فاطمه الزهرا

وبلاگ آشنایی با حضرت فاطمه زهرا(س)

فاطمه الزهرا

وبلاگ آشنایی با حضرت فاطمه زهرا(س)

وبلاگی جهت معرفی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و آشنایی مختصر با مقام ایشان

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

پدرت به فدایت

جمعه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۸، ۰۷:۲۷ ق.ظ

قَالَ أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِیُّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ‏: «دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ فِی مَرَضِهِ الَّذِی تُوُفِّیَ فِیهِ فَقَالَ: یَا أَبَا ذَرٍّ ایتِنِی بِابْنَتِی فَاطِمَةَ قَال:َ فَقُمْتُ وَ دَخَلْتُ عَلَیْهَا وَ قُلْتُ: یَا سَیِّدَةَ النِّسْوَانِ أَجِیبِی أَبَاکِ قَالَ: فَلَبِسَتْ جِلْبَابَهَا وَ خَرَجَتْ حَتَّى دَخَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ فَلَمَّا رَأَتْ رَسُولَ اللَّهِ انْکَبَّتْ عَلَیْهِ وَ بَکَتْ وَ بَکَى رَسُولُ اللَّهِ لِبُکَائِهَا وَ ضَمَّهَا إِلَیْهِ ثُمَّ قَالَ: یَا فَاطِمَةُلَا تَبْکِی‏ فِدَاکِ أَبُوکِ فَأَنْتِ أَوَّلُ مَنْ تَلْحَقِینَ بِی مَظْلُومَةً مَغْصُوبَةً وَ سَوْفَ تَظْهَرُ بَعْدِی حَسِیکَةُ النِّفَاقِ وَ یَسْمُلُ جِلْبَابُ الدِّینِ…».

ترجمه:

ابو‌ذر غفارى گفت: بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) وارد شدم در همان بیماری که در آن از دنیا رحلت فرمود. ایشان به من فرمود: اى ابوذر! دخترم فاطمه(علیها السلام) را نزد من بیاور. ابوذر گوید: برخاستم و نزد فاطمه(علیها السلام) رفتم و عرض کردم: اى سرور زنان، پدرت را اجابت فرما. حضرت(علیها السلام)، چادر خود را پوشید و بیرون آمد تا بر آن حضرت وارد شد. چون رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را دید خود را به روى او انداخت و گریست. از گریۀ او پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز گریست و فاطمه(علیها السلام) را به خویش چسبانید و فرمود: اى فاطمه(علیها السلام) – پدرت به فدایت – گریه مکن. تو اولین کسى هستى که به من ملحق شوى در حالی که به تو ستم شده و حقّت غصب شده است [و به ناحق گرفته شده] و به همین زودى، کینه‏ها و عداوتهاى نفاق آشکار گردد، و جامۀ دین کهنه شود.

منابع:
کفایة الأثر، خزاز قمی، ص۳۶ – ۳۷؛ غایة المرام، علامه بحرانی، ج۲، ص۲۴۲؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۳۶، ص۲۸۸.

همچنین: پیامبر اکرم در چندین مورد حضرت زهرا را با کلام « فِدَاکِ أَبُوکِ» مورد خطاب قرار دادند:
«أخرج ابن أبی عاصم من حدیث ابن عمر أن النبی صلى الله علیه [و آله] و سلم قال لفاطمة: فداک أبوک و من حدیث ابن مسعود أن النبی صلى الله علیه [و آله] و سلم قال لأصحابه فداکم أبی و أمی» ابن ابی عاصم از ابن عمر نقل می‌کند که پیامبر اکرم به دخترشان حضرت زهرامی‌فرمودند: پدرت به فدایت. و در حدیث ابن مسعود نقل شده که به اصحابش می‌فرمود: پدر و مادرم به فدایتان. [و خودشان را فقط فدای دخترشان می‌نمودند].
منابع اهل تسنن: فتح الباری، ابن حجر، ج۱۰، ص۴۷۰؛ فتوحات الربانیة، شیخ محمد بن علان صدیقی شافعی، ج۱، ص۲۲۲:(بنابر نقل شرح احقاق الحق، آیت الله مرعشی نجفی، ج۱۹، ص۱۰۳).

و همچنین: «عَنِ ابْنِ عُمَرَ : أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَبَّلَ رَأْسَ فَاطِمَة، وَ قَال: « فِدَاکِ أَبُوکِ»؛ ابن عمر از پیامبر اکرم نقل نموده که: رسول خدا سر حضرت زهرا را می‌بوسید و خطاب به او می‌فرمود: پدرت به فدایت. مقتل الحسین، خوارزمی، ج‏۱، ص۱۰۹.
و همچنین: « رَوَى شُرَحْبِیلُ بِإِسْنَادِهِ قَالَ‏ لَمَّا کَانَ صَبِیحَةُ عُرْسِ فَاطِمَةَ جَاءَ النَّبِیُّ بِعُسٍ‏ فِیهِ لَبَنٌ فَقَالَ لِفَاطِمَةَ اشْرَبِی‏ فِدَاکِ‏ أَبُوکِ‏ وَ قَالَ لِعَلِیٍّ اشْرَبْ فِدَاکَ ابْنُ عَمِّک‏.» صبح آن شبى که حضرت فاطمه عروسى کرده بود پیامبر خدا ظرف شیری آورد و به حضرت زهرافرمود: پدرت به فدایت بیاشام، و به حضرت على هم فرمود: بیاشام پسر عمویت به فدایت. إعلام الورى، شیخ طبرسی، ج۱، ص۲۹۸؛ مناقب آل أبی طالب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۱۳۲؛ کشف الغمه، اربلی، ج۲، ص۱۰۱؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۱۱۷.

و همچنین: [ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ أَنَّهُ قَالَ:] جَاءَتْ فَاطِمَةُ ببنیها إِلَى رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَتْ: یَا رَسُولَ اللَّهِ انحلهما [ شَیْئاً ] قَالَ [ فَقَالَ لَهَا ]: فِدَاکِ أَبُوکِ ! مَا لِأَبِیکِ مَالٌ فیُنحِلَهما. ثُمَّ أَخَذَ الْحَسَنَ فَقَبَّلَهُ وَ أَجْلَسَهُ عَلَى فَخِذِهِ الْیُمْنَى وَ قَالَ : أَمَّا ابْنِی هَذَا فَنَحَلتُه [ نَفْسِی ] وَ خُلُقِی وَ هیبتی وَ [ ثُمَّ ] أَخَذَ الْحُسَیْنَ فَقَبَّلَهُ وَ وَضَعَهُ عَلَى فَخِذِهِ الْیُسْرَى وَ قَالَ : نَحَلْتُهُ شجاعَتی وَ جُودِی .»؛ عبد الله بن عباس نقل کرده که حضرت زهرا با دو فرزندشان حسن و حسین به خدمت پیامبر تشریف بردند و عرض کردند: یا رسول الله، به این دو فرزندم هدیه‌ای عطا فرمایید. پیامبر به حضرت فاطمه فرمود: پدرت به فدایت، [اکنون] مالی ندارم تا به آنان دهم. پیامبر حسن را در [آغوش] گرفت و بوسید و ایشان را روی زانوی راست خویش نشاند و فرمود: خُلق و هیبتم را به فرزندم حسن بخشیدم و سپس حسین را در [آغوش] گرفت و بوسید و روی زانوی چپ خودشان قرار داد و فرمود: شجاعت و سخاوتم را به حسین بخشیدم. دُر النظیم، یوسف بن حاتم شامی عاملی، ص۷۷۶ .
منبع اهل تسنن: ربیع الأبرار و نصوص الأخبار، زمخشری، ج۴، ص۲۹۶ – ۲۹۷.

و همچنین: قَدْ حَدَّثَت زَیْنَبُ بِنْتُ عَلِیٍّ عَلَیْهِمَا السَّلَامُ ، قَالَتْ : صَلَّى أَبِی مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ صَلَاةَ الْفَجْرِ، ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلَامُ فَقَالَ : ” هَلْ عِنْدَکُمْ طَعَامٌ ؟ ” فَقَالَ : لَمْ آکُلْ مُنْذُ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ طَعَاماً . قَالَ : امْضِ بِنَا إِلَى ابْنَتِی فَاطِمَةَ ، فَدَخَلَا عَلَیْهَا وَ هِیَ تَتََلَوّى مِنَ الْجُوعِ وَ ابناها مَعَهَا ، فَقَالَ : ” یَا فَاطِمَةُ ، فِدَاکِ أَبُوکِ ” ، هَلْ عِنْدَکِ طَعَامٌ ؟ فَاسْتَحْیَتْ وَ قَالَتْ : نَعَمْ . ثُمَّ قَامَتْ وَ صَلَّتْ، ثُمَّ سَمِعَت حَساً، فَالْتَفََتَت فَإِذَا صَحْفَةُ ملآنة ثَرِیداً وَ لَحْماً، فاحتَمَلَتها وَ جَاءَتْ بِهَا وَ وَضَعَتهَا بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ. فَجَمَعَ عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ وَ جَعَلَ عَلِیُّ یُطِیلُ النَّظَرَ إِلَى فَاطِمَةَ وَ یَتَعَجَّب وَ یَقُولُ : خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهَا وَ لَیْسَ عِنْدَهَا طَعَامٌ، فَمِنْ أَیْنَ هَذَا؟! ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَیْهَا فَقَالَ: یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ (أَنَّى لَکِ هَذَا)؟ قالت: (هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ). فَضَحِکَ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ قَالٍ : الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ فِی أَهْلِ بَیْتِی نَظِیرَ زَکَرِیَّا وَ مَرْیَمَ، إِذْ قالَ لَهَا : (أَنَّى لَکِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ). زینب، دختر علی، فرمود: پدرم نماز صبح را با پیامبر خواند. بعد از نماز، پیامبر رو به پدرم فرمود: غذایی در منزل دارید؟ پدرم جواب داد: سه روز است که غذایی نخورده‌ایم. پیامبر فرمود: برخیز نزد فاطمه برویم. داخل خانه شدند و فاطمه و فرزندانش را از فرط گرسنگی، ضعیف و رنجور یافتند. پیامبر به فاطمه فرمود: پدرت به فدای تو، آیا غذایی داری؟ فاطمه با حیای خویش فرمود: بله. فاطمه در محراب ایستاد و نمازی خواند. بعد از نماز، صدایی شنید و به سمت صدا توجه کرد. کاسة بزرگی از خورشت (ثرید) و گوشت! فاطمه کاسه را مقابل پیامبر گذاشت. ایشان نیز علی و فاطمه و حسن و حسین را کنار خود نشاند. علی با کمال تعجب به فاطمه می‌نگریست و با خود می‌گفت: وقتی برای نماز از خانه بیرون می‌رفتم خبری از غذا نبود! رو به فاطمه فرمود: ای دختر رسول خدا، ایف غذا از کجاست؟! فاطمه پاسخ داد: این غذا از جانب خداس او به هر کس بخواهد بدون حساب، روزی می‌دهد. پیامبر خندید و فرمود: سپاس خدایی را که در اهل بیت من نیز کرامتی مانند جریان زکریا و مریم قرار داد آن هنگام که زکریا به مریم گفت: این غذا از کجاست؟ و مریم پاسخ داد: از نزد پروردگارم. خدا به هرکس بخواهد بدون خساب، روزی می‌دهد. ثاقب فی المناقب، ابن حمزه طوسی، ص۲۲۱ – ۲۲۲؛ دُر النظیم، یوسف بن حاتم شامی عاملی، ص۱۴۰؛ مدینة المعاجز، علامه بحرانی، ج۱، ص۳۳۳.

و همچنین: عن ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ کُنَّا ذَاتَ یَوْمٍ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ إِذْ أَقْبَلَتْ فَاطِمَةُ وَ هِیَ تَبْکِی فَقَالَ لَهَا: “فِدَاکِ‏ أَبُوکِ”‏ مَا یُبْکِیکِ‏ قَالَتْ إِنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ خَرَجَا فَمَا أَدْرِی أَیْنَ بَاتَا فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ یَا بُنَیَّةِ الَّذِی خَلَقَهُمَا هُوَ أَلْطَفُ بِهِمَا مِنِّی وَ مِنْکِ ثُمَّ رَفَعَ النَّبِیُّ رَأْسَهُ وَ یَدَهُ فَقَالَ اللَّهُمَّ إِنْ کَانَا أَخَذَا بَرّاً أَوْ بَحْراً فَاحْفَظْهُمَا وَ سَلِّمْهُمَا فَهَبَطَ جَبْرَئِیلُ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ لَا تَغْتَمَّ وَ لَا تَحْزَنْ هُمَا فَاضِلَانِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ أَبُوهُمَا خَیْرٌ مِنْهُمَا وَ هُمَا فِی حَظِیرَةِ بَنِی النَّجَّارِ نَائِمَیْنِ وَ قَدْ وَکَّلَ اللَّهُ تَعَالَى مَلَکاً لِحِفْظِهِمَا…»؛ عبد اللَّه بن عباس روایت کرد که گفت: روزى در خدمت رسول خدا بودیم که فاطمه گریه‏کنان وارد شد پیامبر به او فرمود: “پدرت فداى تو باد” چه باعث گریۀ تو شده است؟ عرض کرد: حسن و حسین بیرون رفته و تاکنون برنگشته‏اند و نمى‏دانم شب را کجا به روز آوردند؟ پیامبر به او فرمود: دخترم آن خدایى که آنها را آفریده به آنها از من و تو مهربانتر است. سپس پیامبر دست و سر خود را بلند کرد و عرض کرد: بار خدایا آنان اگر راه صحرا در پیش گرفته‏اند و یا راه دریا، آنان را در پناه خود سالم نگهدار. در همین هنگام جبرئیل نازل شد، عرض کرد: اى محمد! دلتنگ و اندوهگین مباش، آنان در دنیا و آخرت صاحب فضیلتند و پدرشان هم بهتر از آنهاست اکنون آنها در محوطۀ بنى النجار خوابیده‏اند و خداوند به خصوص فرشته‏اى براى محافظت آنها مأمور کرده است…
منابع اهل تسنن: ذخائر العقبى، محب طبری، ص۱۳۰؛ فرائد السمطین، جوینی شافعی ،ج‏۲،ص۹۳؛ فضائل الثقلین، ایجی شافعی، ص۴۸۲؛ ینابیع الموده، قندوزی، ج۲، ص۲۱۹.

 

برگرفته از سایت علمی تخصصی حضرت فاطمه زهرا(س)

 

                                                                      فاطمه زهرا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی