فاطمه الزهرا

وبلاگ آشنایی با حضرت فاطمه زهرا(س)

فاطمه الزهرا

وبلاگ آشنایی با حضرت فاطمه زهرا(س)

وبلاگی جهت معرفی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و آشنایی مختصر با مقام ایشان

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱۰۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مناقب فاطمی» ثبت شده است

عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ: «… لَقَدْ کَانَتْ طَاعَتُهَا (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا) مَفْرُوضَةً عَلَى جَمِیعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْجِنِّ، وَ الْإِنْسِ، وَ الطَّیْرِ، وَ الْبَهَائِمِ‏، وَ الْأَنْبِیَاءِ، وَ الْمَلَائِکَةِ».

ترجمه:

ابوبصیر از امام باقر(علیه السلام) روایت کرده که ‌فرمودند: اطاعت از حضرت فاطمۀ‌ زهرا(علیهاالسلام) بر جمیع آنان که خدا آفریده است از جن و انس و پرندگان و چهارپایان و پیامبران و ملائکه واجب است.

۰ نظر ۱۷ آذر ۹۸ ، ۰۶:۲۶
سعید

فاطمۀ زهرا مریم کبری

شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۸، ۰۷:۰۳ ق.ظ

حَدَّثنِی عِیسى، قَالَ: قُلتُ لِأبِی الحَسَن ‏فَمَا کَانَ بَعْدَ خُرُوجِ الْمَلَائِکَةِ مِن عِنْد [عَنْ] رَسُولِ اللَّهِ‏؟
قَالَ: فَقَالَ لما کَانَ الیَوم الَّذِی ثقل فِیهِ وجع النَّبِی صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ‏ وَ خیف عَلَیهِ فِیه المَوت، دَعَا عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ قَالَ لِمَنْ فِی بَیْتِهِ اخْرُجُوا عَنِّی وَ قَالَ لِأُمِّ سَلَمَةَ تکونی ممّن عَلَی الْبَابِ‏ فَلَا یَقْرَبْهُ أَحَدٌ فَفَلَعَتْ أمّ سلمة فَقَالَ: یَا عَلِیُّ ادْنُ مِنِّی فَدَنَا مِنْهُ فَأَخَذَ بِیَدِ فَاطِمَةَ فَوَضَعَهَا عَلَى صَدْرِهِ طَوِیلًا وَ أَخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ بِیَدِهِ الْأُخْرَى فَلَمَّا أَرَادَ رَسُولُ اللَّهِ الْکَلَامَ غَلَبَتْهُ عَبْرَتُهُ فَلَمْ یَقْدِرْ عَلَى الْکَلَامِ فَبَکَتْ فَاطِمَةُ بُکَاءً شَدِیداً وَ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ لِبُکَاءِ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ قَطَعْتَ قَلْبِی وَ أَحْرَقْتَ کَبِدِی لِبُکَائِکَ یَا سَیِّدَ النَّبِیِّینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ یَا أَمِینَ رَبِّهِ وَ رَسُولَهُ وَ یَا حَبِیبَهُ وَ نَبِیَّهُ مَنْ لِوُلْدِی بَعْدَکَ وَ لِذُلٍّ یَنْزِلُ بِی بَعْدَکَ‏ مَنْ لِعَلِیٍّ أَخِیکَ وَ نَاصِرِ الدِّینِ مَنْ لِوَحْیِ اللَّهِ وَ أَمْرِهِ ثُمَّ بَکَتْ وَ أَکَبَّتْ عَلَى وَجْهِهِ فَقَبَّلَتْهُ وَ أَکَبَّ عَلَیْهِ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَیْهِمْ وَ یَدُهَا فِی یَدِهِ فَوَضَعَهَا فِی یَدِ عَلِیٍّ وَ قَالَ لَهُ: یَا أَبَا الْحَسَنِ هَذِهِ‏ وَدِیعَةُ اللَّهِ‏ وَ وَدِیعَةُ رَسُولِهِ مُحَمَّدٍ عِنْدَکَ فَاحْفَظِ اللَّهَ وَ احْفَظْنِی فِیهَا وَ إِنَّکَ لِفَاعِلُهُ‏.
یَا عَلِیُّ هَذِهِ وَ اللَّهِ سَیِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ هَذِهِ “وَ اللَّهِ مَرْیَمُ الْکُبْرَى” أَمَا وَ اللَّهِ مَا بَلَغَتْ نَفْسِی هَذَا الْمَوْضِعَ حَتَّى سَأَلْتُ اللَّهَ لَهَا وَ لَکُمْ فَأَعْطَانِی مَا سَأَلْتُهُ.
یَا عَلِی‏ انْفُذْ لِمَا أَمَرَتْکَ بِهِ فَاطِمَةُ فَقَدْ أَمَرْتُهَا بِأَشْیَاءَ أَمَرَنی بِهَا جَبْرَئِیلُ وَ اعْلَمْ یَا عَلِیُّ أَنِّی رَاضٍ عَمَّنْ رَضِیَتْ عَنْهُ ابْنَتِی فَاطِمَةُ وَ کَذَلِکَ رَبِّی وَ مَلَائِکَتُهُ.
یَا عَلِیُّ وَیْلٌ لِمَنْ ظَلَمَهَا وَ وَیْلٌ لِمَنِ ابْتَزَّهَا حَقَّهَا وَ وَیْلٌ لِمَنْ انتهک [هَتَکَ] حُرْمَتَهَا وَ وَیْلٌ لِمَنْ أَحْرَقَ بَابَهَا وَ وَیْلٌ لِمَنْ آذَى جنینها [خَلِیلَهَا] و شجّ جنبیها وَ وَیْلٌ لِمَنْ شَاقَّهَا وَ بَارَزَهَا اللَّهُمَّ إِنِّی مِنْهُمْ بَرِی‏ءٌ وَ هُمْ مِنِّی بُرَآءُ. ثُمَّ سَمَّاهُمْ رَسُولُ اللَّهِ وَ ضَمَّ فَاطِمَةَ إِلَیْهِ وَ عَلِیّاً وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ قَالَ: اللَّهُمَّ إِنِّی لَهُمْ وَ لِمَنْ شَایَعَهُمْ سِلْمٌ وَ زَعِیمٌ بِأَنَّهُمْ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ عَدُوٌّ وَ حَرْبٌ لِمَنْ عَادَاهُمْ وَ ظَلَمَهُمْ وَ تَقَدَّمَهُمْ أَوْ تَأَخَّرَ عَنْهُمْ وَ عَنْ شِیعَتِهِمْ زَعِیمٌ لهم [بِأَنَّهُمْ] یَدْخُلُونَ النَّارَ ثُمَّ وَ اللَّهِ یَا فَاطِمَةُ لَا أَرْضَى حَتَّى تَرْضَى ثُمَّ لَا وَ اللَّهِ لَا أَرْضَى حَتَّى تَرْضَى ثُمَّ [لَا] وَ اللَّهِ لَا أَرْضَى حَتَّى تَرْضَى».

ترجمه:

امام کاظم(علیه السلام) نقل می‌کند که از پدرم پرسیدم: وقتی فرشتگان پیامبر(صلی الله علیه و آله) را ترک گفتند چه اتفاقی افتاد؟ فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فاطمه و علی و حسن و حسین(علیهم السلام) را به گرد خود خواند و به کسانی که در خانه بودند گفت: از نزد من بیرون بروید و به همسر خود ام‌سلمه فرمود که بر درگاه بایستد تا کسی وارد خانه نشود. ام‌سلمه اطاعت کرد. آنگاه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به علی(علیه السلام) گفت: «یا علی! نزدیک من بیا» علی(علیه السلام) نزدیک‌تر رفت، پیامبراکرم دست زهرا(علیها السلام) را گرفت و بر سینه گذاشت بعد با دست دیگر خود دست علی(علیهم السلام) را گرفت و چون خواست با آنها سخنی بگوید، اشک از چشمانش فرو غلتید و نتوانست کلامی بگوید. فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) وقتی حالت گریه پیامبر(صلی الله علیه و آله) را مشاهده کردند به سختی به گریه درآمدند و فاطمه(علیها السلام) گفت: ای پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) رشتۀ قلبم از هم گسست و جگرم آتش گرفت وقتی که گریۀ شما را دیدم. ای آقای پیامبران از اولین تا آخرین آنها، ای امین پروردگار و رسول او، ای محبوب خدا! فرزندانت پس از تو چه کسی را دارند و با آن خواری که بعد از تو مرا فرا گیرد چه کنم؟ چه کسی علی(علیه السلام) را که یاور دین است کمک خواهد کرد؟ چه کسی وحی خدا و فرمانهایش را دریافت خواهد نمود؟ سپس به سختی گریست و پیامبر(صلی الله علیه و آله) را در آغوش گرفت و چهرۀ او را بوسید و علی و حسن و حسین(علیهم السلام) نیز چنین کردند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) سر بلند کرد و دست فاطمه(علیها السلام) را در دست علی(علیه السلام) نهاد و گفت: «ای اباالحسن! این امانت خدا و امانت محمد رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در دست توست و در مورد فاطمه(علیها السلام) خدا را و مرا به یاد داشته باش! و به راستی که تو چنین رفتار می‌کنی. یا علی سوگند به خدا که فاطمه(علیها السلام) سیدۀ زنان بهشت است از اولین تا آخرین آنها. به خدا قسم! فاطمه(علیها السلام) همان «مریم کبری» است. آگاه باش که من به این حالت نیفتاده بودم مگر این که برای شما و فاطمه(علیها السلام) دعا کردم و خدا آنچه خواسته بودم به من عطا فرمود.
ای علی(علیها السلام) هر چه فاطمه(علیها السلام) به تو فرمان داد به جای آور که هر آینه من به فاطمه(علیها السلام) اموری را بیان نموده‌ام که جبرئیل مرا به آنها امر کرد. بدان ای علی(علیها السلام) که من از آن کس راضیم که دخترم فاطمه(علیها السلام) از او راضی باشد و پروردگار و فرشتگان هم با رضایت او راضی خواهند شد. وای بر آن کس که بر فاطمه(علیها السلام) ستم کند. وای بر آن کس که حق وی را از او بستاند. وای بر آن کس که هتک حرمت او کند. وای بر آن کس که در خانه‌اش را آتش زند. وای بر آن که دوست وی را بیازارد و وای بر آن که با او کینه ورزد و ستیزه کند. خداوندا من از ایشان بیزارم و آنان نیز از من بری هستند.
سپس رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فاطمه و علی و حسن و حسین(علیهما السلام) را به نام خواند و آنان را در بر گرفت و عرضه داشت: بار خدایا! من با اینان و هر کس که پیروی ایشان کند سر صلح دارم و بر عهدۀ من است که آنان را داخل بهشت سازم و هر کس با اینها بستیزد و بر ایشان ستم کند یا بر اینها پیشی گیرد یا از ایشان و شیعیانشان بازپس ماند، من دشمن او هستم و با او می‌جنگم و بر من است که آنان را به دوزخ درآورم. سوگند به خدا ای فاطمه! راضی نخواهم شد تا این که تو راضی شوی! نه به خدا سوگند راضی نمی‌شوم مگر آن که تو راضی شوی! نه به خدا سوگند راضی نخواهم شد مگر آن که تو راضی شوی!

۰ نظر ۱۶ آذر ۹۸ ، ۰۷:۰۳
سعید

شبیه ترین مردم به پیامبر در سیما و صورت

جمعه, ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ۰۴:۳۷ ب.ظ

عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ أُمِّ الْمُؤْمِنِینَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا قَالَتْ:‏ «کَانَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ أَشْبَهَ النَّاسِ وَجْهاً بِرَسُولِ‏ اللَّهِ‏».

ترجمه:

امّ سلمه گوید: فاطمه(علیهاالسلام) دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از نظر صورت، شبیه‏ترین مردم به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) بود.

۰ نظر ۱۵ آذر ۹۸ ، ۱۶:۳۷
سعید

حضرت زهرا رکن امیر مؤمنان

جمعه, ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ۰۷:۴۵ ق.ظ

قَالَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللّٰه:‏ سَمِعْتُ رَسُولَ اللّٰه یَقُولُ لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ قَبْلَ مَوْتِهِ بِثَلَاثٍ: «سَلَامُ اللَّهِ عَلَیْکَ یَا أَبَا الرَّیْحَانَتَیْنِ أُوصِیکَ بِرَیْحَانَتَیَّ مِنَ الدُّنْیَا فَعَنْ قَلِیلٍ یَنْهَدُّ رُکْنَاکَ وَ اللَّهُ خَلِیفَتِی عَلَیْکَ. فَلَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ قَالَ عَلِیٌّ: هَذَا أَحَدُ رُکْنَیَّ الَّذِی قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ فَلَمَّا مَاتَتْ فَاطِمَةُ قَالَ عَلِیٌّ: هَذَا الرُّکْنُ الثَّانِی الَّذِی قَالَ رَسُولُ اللَّهِ‏».

ترجمه:

جابر بن عبد اللّٰه گفت: شنیدم که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) سه روز قبل از ارتحالش به علی بن ابی طالب(علیه السلام) چنین می‌فرمود: سلام خدا بر تو باد ای پدر دو ریحانه (حسن و حسین(علیهما السلام)). به تو دربارۀ دو ریحانه‌ام در دنیا سفارش می‌کنم. به زودی دو رکن تو منهدم می‌شود، و خدا خلیفۀ من بر تو است. [یعنی خدا جای خالی من را برای تو پر خواهد نمود.]چون رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از دنیا رحلت نمود، حضرت علی(علیه السلام) فرمود: این یکی از دو رکن من بود که رسول اللّٰه(صلی الله علیه و آله) به من فرموده بود و چون حضرت فاطمه(علیها السلام) به شهادت رسید، علی(علیه السلام) فرمود: این رکن دومی بود که رسول‌اللّٰه(صلی الله علیه و آله) فرموده بود.

۰ نظر ۱۵ آذر ۹۸ ، ۰۷:۴۵
سعید

کُفو امیرمؤمنان

پنجشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۸، ۰۳:۳۵ ب.ظ

عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ قَالَ: قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ: «یَا عَلِیُّ لَقَدْ عَاتَبَنِی رِجَالٌ مِنْ قُرَیْشَ فِی أَمْرِ فَاطِمَةَ وَ قَالُوا خَطَبْنَاهَا إِلَیْکَ فَمَنَعْتَنَا وَ زَوَّجْتَ عَلِیّاً فَقُلْتُ لَهُمْ: وَ اللَّهِ مَا أَنَا مَنَعْتُکُمْ وَ زَوَّجْتُهُ بَلِ اللَّهُ مَنَعَکُمْ وَ زَوَّجَهُ فَهَبَطَ عَلَیَّ جَبْرَئِیلُ فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ یَقُولُ: لَوْ لَمْ أَخْلُقْ عَلِیّاً لَمَا کَانَ‏لِفَاطِمَةَ ابْنَتِکَ کُفْوٌ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ».

ترجمه:

از امام رضا(علیه السلام) از پدرش از پدران گرامیش از على(علیه السلام) روایت شده است که فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) خطاب به من فرمود: اى على(علیه السلام)! جمعى از مردان قبیلۀ قریش مرا به دلیل امر فاطمه(علیها السلام) مورد عتاب قرار داده و گفتند: ما او را از تو خواستگارى کردیم ولى نپذیرفتى و او را به ازدواج حضرت على(علیه السلام) در آوردى.
در جواب آنها گفتم: به خداوند سوگند من نبودم که خواستگارى شما را رد کردم و او را همسر علی(علیه السلام) قرار دادم بلکه خدا خواستگارى شما را نپذیرفت و او را همسر على(علیه السلام) قرار داد؛ زیرا جبرئیل بر من فرود آمد و گفت: ای محمد! همانا خداوند جل جلاله مى‏فرماید: اگر من على(علیه السلام) را خلق نکرده بودم، از زمان حضرت آدم به بعد، کُفو و همتایی برای دخترت فاطمه(علیها السلام) بر روى زمین یافت نمی‏شد.

۰ نظر ۱۴ آذر ۹۸ ، ۱۵:۳۵
سعید

پیدایش مایۀ جسمانی فاطمۀ زهرا از شجرۀ طوبی

چهارشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۸، ۰۶:۴۳ ب.ظ

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ: «کَانَ رَسُولُ اللَّهِ یُکْثِرُ تَقْبِیلَ فَاطِمَةَ فَأَنْکَرَتْ [فَغَضَبَتْ مِنْ] ذَلِکَ عَائِشَةُ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: یَا عَائِشَةُ إِنِّی لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَى السَّمَاءِ دَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَأَدْنَانِی جَبْرَئِیلُ‏ مِنْ‏ شَجَرَةِ طُوبَى‏ وَ نَاوَلَنِی‏ مِنْ ثِمَارِهَا فَأَکَلْتُ فَحَوَّلَ اللَّهُ ذَلِکَ مَاءً فِی ظَهْرِی فَلَمَّا هَبَطْتُ إِلَى الْأَرْضِ وَاقَعْتُ خَدِیجَةَ فَحَمَلَتْ بِفَاطِمَةَ فَمَا قَبَّلْتُهَا قَطُّ إِلَّا وَجَدْتُ رَائِحَةَ شَجَرَةِ طُوبَى مِنْهَا.»

ترجمه:

از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فاطمه(علیها السلام) را بسیار مى‏ بوسید. عایشه از این موضوع اظهار ناراحتى ‏کرد. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: اى عایشه! وقتی که مرا به آسمان بردند، داخل بهشت شدم. و جبرئیل مرا نزدیک درخت طوبى برد و مقدارى از میوه‌های آن به من داد. پس از خوردن آن میوه، خداوند آن را به آبی در پشت من تبدیل نمود. هنگامى که به زمین بازگشتم با خدیجه(علیها السلام) مواقعه نمودم و او به فاطمه(علیها السلام) حامله شد؛ پس هیچ گاه فاطمه(علیها السلام) را نبوسیده‏ ام مگر اینکه بوى درخت طوبى را از او استشمام کرده‏ ام.

۰ نظر ۱۳ آذر ۹۸ ، ۱۸:۴۳
سعید

اصابت ثلث نور وجه الله به فاطمۀ زهرا

سه شنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۸، ۰۸:۵۴ ب.ظ

عَنِ النَّبِیِّ قَالَ: «لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ الْجَنَّةَ خَلَـقَهَا مِنْ نُورِ وَجْهِهِ[مِنْ نُورِ الْعَرْش‏] ثُمَّ أَخَذَ ذَلِکَ النُّورَ فَقَذَفَهُ فَأَصَابَنِی ثُلُثُ النُّورِ وَ أَصَابَ‏ فَاطِمَةَ ثُلُثُ‏ النُّورِ وَ أَصَابَ عَلِیّاً وَ أَهْلَ بَیْتِهِ ثُلُثُ النُّورِ فَمَنْ أَصَابَهُ مِنْ ذَلِکَ النُّورِ اهْتَدَى إِلَى وَلَایَةِ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَنْ لَمْ یُصِبْهُ مِنْ ذَلِکَ النُّورِ ضَلَّ عَنْ وَلَایَةِ آلِ مُحَمَّدٍ.»

ترجمه:

از پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) روایت شده که فرمود: وقتى که خداوند بهشت را آفرید آن را از نور وجه خویشتن آفرید، سپس آن نور را گرفت و افکند [تاباند] یک سوم آن نور به من اصابت کرد و یک سوم دیگرش به دخترم فاطمه(علیها السلام) و یک سوم آن به على(علیه السلام) و فرزندانش رسید.
پس کسى که از آن نور به وى رسیده باشد به ولایت آل محمّد هدایت خواهد شد و کسى که از آن نور به او نرسیده باشد از ولایت آنان گمراه مى‏گردد.

۰ نظر ۱۲ آذر ۹۸ ، ۲۰:۵۴
سعید

خلقت از نور عظمت خدا

سه شنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۸، ۰۷:۴۳ ق.ظ

عَنْ جَابِر [بْنِ یَزِیدَ الْجُعْفِیِ] عَنْ أَبِی عَبْدِ اللّهِ  قَالَ: قُلْتُ: لِمَ سُمِّیَتْ فاطمةُ الزَّهْرَاءُ، زهراءَ؟ فقَالَ: «لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ و جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ‏ نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ بِنُورِهَا…‏»

 

ترجمه:

ااز جابر بن یزید جعفی، از امام صادق روایت شده که گفت: پرسیدم چرا حضرت فاطمۀ زهرا، «زهراء» نامیده شدند؟ حضرت فرمود: برای این که خداى تعالى او را از نور عظمت خود آفرید و زمانی که آن نور درخشید، تمام آسمانها و زمین به نور او روشن گشت

۰ نظر ۱۲ آذر ۹۸ ، ۰۷:۴۳
سعید

قبول محنت پیش از خلقت

سه شنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۸، ۰۷:۳۲ ق.ظ

إبراهیمُ بْنُ مُحَمَّدِ بنِ عِیسَى الْعُرَیْضِیُّ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ ذَاتَ یَوْمٍ قَالَ: «إِذَا صِرْتَ إِلَى قَبْرِ جَدَّتِکَ فَاطِمَةَ فَقُلْ یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ الله الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَةً.»

ترجمه:

ابراهیم بن محمد بن عیسی عُریضی گفت: روزی امام جواد به ما فرمود: هنگامی که به جانب قبر جدّه‌ات فاطمه رفتی بگو: ای امتحان شده، خداییید، پیید، محنت را بر تو عرضه نمود، پس تو را بر آن محنت، صابر یافت.

۰ نظر ۱۲ آذر ۹۸ ، ۰۷:۳۲
سعید

اشتقاق اسم فاطمه از اسم فاطر و فاطم خداوند

يكشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۸، ۰۸:۰۰ ق.ظ

قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ قَالَ: «یَا عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ آدَمَ لَمَّا رَأَى النُّورَ سَاطِعاً مِنْ صُلْبِهِ إِذْ کَانَ اللَّهُ نَقَلَ أَشْبَاحَنَا مِنْ ذِرْوَةِ الْعَرْشِ إِلَى ظَهْرِهِ رَأَى النُّورَ وَ لَمْ یَتَبَیَّنِ الْأَشْبَاحَ فَقَالَ: یَا رَبِّ مَا هَذِهِ الْأَنْوَارُ؟
قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: أَنْوَارُ أَشْبَاحٍ نَقَلْتُهُمْ مِنْ أَشْرَفِ بِقَاعِ عَرْشِی إِلَى ظَهْرِکَ وَ لِذَلِکَ أَمَرْتُ الْمَلَائِکَةَ بِالسُّجُودِ لَکَ إِذْ کُنْتَ وِعَاءً لِتِلْکَ الْأَشْبَاحِ فَقَالَ آدَمُ: یَا رَبِّ لَوْ بَیَّنْتَهَا لِی فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى: انْظُرْ یَا آدَمُ إِلَى ذِرْوَةِ الْعَرْشِ فَنَظَرَ آدَمُ وَ وَقَعَ نُورُ أَشْبَاحِنَا مِنْ ظَهْرِ آدَمَ عَلَى ذِرْوَةِ الْعَرْشِ فَانْطَبَعَ فِیهِ صُوَرُ أَشْبَاحِنَا کَمَا یَنْطَبِعُ وَجْهُ الْإِنْسَانِ فِی الْمِرْآةِ الصَّافِیَةِ فَرَأَى أَشْبَاحَنَا فَقَالَ مَا هَذِهِ الْأَشْبَاحُ یَا رَبِّ؟
فَقَالَ: یَا آدَمُ هَذِهِ الْأَشْبَاحُ أَفْضَلُ خَلَائِقِی وَ بَرِیَّاتِی هَذَا مُحَمَّدٌ وَ أَنَا الْحَمِیدُ الْمَحْمُودُ فِی أَفْعَالِی شَقَقْتُ لَهُ اسْماً مِنِ اسْمِی وَ هَذَا عَلِیٌّ وَ أَنَا الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ شَقَقْتُ لَهُ اسْماً مِنِ اسْمِی وَ هَذِهِ فَاطِمَةُ وَ أَنَا فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ فَاطِمُ أَعْدَائِی عَنْ رَحْمَتِی یَوْمَ فَصْلِ قَضَائِی وَ فَاطِمُ أَوْلِیَائِی عَمَّا یَعْتَرِیهِمْ‏ وَ یَشِینُهُمْ [یَعُرُّهُمْ وَ یُسِیئُهُمْ] فَشَقَقْتُ لَهَا اسْماً مِنِ اسْمِی وَ هَذَا الْحَسَنُ وَ هَذَا الْحُسَیْنُ [هَذَان الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ]وَ أَنَا الْمُحْسِنُ [وَ] الْمُجْمِلُ شَقَقْتُ لَهُمَا اسْماً [اسمیهما]مِنِ اسْمِی هَؤُلَاءِ خِیَارُ خَلِیقَتِی وَ کِرَامُ بَرِیَّتِی بِهِمْ آخُذُ وَ بِهِمْ أُعْطِی وَ بِهِمْ أُعَاقِبُ وَ بِهِمْ أُثِیبُ فَتَوَّسَلْ إِلَیَّ بِهِمْ.
یَا آدَمُ وَ إِذَا دَهَتْکَ دَاهِیَةٌ فَاجْعَلْهُمْ إِلَیَّ شُفَعَاءَکَ فَإِنِّی آلَیْتُ عَلَى نَفْسِی قَسَماً حَقّاً لَا أُخَیِّبُ بِهِمْ آمِلًا وَ لَا أَرُدُّ بِهِمْ سَائِلًا فَلِذَلِکَ حِینَ زَلَّتْ مِنْهُ الْخَطِیئَةُ دَعَا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِمْ فَتَابَ عَلَیْهِ وَ غَفَرَ لَهُ…».

ترجمه:

حضرت على بن الحسین(علیهما السلام) فرمودند: پدرم از پدر خود از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل کرد که فرمود: اى بندگان خدا، آدم(علیه السلام) دید نوری از صلب او می‌درخشد – چون خداوند اشباح ما را از بالاى عرش به صلب او منتقل کرده بود- او آن نور را مشاهده کرد اما اشباح را واضح ندید. به خداوند عرض کرد: خدایا این نورها چیست؟
خداوند فرمود: نورِ اشباحى است که از بهترین بقعه‌های عرشم به صلب تو منتقل کرده‏ام و به همین جهت ملائکه را دستور دادم به تو سجده نمایند چون تو ظرف و محل برای این اشباح بودى.
آدم(علیه السلام) گفت: پروردگارا، ای کاش این اشباح را برایم آشکار نمایی.
خداوند فرمود: آدم! نگاه کن به بالاى عرش. آدم(علیه السلام) نگاه کرد؛ نور اشباح ما از صلب آدم به بالاى عرش افتاد و صورتِ اشباح ما در عرش نقش بست مثل آینۀ صاف که در آن چهره انسان نقش مى‏بندد. او اشباح ما را مشاهده کرد و عرض کرد: خدایا، این شبح‏ها چیست؟
خداوند فرمود: این اشباح، بهترین خلق من هستند؛ این محمّد است و من حمید محمود [ستایش شده] در افعالم هستم. یک اسم از اسمهاى خود براى او جدا کرده‏ام و این على است و من على عظیم هستم اسمى از نام‌هاى خود براى او جدا کرده‏ام و این فاطمه(علیها السلام) است و من فاطر آسمان‏ها و زمین‏هایم و جدا کننده دشمنان خود از رحمتم در روز قیامت و جداکننده دوستانم از عیب‌هایی که بر آنها عارض می‌گردد. براى او یک اسم از اسم‏هاى خود جدا کردم و این حسن و این حسین است و من محسن نیکوکارم یک اسم از اسم‏هاى خود براى آن دو جدا کرده‏ام. این‏ها بهترین مخلوق من و کریمان از خلق من هستند. به وسیلۀ آن‏ها [نعمت‌ها را] باز پس می‌گیرم و به وسیلۀ آن‏ها می‌بخشم و به آن‏ها کیفر می‌کنم و به وسیله آن‏ها ثواب می‌دهم. ای آدم! به وسیلۀ آنها به من توسل کن
ای آدم! هر گاه ناراحتى بزرگی به تو رسید آن‏ها را شفیع خود [در نزد من] قرار بده. من سوگند یاد کرده‏ام بر خود سوگندى حق که کسى‌که به واسطۀ ایشان امیدى داشته باشد ناامید نکنم و کسی‌که به واسطۀ ایشان از من درخواستى نماید رد نکنم به همین جهت وقتى از آدم(علیه السلام) لغزشى سر زد خدا را به واسطه آن‏ها خواند و خدا توبۀ او را پذیرفت و او را بخشید.

منابع:

تفسیر امام عسکری، ص۲۱۹- ۲۲۱؛ مسائل العکبریه، شیخ مفید، ص۲۸؛ محتضر، حسن بن سلیمان حلی، ص۲۷۵؛ تأویل الآیات، استر آبادی، ج۱، ص۴۴ – ۴۵؛ تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۱، ص۱۱۵ – ۱۱۶؛ تفسیر برهان، علامه بحرانی، ج۱، ص۱۹۶ – ۱۹۷؛ غایة المرام، علامه بحرانی، ج۴، ص۱۷۸ – ۱۷۹؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۲۶، ص۳۲۶ -۳۲۸ و ج۱۱، ص۱۵۰ – ۱۵۱؛ تفسیر کنز الدقائق، شیخ محمد قمی مشهدی، ج۱، ص۳۷۶ – ۳۷۸.

منبع اهل تسنن: ینابیع المودة، قندوزی، ج۱، ص۲۸۹.

همچنین:

عَنْ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى آدَمَ أَبَا الْبَشَرِ وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ الْتَفَتَ إِلَى یَمْنَةِ الْعَرْشِ فَإِذَا فِی النُّورِ خَمْسَةُ أَشْبَاحٍ سُجَّداً وَ رُکَّعاً. قَالَ آدَمُ: یَا رَبِّ هَلْ خَلَقْتَ أَحَداً مِنْ طِینٍ قَبْلِی؟ قَالَ: لَا یَا آدَمُ. قَالَ: فَمَنْ هَؤُلَاءِ الْخَمْسَةِ الْأَشْبَاحِ الَّذِینَ أَرَاهُمْ فِی هَیْئَتِی وَ صُورَتِی؟ قَالَ: هَؤُلَاءِ خَمْسَةٌ مِنْ وُلْدِکَ لَوْلَاهُمْ مَا خَلَقْتُکَ. هَؤُلَاءِ خَمْسَةٌ شَقَقْتُ لَهُمْ خَمْسَةَ أَسْمَاء مِنْ أَسْمَائِی لَوْلَاهُمْ مَا خَلَقْتُ الْجَنَّةَ وَ لَا النَّارَ وَ لاَ الْعَرْشَ وَ لَا الْکُرْسِیَّ وَ لَا السَّمَاءَ وَ لَا الْأَرْضَ وَ لَا الْمَلَائِکَةَ وَ لَا الْإِنْسَ وَ لَا الْجِنَّ؛ فَأَنَا الْمَحْمُودُ وَ هَذَا مُحَمَّدٌ وَ أَنَا الْعَالِی وَ هَذَا عَلِیٌّ وَ أَنَا الْفَاطِرُ وَ هَذِهِ فَاطِمَةُ وَ أَنَا الْإِحْسَانِ وَ هَذَا الْحَسَنُ وَ أَنَا الْمُحْسِنُ وَ هَذَا الْحُسَیْنُ. آلَیْتُ عَلَى نَفْسِی أَنَّهُ لَا یَأْتِینِی أَحَدٌ وَ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالُ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ مِنْ مَحَبَّةِ أَحَدِهِمْ إِلَّا أَدْخَلْتُهُ جَنَّتِی وَ آلَیْتُ بِعِزَّتِی أَنَّهُ لَا یَأْتِینِی أَحَدٌ بِمِثْقَالِ ذَرَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ مِنَ بُغْضِ أَحَدِهِمْ إِلَّا أَدْخَلْتُهُ نَارِی وَ لَا أُبَالِی. یَا آدَمُ، هَؤُلَاءِ صَفْوَتِی مِنْ خَلْقِی بِهِمْ أَنجیهِم وَ بِهِمْ أَهْلَکُهُمْ فَإِذَا کَانَ لَکَ إِلَیَّ حَاجَةٌ فَبِهؤُلاءِ تَوَسَّل. فَقَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: نَحْنُ سَفِینَةُ النَّجَاةِ مَنْ تَعَلَّقَ بِهَا نَجَا وَ مَنْ حَادَّ عَنْهَا هَلَکَ فَمَنْ کَانَ لَهُ إِلَى اللَّهِ حَاجَةٌ فَلْیَسْأَلْ بِنَا أَهْلِ الْبَیْتِ»؛

ترجمه:

از پیامبر اکرم نقل شده است که فرمود: زمانی که خداوند تعالی آدم ابوالبشر را آفرید و از روح خود در او دمید آدم توجهی به سمت راست عرش کرد. او پنج شبح نوری مشاهده کرد که در حال سجده و رکوع بودند. آدم به خداوند عرض کرد: خداوندا، آیا کسی را قبل از من از خاک آفریده بودی؟ خداوند فرمود: نه. آدم گفت: این پنج شبح که در شکل و ظاهر من هستند کیستند؟ خداوند فرمود: اینان پنج تن از فرزندان تو هستند که اگر نبودند تو را نیز نمی‌آفریدم. برای این پنج تن از پنج نام خود نامی جدا کرده‌ام. اگر اینها نبودند بهشت و جهنم و عرش و کرسی و آسمان و زمین و ملائک و انسانها و اجنّه را خلق نمی‌کردم. من محمودم و این محمد است. من عالی هستم و این علیست. من فاطرم و این فاطمه است. من احسانم و این حسن است و من محسنم و این حسین است. به جان خودم سوگند هرکس به اندازۀ ذره‌ای از محبت اینها در قلبش داشته باشد وارد بهشت می‌کنم. سوگند به جانم، اگر کسی به اندازۀ ارزنی بغض و کینه‌ نسبت به آنان داشته باشد او را وارد آتش می‌کنم و باکی از این کار ندارم. ای آدم، اینان بندگان برگزیدۀ من هستند که نجات و هلاک الهی به واسطۀ آنهاست. اگر حاجتی به درگاه ما داشتی به آنان متوسل شو. پیامبر در ادامه فرمود: ما کشتی نجاتیم که اگر کسی بر آن سوار شود نجات یابد و هرکس منحرف شود هلاک گردد. اگر کسی حاجتی از خدا داشته باشد به وسیلۀ ما اهل بیت درخواست کند.

۰ نظر ۱۰ آذر ۹۸ ، ۰۸:۰۰
سعید