فاطمه الزهرا

وبلاگ آشنایی با حضرت فاطمه زهرا(س)

فاطمه الزهرا

وبلاگ آشنایی با حضرت فاطمه زهرا(س)

وبلاگی جهت معرفی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و آشنایی مختصر با مقام ایشان

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۳۵ مطلب در آذر ۱۳۹۸ ثبت شده است

قبول محنت پیش از خلقت

سه شنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۸، ۰۷:۳۲ ق.ظ

إبراهیمُ بْنُ مُحَمَّدِ بنِ عِیسَى الْعُرَیْضِیُّ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ ذَاتَ یَوْمٍ قَالَ: «إِذَا صِرْتَ إِلَى قَبْرِ جَدَّتِکَ فَاطِمَةَ فَقُلْ یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ الله الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَةً.»

ترجمه:

ابراهیم بن محمد بن عیسی عُریضی گفت: روزی امام جواد به ما فرمود: هنگامی که به جانب قبر جدّه‌ات فاطمه رفتی بگو: ای امتحان شده، خداییید، پیید، محنت را بر تو عرضه نمود، پس تو را بر آن محنت، صابر یافت.

۰ نظر ۱۲ آذر ۹۸ ، ۰۷:۳۲
سعید

شرح سیلی / سرودۀ حضرت آیت الله العظمی صافی

دوشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۸، ۱۱:۲۷ ق.ظ

ای دخت گرامی پیمبر

ای سرّ رسول در تو مضمر

 

در بیت شریف وحی، خاتون

بر چرخ رفیع مَجد اختر

 

ای شبه نبی به خلق و اوصاف

ای نور مجسّم مصوّر

 

ای خادم خانه‌ تو حوّا

و ای حاجب درگه تو هاجر

 

در طورِ لقا یگانه بانو

در مُلک وجود زیب و زیور

 

با شیر خدا علیّ عالی

هم‌ سنگر و هم پیام و همسر

 

مانند تو زن جهان‌ ‌ندیده‌‌است

غمخوار و نگاهبانِ شوهر

۰ نظر ۱۱ آذر ۹۸ ، ۱۱:۲۷
سعید

اشتقاق اسم فاطمه از اسم فاطر و فاطم خداوند

يكشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۸، ۰۸:۰۰ ق.ظ

قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ قَالَ: «یَا عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ آدَمَ لَمَّا رَأَى النُّورَ سَاطِعاً مِنْ صُلْبِهِ إِذْ کَانَ اللَّهُ نَقَلَ أَشْبَاحَنَا مِنْ ذِرْوَةِ الْعَرْشِ إِلَى ظَهْرِهِ رَأَى النُّورَ وَ لَمْ یَتَبَیَّنِ الْأَشْبَاحَ فَقَالَ: یَا رَبِّ مَا هَذِهِ الْأَنْوَارُ؟
قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: أَنْوَارُ أَشْبَاحٍ نَقَلْتُهُمْ مِنْ أَشْرَفِ بِقَاعِ عَرْشِی إِلَى ظَهْرِکَ وَ لِذَلِکَ أَمَرْتُ الْمَلَائِکَةَ بِالسُّجُودِ لَکَ إِذْ کُنْتَ وِعَاءً لِتِلْکَ الْأَشْبَاحِ فَقَالَ آدَمُ: یَا رَبِّ لَوْ بَیَّنْتَهَا لِی فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى: انْظُرْ یَا آدَمُ إِلَى ذِرْوَةِ الْعَرْشِ فَنَظَرَ آدَمُ وَ وَقَعَ نُورُ أَشْبَاحِنَا مِنْ ظَهْرِ آدَمَ عَلَى ذِرْوَةِ الْعَرْشِ فَانْطَبَعَ فِیهِ صُوَرُ أَشْبَاحِنَا کَمَا یَنْطَبِعُ وَجْهُ الْإِنْسَانِ فِی الْمِرْآةِ الصَّافِیَةِ فَرَأَى أَشْبَاحَنَا فَقَالَ مَا هَذِهِ الْأَشْبَاحُ یَا رَبِّ؟
فَقَالَ: یَا آدَمُ هَذِهِ الْأَشْبَاحُ أَفْضَلُ خَلَائِقِی وَ بَرِیَّاتِی هَذَا مُحَمَّدٌ وَ أَنَا الْحَمِیدُ الْمَحْمُودُ فِی أَفْعَالِی شَقَقْتُ لَهُ اسْماً مِنِ اسْمِی وَ هَذَا عَلِیٌّ وَ أَنَا الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ شَقَقْتُ لَهُ اسْماً مِنِ اسْمِی وَ هَذِهِ فَاطِمَةُ وَ أَنَا فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ فَاطِمُ أَعْدَائِی عَنْ رَحْمَتِی یَوْمَ فَصْلِ قَضَائِی وَ فَاطِمُ أَوْلِیَائِی عَمَّا یَعْتَرِیهِمْ‏ وَ یَشِینُهُمْ [یَعُرُّهُمْ وَ یُسِیئُهُمْ] فَشَقَقْتُ لَهَا اسْماً مِنِ اسْمِی وَ هَذَا الْحَسَنُ وَ هَذَا الْحُسَیْنُ [هَذَان الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ]وَ أَنَا الْمُحْسِنُ [وَ] الْمُجْمِلُ شَقَقْتُ لَهُمَا اسْماً [اسمیهما]مِنِ اسْمِی هَؤُلَاءِ خِیَارُ خَلِیقَتِی وَ کِرَامُ بَرِیَّتِی بِهِمْ آخُذُ وَ بِهِمْ أُعْطِی وَ بِهِمْ أُعَاقِبُ وَ بِهِمْ أُثِیبُ فَتَوَّسَلْ إِلَیَّ بِهِمْ.
یَا آدَمُ وَ إِذَا دَهَتْکَ دَاهِیَةٌ فَاجْعَلْهُمْ إِلَیَّ شُفَعَاءَکَ فَإِنِّی آلَیْتُ عَلَى نَفْسِی قَسَماً حَقّاً لَا أُخَیِّبُ بِهِمْ آمِلًا وَ لَا أَرُدُّ بِهِمْ سَائِلًا فَلِذَلِکَ حِینَ زَلَّتْ مِنْهُ الْخَطِیئَةُ دَعَا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِمْ فَتَابَ عَلَیْهِ وَ غَفَرَ لَهُ…».

ترجمه:

حضرت على بن الحسین(علیهما السلام) فرمودند: پدرم از پدر خود از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل کرد که فرمود: اى بندگان خدا، آدم(علیه السلام) دید نوری از صلب او می‌درخشد – چون خداوند اشباح ما را از بالاى عرش به صلب او منتقل کرده بود- او آن نور را مشاهده کرد اما اشباح را واضح ندید. به خداوند عرض کرد: خدایا این نورها چیست؟
خداوند فرمود: نورِ اشباحى است که از بهترین بقعه‌های عرشم به صلب تو منتقل کرده‏ام و به همین جهت ملائکه را دستور دادم به تو سجده نمایند چون تو ظرف و محل برای این اشباح بودى.
آدم(علیه السلام) گفت: پروردگارا، ای کاش این اشباح را برایم آشکار نمایی.
خداوند فرمود: آدم! نگاه کن به بالاى عرش. آدم(علیه السلام) نگاه کرد؛ نور اشباح ما از صلب آدم به بالاى عرش افتاد و صورتِ اشباح ما در عرش نقش بست مثل آینۀ صاف که در آن چهره انسان نقش مى‏بندد. او اشباح ما را مشاهده کرد و عرض کرد: خدایا، این شبح‏ها چیست؟
خداوند فرمود: این اشباح، بهترین خلق من هستند؛ این محمّد است و من حمید محمود [ستایش شده] در افعالم هستم. یک اسم از اسمهاى خود براى او جدا کرده‏ام و این على است و من على عظیم هستم اسمى از نام‌هاى خود براى او جدا کرده‏ام و این فاطمه(علیها السلام) است و من فاطر آسمان‏ها و زمین‏هایم و جدا کننده دشمنان خود از رحمتم در روز قیامت و جداکننده دوستانم از عیب‌هایی که بر آنها عارض می‌گردد. براى او یک اسم از اسم‏هاى خود جدا کردم و این حسن و این حسین است و من محسن نیکوکارم یک اسم از اسم‏هاى خود براى آن دو جدا کرده‏ام. این‏ها بهترین مخلوق من و کریمان از خلق من هستند. به وسیلۀ آن‏ها [نعمت‌ها را] باز پس می‌گیرم و به وسیلۀ آن‏ها می‌بخشم و به آن‏ها کیفر می‌کنم و به وسیله آن‏ها ثواب می‌دهم. ای آدم! به وسیلۀ آنها به من توسل کن
ای آدم! هر گاه ناراحتى بزرگی به تو رسید آن‏ها را شفیع خود [در نزد من] قرار بده. من سوگند یاد کرده‏ام بر خود سوگندى حق که کسى‌که به واسطۀ ایشان امیدى داشته باشد ناامید نکنم و کسی‌که به واسطۀ ایشان از من درخواستى نماید رد نکنم به همین جهت وقتى از آدم(علیه السلام) لغزشى سر زد خدا را به واسطه آن‏ها خواند و خدا توبۀ او را پذیرفت و او را بخشید.

منابع:

تفسیر امام عسکری، ص۲۱۹- ۲۲۱؛ مسائل العکبریه، شیخ مفید، ص۲۸؛ محتضر، حسن بن سلیمان حلی، ص۲۷۵؛ تأویل الآیات، استر آبادی، ج۱، ص۴۴ – ۴۵؛ تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۱، ص۱۱۵ – ۱۱۶؛ تفسیر برهان، علامه بحرانی، ج۱، ص۱۹۶ – ۱۹۷؛ غایة المرام، علامه بحرانی، ج۴، ص۱۷۸ – ۱۷۹؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۲۶، ص۳۲۶ -۳۲۸ و ج۱۱، ص۱۵۰ – ۱۵۱؛ تفسیر کنز الدقائق، شیخ محمد قمی مشهدی، ج۱، ص۳۷۶ – ۳۷۸.

منبع اهل تسنن: ینابیع المودة، قندوزی، ج۱، ص۲۸۹.

همچنین:

عَنْ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى آدَمَ أَبَا الْبَشَرِ وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ الْتَفَتَ إِلَى یَمْنَةِ الْعَرْشِ فَإِذَا فِی النُّورِ خَمْسَةُ أَشْبَاحٍ سُجَّداً وَ رُکَّعاً. قَالَ آدَمُ: یَا رَبِّ هَلْ خَلَقْتَ أَحَداً مِنْ طِینٍ قَبْلِی؟ قَالَ: لَا یَا آدَمُ. قَالَ: فَمَنْ هَؤُلَاءِ الْخَمْسَةِ الْأَشْبَاحِ الَّذِینَ أَرَاهُمْ فِی هَیْئَتِی وَ صُورَتِی؟ قَالَ: هَؤُلَاءِ خَمْسَةٌ مِنْ وُلْدِکَ لَوْلَاهُمْ مَا خَلَقْتُکَ. هَؤُلَاءِ خَمْسَةٌ شَقَقْتُ لَهُمْ خَمْسَةَ أَسْمَاء مِنْ أَسْمَائِی لَوْلَاهُمْ مَا خَلَقْتُ الْجَنَّةَ وَ لَا النَّارَ وَ لاَ الْعَرْشَ وَ لَا الْکُرْسِیَّ وَ لَا السَّمَاءَ وَ لَا الْأَرْضَ وَ لَا الْمَلَائِکَةَ وَ لَا الْإِنْسَ وَ لَا الْجِنَّ؛ فَأَنَا الْمَحْمُودُ وَ هَذَا مُحَمَّدٌ وَ أَنَا الْعَالِی وَ هَذَا عَلِیٌّ وَ أَنَا الْفَاطِرُ وَ هَذِهِ فَاطِمَةُ وَ أَنَا الْإِحْسَانِ وَ هَذَا الْحَسَنُ وَ أَنَا الْمُحْسِنُ وَ هَذَا الْحُسَیْنُ. آلَیْتُ عَلَى نَفْسِی أَنَّهُ لَا یَأْتِینِی أَحَدٌ وَ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالُ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ مِنْ مَحَبَّةِ أَحَدِهِمْ إِلَّا أَدْخَلْتُهُ جَنَّتِی وَ آلَیْتُ بِعِزَّتِی أَنَّهُ لَا یَأْتِینِی أَحَدٌ بِمِثْقَالِ ذَرَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ مِنَ بُغْضِ أَحَدِهِمْ إِلَّا أَدْخَلْتُهُ نَارِی وَ لَا أُبَالِی. یَا آدَمُ، هَؤُلَاءِ صَفْوَتِی مِنْ خَلْقِی بِهِمْ أَنجیهِم وَ بِهِمْ أَهْلَکُهُمْ فَإِذَا کَانَ لَکَ إِلَیَّ حَاجَةٌ فَبِهؤُلاءِ تَوَسَّل. فَقَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: نَحْنُ سَفِینَةُ النَّجَاةِ مَنْ تَعَلَّقَ بِهَا نَجَا وَ مَنْ حَادَّ عَنْهَا هَلَکَ فَمَنْ کَانَ لَهُ إِلَى اللَّهِ حَاجَةٌ فَلْیَسْأَلْ بِنَا أَهْلِ الْبَیْتِ»؛

ترجمه:

از پیامبر اکرم نقل شده است که فرمود: زمانی که خداوند تعالی آدم ابوالبشر را آفرید و از روح خود در او دمید آدم توجهی به سمت راست عرش کرد. او پنج شبح نوری مشاهده کرد که در حال سجده و رکوع بودند. آدم به خداوند عرض کرد: خداوندا، آیا کسی را قبل از من از خاک آفریده بودی؟ خداوند فرمود: نه. آدم گفت: این پنج شبح که در شکل و ظاهر من هستند کیستند؟ خداوند فرمود: اینان پنج تن از فرزندان تو هستند که اگر نبودند تو را نیز نمی‌آفریدم. برای این پنج تن از پنج نام خود نامی جدا کرده‌ام. اگر اینها نبودند بهشت و جهنم و عرش و کرسی و آسمان و زمین و ملائک و انسانها و اجنّه را خلق نمی‌کردم. من محمودم و این محمد است. من عالی هستم و این علیست. من فاطرم و این فاطمه است. من احسانم و این حسن است و من محسنم و این حسین است. به جان خودم سوگند هرکس به اندازۀ ذره‌ای از محبت اینها در قلبش داشته باشد وارد بهشت می‌کنم. سوگند به جانم، اگر کسی به اندازۀ ارزنی بغض و کینه‌ نسبت به آنان داشته باشد او را وارد آتش می‌کنم و باکی از این کار ندارم. ای آدم، اینان بندگان برگزیدۀ من هستند که نجات و هلاک الهی به واسطۀ آنهاست. اگر حاجتی به درگاه ما داشتی به آنان متوسل شو. پیامبر در ادامه فرمود: ما کشتی نجاتیم که اگر کسی بر آن سوار شود نجات یابد و هرکس منحرف شود هلاک گردد. اگر کسی حاجتی از خدا داشته باشد به وسیلۀ ما اهل بیت درخواست کند.

۰ نظر ۱۰ آذر ۹۸ ، ۰۸:۰۰
سعید

لولا فاطمه لما خلقتکما

شنبه, ۹ آذر ۱۳۹۸، ۰۱:۵۰ ب.ظ

[بِسَندٍ صَحِیح] فِی کِتَابِ کَشْفِ اللّآلِی لِصَالِحِ بْنِ عَبْدِ الْوَهَّابِ بْنِ الْعَرَنْدَسِ أَنَّهُ رَوَى عَنْ الشَّیْخِ إبْرَاهِیمِ بْنِ الْحَسَنِ الذراق عَنْ الشَّیْخِ عَلِیِّ بْنِ هِلَالٍ الجزائری عَنْ الشَّیْخِ أَحْمَدِ بْنِ فَهْدٍ الْحِلِّی عَنْ الشَّیْخِ زَیْنِ الدِّینِ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ الْخَازِنِ الْحَائِرِیِّ عَنْ الشَّیْخِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدِ بْنِ مَکِّیٍّ الشَّهِید بِطُرُقِهِ الْمُتَّصِلَةِ إِلَى أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى بْنِ بَابَوَیْهِ الْقُمِّی بِطَرِیقِهِ إِلَى جَابِرِ بْنِ یَزِیدِ الْجُعْفِیِّ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَنْ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَنَّهُ قَالَ:

«یَا أَحْمَدُ لَوْلَاکَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاکَ وَ لَوْ لَا عَلِیٌّ لَمَا خَلَقْتُکَ وَ لَوْ لَا فَاطِمَةَ لَمَا خَلَقْتُکُمَا».

ثُمَّ قَالَ جَابِرٌ :هَذَا مِنْ الْأَسْرَارِ الَّتِی أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِکِتْمَانِهِ إِلَّا عَنْ أَهْلِهِ.

ترجمه:

[به سند صحیح] صالح بن عرندس در کتاب کشف اللآلی(۱) از شیخ ابراهیم بن حسن ذرّاق از شیخ علی بن هلال جزائری از شیخ احمد بن محمد حلّی از شیخ زین الدین علی بن حسن خازن حائری از شیخ ابی عبدالله محمد بن مکی (شهید اول) و ایشان به طُرُق متصله خودش(۲) سند را به علی بن موسی بن بابویه قمی و ایشان به طریق خودش(۳) از جابر بن یزید جعفی از جابر بن عبد الله انصاری از رسول خدا و آن حضرت فرمودند که خداوند تبارک و تعالی فرمود:
«ای احمد اگر تو نبودی افلاک را نمی‌آفریدم و اگر علی(علیه السلام) نبود تو را خلق نمی‌کردم و اگر فاطمه(علیها السلام) نبود شما را خلق نمی‌کردم.»
سپس جابر گفت: این حدیث از اسرار است که رسول خدا به ما امر فرموده تا آن را کتمان کنیم و فقط به اهلش برسانیم.

۰ نظر ۰۹ آذر ۹۸ ، ۱۳:۵۰
سعید

مِنْ کِتَابِ الْآلِ، لِابْنِ خَالَوَیْهِ رَفَعَهُ إِلَى أَبِی مُحَمَّدٍ الْعَسْکَرِیِّ عَنْ آبَائِهِ(علیهم السلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی لله علیه و آله): «لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ وَ حَوَّاءَ’ تَبَخْتَرَا فِی الْجَنَّةِ فَقَالَ آدَمُ لِحَوَّاءَ مَا خَلَقَ اللَّهُ خَلْقاً هُوَ أَحْسَنُ مِنَّا فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى جَبْرَئِیلَ أَنِ ائْتِنِی بِعَبْدَتِیَ الَّتِی فِی جَنَّةِ الْفِرْدَوْسِ الْأَعْلَى فَلَمَّا دَخَلَا الْفِرْدَوْسَ نَظَرَا إِلَى جَارِیَةٍ عَلَى دُرْنُوکٍ مِنْ دَرَانِیکِ الْجَنَّةِ عَلَى رَأْسِهَا تَاجٌ مِنْ نُورٍ وَ فِی أُذُنَیْهَا قُرْطَانِ مِنْ نُورٍ قَدْ أَشْرَقَتِ الْجِنَانُ مِنْ حُسْنِ وَجْهِهَا [مِنْ‏ نُورِ وَجْهِهَا] قَالَ آدَمُ حَبِیبِی جَبْرَئِیلُ مَنْ هَذِهِ الْجَارِیَةُ الَّتِی قَدْ أَشْرَقَتِ الْجِنَانُ مِنْ حُسْنِ وَجْهِهَا فَقَالَ هَذِهِ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ$نَبِیٍّ مِنْ وُلْدِکَ یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ قَالَ فَمَا هَذَا التَّاجُ الَّذِی عَلَى رَأْسِهَا قَالَ بَعْلُهَا عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ قَالَ فَمَا الْقُرْطَانِ اللَّذَانِ فِی أُذُنَیْهَا قَالَ وَلَدَاهَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ قَالَ حَبِیبِی جَبْرَئِیلُ أَخُلِقُوا قَبْـلِی؟ قَالَ هُمْ مَوْجُودُونَ فِی غَامِضِ عِلْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَبْلَ أَنْ تُخْلَقَ بِأَرْبَعَةِ آلَافِ سَنَة»

ترجمه:

ابن خالویه در کتاب الآل از امام حسن عسکری(علیه السلام) از آبائش نقل نموده که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند:

چون خدای تعالی آدم و حوا را آفرید ایشان در بهشت تبختری نمودند، پس آدم(علیه السلام) به حوا فرمود: خدای تعالی خلقی بهتر از ما نیافریده است.

خدای عزوجل به جبرئیل وحی فرمود: دو عبد من را به نزد آن بانویی که در بهشت فردوس اعلی جای دارد، بیاور.

پس چون آدم (علیه السلام) و حوا به فردوس داخل شدند چشمشان به جاریه‌ای افتاد که بر سرش تاجی از نور و در دو گوشش، دو گوشواره از نور قرار داشت که بهشت از حُسن صورتش اشراق یافته بود.

آدم(علیه السلام) فرمود: ای حبیب من جبرائیل: این جاریه‌ای که بهشت از حُسن صورتش اشراق می‌نماید، کیست؟

جبرئیل فرمود: این (جاریه)، فاطمه بنت محمد(علیها السلام) است که پیامبری از فرزندان توست و در آخرالزمان می‌باشد، آدم(علیه السلام) پرسید: این تاج که بر سر اوست، چیست؟ جبرئیل پاسخ داد: شوهرش علی‌بن ابی طالب(علیه السلام).

آدم(علیه السلام) پرسید: این دوگوشواره که در گوش او هستند، چیست؟ جبرئیل(علیه السلام) پاسخ داد: دو فرزندش حسن و حسین(علیهما السلام).

آدم(علیه السلام) پرسید: ای حبیبم جبرئیل آیا ایشان قبل از من آفریده شده‌اند؟

جبرئیل فرمود: ایشان چهار هزار سال قبل از این که تو خلق شوی در غامض (و بطون) علم الله موجود بودند.[۱]

۰ نظر ۰۹ آذر ۹۸ ، ۱۱:۱۷
سعید