر» دارد. آنجا تصریح دارد که لیله القدر، فاطمه زهرا(س) است.

شب قدر شبی است که رسول اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) به احیای این شب بسیار تاکید کرده اند. در روایات فراوانی وارد است که حضرت زهرا(س) به هر قیمتی که بود اجازه نمی دادند که فرزندانشان بخوابند، یعنی سعی داشتند تا فرزندان شب های قدر را بیدار بمانند چراکه این لیالی برای بیداری و عبادت و دعا وضع شده است. برای بررسی بیشتر ماهیت این شب عظیم که برتر از هزار ماه عنوان شده است به سراغ حجت الاسلام و المسلمین شیخ عباس اخوان رفتیم تا نظر ایشان را در این خصوص جویا شویم. متن زیر مشروح گفتگوی مهر با این مدرس حوزه علمیه است.

لیله القدر، فاطمه زهرا(س) است

حجت الاسلام عباس اخوان در مورد حقیقت شب های قدر که همان وجود مبارک حضرت صدیقه طاهره(س) است، گفت: این امر در روایت های متعددی ذکر شده است. در کتاب شریف کافی جناب کلینی باب مستقلی در اخبار «انا انزلناه فی لیله القدر» دارد. آنجا تصریح دارد که لیله القدر، فاطمه زهرا(س) است. مرحوم شیخ محمدحسین اصفهانی کمپانی بر اساس همین روایات است که می فرماید: لیله قدر اولیا، نور نهاد اصفیا/ صبح جمال او طلوع از افق علا کند/ بضعه سید بشر ام ائمه غرر/ کیست جز او که همسرى با شه لافتى کند؟

وی افزود: قرآن می فرماید «انا کُلَّ شَىْء خَلَقْناهُ بِقَدَر»، و یا امیرالمومنین می فرماید «رَحِمَ اللهُ امْرءً عَرَفَ قَدْرَهُ» یعنی رحمت خدا بر کسی است که اندازه خودش را بداند. لیله قدر شبی است که خداوند اندازه گیری می کند. «وَکُلُّ شَیْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَار، عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ الْکَبِیرُ الْمُتَعَالِ» این اندازه گیری نه در عالم ملک صورت می گیرد و نه در عالم ملکوت. برزخی است بین این دو عالم که اسم آن عالم قدر یا لیله قدر است که قرآن در آن شب نازل می شود و ائمه در آن شب قرار می گیرند و ملائکه در آن شب واقع می شوند. به این جهت «شب» گفته می شود که شان آن مجهول است.

وی ادامه داد: در این شب قرآن به محضر ولی خدا عرضه می شود و ولی خدا این قرآن را به آن اندازه که وظایف ملائکه است به آنها عرضه می کند که «تنزل الملئکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر» ملائکه فرود می آیند و همه در تحت اراده ذات ذوالجلال اند. به اراده خداوند عوالم وجود در تحت اراده ولی الله اعظم قرار می گیرد. «سلام هی حتی مطلع الفجر» همه در مقام تسلیم هستند.

این مدرس حوزه های علمیه گفت: ائمه معصومین (ع) از قرآنی که «و لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین» است و «کل شی ء فعلوه فی الزبر و کل صغیر و کبیر مستطر» است، فیوضات را استخراج می کنند و آن را به ملائکه تحویل می دهند و ملائکه می روند که تا یک سال، فیض را جاری کنند. همه اینها در ظرف فاطمه صدیقه(س) واقع می شود. از این جهت که در حدیثی از امام عسکری داریم که می فرمایند مادر ما فاطمه(س) بر ما حجت است و وجودش احاطه دارد.

۰ نظر ۱۲ دی ۹۸ ، ۰۶:۵۳
سعید

اشراق نورفاطمۀ زهرا در محراب بر سماواتیان

چهارشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۱۸ ق.ظ

عَنِ ابْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ فَاطِمَةَ لِمَ سُمِّیَتْ زَهْرَاءَ فَقَالَ: «لِأَنَّهَا کَانَتْ إِذَا قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا زَهَرَ نُورُهَا لِأَهْلِ السَّمَاءِ کَمَا یَزْهَرُ نُورُ الْکَوَاکِبِ لِأَهْلِ‏الْأَرْضِ».

ترجمه:

ابن عماره از پدرش روایت کرده که گفت: از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم: چرا حضرت فاطمه(علیها السلام)، «زهراء» نامیده شد؟
امام صادق(علیه السلام) فرمود: به این دلیل که ایشان وقتی در محراب عبادت می‌ایستاد نور آن حضرت(علیها السلام) برای اهل آسمان تلألؤ می‌نمود. آنچنان که نور ستارگان برای ساکنین زمین می‌درخشد.

۰ نظر ۱۱ دی ۹۸ ، ۱۱:۱۸
سعید

قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ فَبَیْنَا أَهْلُ الْجَنَّةِ فِی الْجَنَّةِ إِذْ رَأَوْا مِثْلَ الشَّمْسِ قَدْ أَشْرَقَتْ لَهَا [لَهُ] الْجِنَانُ فَیَقُولُ أَهْلُ الْجَنَّةِ: یَا رَبِّ إِنَّکَ قُلْتَ فِی کِتَابِکَ‏: ﴿لا یَرَوْنَ فِیها شَمْساً [وَ لا زَمْهَرِیراً]﴾( الإنسان:۱۳) فَیُرْسِلُ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ إِلَیْهِمْ جَبْرَئِیلَ فَیَقُولُ: لَیْسَ هَذِهِ شَمْساً [بِشَمْسٍ] وَ لَکِنَّ عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ [فَاطِمَةُ وَ عَلِیٌّ قَدْ] ضَحِکَا فَأَشْرَقَتِ الجَنَّةُ [الْجِنَانُ] مِنْ نُورِ ضَحِکِهِمَا.»

ترجمه:

ابن عباس گوید: در این میان که اهل بهشت در بهشت قرار گرفته‌اند، نوری مثل نور خورشید ببینند که بهشت از آن نور درخشان گشته، اهل بهشت گویند: پروردگارا تو در کتابت گفتى که: ﴿لا یَرَوْنَ فِیها شَمْساً﴾ [در آن [بهشت] آفتابی نبینند]. خداى تعالی ‏جبرئیل را نزد آنها فرستد و به ایشان گوید: این نه خورشید است و نه ماه بلکه حضرت على و فاطمه خندیدند و بهشت از نور خنده‏شان درخشان شد‏.

۰ نظر ۱۰ دی ۹۸ ، ۱۱:۱۶
سعید

اسلام هشتاد یهودی به نور چادر حضرت زهرا

دوشنبه, ۹ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۱۶ ق.ظ

رُوِیَ‏ أَنَّ عَلِیّاً اسْتَقْرَضَ مِنْ یَهُودِیٍّ شَعِیراً فَاسْتَرْهَنَهُ شَیْئاً فَدَفَعَ إِلَیْهِ مُلَاءَةَ فَاطِمَةَ رَهْناً وَ کَانَتْ مِنَ الصُّوفِ فَأَدْخَلَهَا الْیَهُودِیُّ إِلَى دَارٍ وَ وَضَعَهَا فِی‏ بَیْتٍ فَلَمَّا کَانَتِ اللَّیْلَةُ دَخَلَتْ زَوْجَتُهُ الْبَیْتَ الَّذِی فِیهِ الْمُلَاءَةُ بِشُغُلٍ فَرَأَتْ نُوراً سَاطِعاً فِی الْبَیْتِ أَضَاءَ بِهِ کُلُّهُ فَانْصَرَفَتْ إِلَى زَوْجِهَا فَأَخْبَرَتْهُ بِأَنَّهَا رَأَتْ فِی ذَلِکَ الْبَیْتِ ضَوْءً عَظِیماً فَتَعَجَّبَ الْیَهُودِیُّ زَوْجُهَا وَ قَدْ نَسِیَ أَنَّ فِی بَیْتِهِ مُلَاءَةَ فَاطِمَةَ فَنَهَضَ مُسْرِعاً وَ دَخَلَ الْبَیْتَ فَإِذَا ضِیَاءُ الْمُلَاءَةِ یَنْشُرُ شُعَاعَهَا کَأَنَّهُ یَشْتَعِلُ مِنْ بَدْرٍ مُنِیرٍ یَلْمَعُ مِنْ قَرِیبٍ فَتَعَجَّبَ مِنْ ذَلِکَ فَأَنْعَمَ النَّظَرَ فِی مَوْضِعِ الْمُلَاءَةِ فَعَلِمَ أَنَّ ذَلِکَ النُّورَ مِنْ مُلَاءَةِ فَاطِمَةَ فَخَرَجَ الْیَهُودِیُّ یَعْدُو إِلَى أَقْرِبَائِهِ وَ زَوْجَتُهُ تَعْدُو إِلَى أَقْرِبَائِهَا فَاجْتَمَعَ ثَمَانُونَ مِنَ الْیَهُودِ فَرَأَوْا ذَلِکَ فَأَسْلَمُوا کُلُّهُمْ‏.

ترجمه:

روایت شده که حضرت على(علیه السلام) مقدارى جو از یک یهودى قرض کردند و آن یهودی چیزی بابت گرو از آن حضرت خواست و امیر مؤمنان(علیه السلام) چادر حضرت فاطمه(علیها السلام) را – که از پشم بود- بابت رهن به او دادند.
یهودی چادر را به خانه برد و در اتاقى گذاشت. به هنگام شب، زن آن شخص براى انجام کارى داخل آن اتاق شد و نورى دید که تمام اتاق را روشن کرده است. به سوی شوهرش آمد و به او اطلاع داد که در آن اتاق، نور با عظمتی دیده است! مرد یهودى – که فراموش کرده بود چادر فاطمه(علیها السلام) در آن اتاق است- تعجّب نمود و به سرعت داخل آن اتاق شد و دید که شعاع نور آن چادر [به همۀ اطراف] منتشر مى‏شود و گویا آن شعاع، شعله‌ای است از قرص کامل و نورانی ماه که از مکانی نزدیک می‌تابد. [یهودی] از [دیدن] آن تعجب نمود و با دقت به محل چادر نگاه کرد و دانست که آن نور از چادر فاطمه(علیها السلام) است. مرد یهودى و همسرش از خانه خارج شدند و هر یک به سوى اقوام خویش شتافتند. هشتاد نفر از یهود جمع شدند و آن [چادر نورانی] را دیدند و همۀ آنها اسلام آوردند.

۰ نظر ۰۹ دی ۹۸ ، ۱۱:۱۶
سعید

مقام خادمین فاطمۀ زهرا

يكشنبه, ۸ دی ۱۳۹۸، ۱۰:۳۷ ب.ظ

رَوَیَ الروانْدِی فِی الخَرَائِج: «أَنَّ أُمَّ أَیْمَنَ لَمَّا تُوُفِّیَتْ فَاطِمَةُ حَلَفَتْ أَنْ لَا تَکُونَ بِالْمَدِینَةِ إِذْ لَا تُطِیقُ أَنْ تَنْظُرَ إِلَى مَوَاضِعَ کَانَتْ بِهَا فَخَرَجَتْ إِلَى مَکَّةَ فَلَمَّا کَانَتْ فِی بَعْضِ الطَّرِیقِ عَطِشَتْ عَطَشاً شَدِیداً فَرَفَعَتْ‏ یَدَیْهَا و قَالَتْ: یَا رَبِّ أَنَا خَادِمَةُ فَاطِمَةَ تَقْتُلُنِی عَطَشاً. فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْهَا دَلْواً مِنَ السَّمَاءِ فَشَرِبَتْ فَلَمْ تَحْتَجْ إِلَى الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ سَبْعَ سِنِینَ وَ کَانَ النَّاسُ یَبْعَثُونَهَا فِی الْیَوْمِ الشَّدِیدِ الْحَرِّ فَمَا یُصِیبُهَا عَطَشٌ».

ترجمه:

راوندی در خرائج روایت کرده: وقتى حضرت فاطمه(علیها السلام) از دنیا رحلت نمود، امّ ایمن سوگند خورد که در مدینه نماند؛ زیرا طاقت دیدن آن مواضع و محل‏هایى که حضرت فاطمه(علیها السلام) را در آنجا دیده بود نداشت. از مدینه خارج شد و به سوى مکّه حرکت کرد. در بین راه، آب او تمام شد و تشنگى شدیدی بر او غلبه کرد، پس دستان خود را به سوى آسمان بلند کرد و گفت: پروردگارا، من خدمتکار حضرت فاطمه(علیها السلام) هستم. آیا مى‏خواهى مرا به واسطۀ عطش و در حال تشنگى قبض روح کنی؟
در این حال خداوند متعال دلوی آب از آسمان براى او فرستاد. او از آن آب نوشید و هفت سال از آب و غذا بى‏نیاز گردید. به طوریکه مردم او را در روز بسیار گرم به دنبال کارهایى مى‏فرستادند ولى هرگز تشنه نمى‏شد.

۰ نظر ۰۸ دی ۹۸ ، ۲۲:۳۷
سعید