فاطمه الزهرا

وبلاگ آشنایی با حضرت فاطمه زهرا(س)

فاطمه الزهرا

وبلاگ آشنایی با حضرت فاطمه زهرا(س)

وبلاگی جهت معرفی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و آشنایی مختصر با مقام ایشان

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۳۰ مطلب در دی ۱۳۹۸ ثبت شده است

حقیقت لیله القدر چیست؟

پنجشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۸، ۰۶:۵۳ ق.ظ

ریاحین :  این امر در روایت های متعددی ذکر شده است؛ در کتاب شریف کافی جناب کلینی باب مستقلی در اخبار «انا انزلناه فی لیله القدر» دارد. آنجا تصریح دارد که لیله القدر، فاطمه زهرا(س) است.

شب قدر شبی است که رسول اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) به احیای این شب بسیار تاکید کرده اند. در روایات فراوانی وارد است که حضرت زهرا(س) به هر قیمتی که بود اجازه نمی دادند که فرزندانشان بخوابند، یعنی سعی داشتند تا فرزندان شب های قدر را بیدار بمانند چراکه این لیالی برای بیداری و عبادت و دعا وضع شده است. برای بررسی بیشتر ماهیت این شب عظیم که برتر از هزار ماه عنوان شده است به سراغ حجت الاسلام و المسلمین شیخ عباس اخوان رفتیم تا نظر ایشان را در این خصوص جویا شویم. متن زیر مشروح گفتگوی مهر با این مدرس حوزه علمیه است.

لیله القدر، فاطمه زهرا(س) است

حجت الاسلام عباس اخوان در مورد حقیقت شب های قدر که همان وجود مبارک حضرت صدیقه طاهره(س) است، گفت: این امر در روایت های متعددی ذکر شده است. در کتاب شریف کافی جناب کلینی باب مستقلی در اخبار «انا انزلناه فی لیله القدر» دارد. آنجا تصریح دارد که لیله القدر، فاطمه زهرا(س) است. مرحوم شیخ محمدحسین اصفهانی کمپانی بر اساس همین روایات است که می فرماید: لیله قدر اولیا، نور نهاد اصفیا/ صبح جمال او طلوع از افق علا کند/ بضعه سید بشر ام ائمه غرر/ کیست جز او که همسرى با شه لافتى کند؟

وی افزود: قرآن می فرماید «انا کُلَّ شَىْء خَلَقْناهُ بِقَدَر»، و یا امیرالمومنین می فرماید «رَحِمَ اللهُ امْرءً عَرَفَ قَدْرَهُ» یعنی رحمت خدا بر کسی است که اندازه خودش را بداند. لیله قدر شبی است که خداوند اندازه گیری می کند. «وَکُلُّ شَیْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَار، عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ الْکَبِیرُ الْمُتَعَالِ» این اندازه گیری نه در عالم ملک صورت می گیرد و نه در عالم ملکوت. برزخی است بین این دو عالم که اسم آن عالم قدر یا لیله قدر است که قرآن در آن شب نازل می شود و ائمه در آن شب قرار می گیرند و ملائکه در آن شب واقع می شوند. به این جهت «شب» گفته می شود که شان آن مجهول است.

وی ادامه داد: در این شب قرآن به محضر ولی خدا عرضه می شود و ولی خدا این قرآن را به آن اندازه که وظایف ملائکه است به آنها عرضه می کند که «تنزل الملئکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر» ملائکه فرود می آیند و همه در تحت اراده ذات ذوالجلال اند. به اراده خداوند عوالم وجود در تحت اراده ولی الله اعظم قرار می گیرد. «سلام هی حتی مطلع الفجر» همه در مقام تسلیم هستند.

این مدرس حوزه های علمیه گفت: ائمه معصومین (ع) از قرآنی که «و لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین» است و «کل شی ء فعلوه فی الزبر و کل صغیر و کبیر مستطر» است، فیوضات را استخراج می کنند و آن را به ملائکه تحویل می دهند و ملائکه می روند که تا یک سال، فیض را جاری کنند. همه اینها در ظرف فاطمه صدیقه(س) واقع می شود. از این جهت که در حدیثی از امام عسکری داریم که می فرمایند مادر ما فاطمه(س) بر ما حجت است و وجودش احاطه دارد.

۰ نظر ۱۲ دی ۹۸ ، ۰۶:۵۳
سعید

اشراق نورفاطمۀ زهرا در محراب بر سماواتیان

چهارشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۱۸ ق.ظ

عَنِ ابْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ فَاطِمَةَ لِمَ سُمِّیَتْ زَهْرَاءَ فَقَالَ: «لِأَنَّهَا کَانَتْ إِذَا قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا زَهَرَ نُورُهَا لِأَهْلِ السَّمَاءِ کَمَا یَزْهَرُ نُورُ الْکَوَاکِبِ لِأَهْلِ‏الْأَرْضِ».

ترجمه:

ابن عماره از پدرش روایت کرده که گفت: از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم: چرا حضرت فاطمه(علیها السلام)، «زهراء» نامیده شد؟
امام صادق(علیه السلام) فرمود: به این دلیل که ایشان وقتی در محراب عبادت می‌ایستاد نور آن حضرت(علیها السلام) برای اهل آسمان تلألؤ می‌نمود. آنچنان که نور ستارگان برای ساکنین زمین می‌درخشد.

۰ نظر ۱۱ دی ۹۸ ، ۱۱:۱۸
سعید

قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ فَبَیْنَا أَهْلُ الْجَنَّةِ فِی الْجَنَّةِ إِذْ رَأَوْا مِثْلَ الشَّمْسِ قَدْ أَشْرَقَتْ لَهَا [لَهُ] الْجِنَانُ فَیَقُولُ أَهْلُ الْجَنَّةِ: یَا رَبِّ إِنَّکَ قُلْتَ فِی کِتَابِکَ‏: ﴿لا یَرَوْنَ فِیها شَمْساً [وَ لا زَمْهَرِیراً]﴾( الإنسان:۱۳) فَیُرْسِلُ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ إِلَیْهِمْ جَبْرَئِیلَ فَیَقُولُ: لَیْسَ هَذِهِ شَمْساً [بِشَمْسٍ] وَ لَکِنَّ عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ [فَاطِمَةُ وَ عَلِیٌّ قَدْ] ضَحِکَا فَأَشْرَقَتِ الجَنَّةُ [الْجِنَانُ] مِنْ نُورِ ضَحِکِهِمَا.»

ترجمه:

ابن عباس گوید: در این میان که اهل بهشت در بهشت قرار گرفته‌اند، نوری مثل نور خورشید ببینند که بهشت از آن نور درخشان گشته، اهل بهشت گویند: پروردگارا تو در کتابت گفتى که: ﴿لا یَرَوْنَ فِیها شَمْساً﴾ [در آن [بهشت] آفتابی نبینند]. خداى تعالی ‏جبرئیل را نزد آنها فرستد و به ایشان گوید: این نه خورشید است و نه ماه بلکه حضرت على و فاطمه خندیدند و بهشت از نور خنده‏شان درخشان شد‏.

۰ نظر ۱۰ دی ۹۸ ، ۱۱:۱۶
سعید

اسلام هشتاد یهودی به نور چادر حضرت زهرا

دوشنبه, ۹ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۱۶ ق.ظ

رُوِیَ‏ أَنَّ عَلِیّاً اسْتَقْرَضَ مِنْ یَهُودِیٍّ شَعِیراً فَاسْتَرْهَنَهُ شَیْئاً فَدَفَعَ إِلَیْهِ مُلَاءَةَ فَاطِمَةَ رَهْناً وَ کَانَتْ مِنَ الصُّوفِ فَأَدْخَلَهَا الْیَهُودِیُّ إِلَى دَارٍ وَ وَضَعَهَا فِی‏ بَیْتٍ فَلَمَّا کَانَتِ اللَّیْلَةُ دَخَلَتْ زَوْجَتُهُ الْبَیْتَ الَّذِی فِیهِ الْمُلَاءَةُ بِشُغُلٍ فَرَأَتْ نُوراً سَاطِعاً فِی الْبَیْتِ أَضَاءَ بِهِ کُلُّهُ فَانْصَرَفَتْ إِلَى زَوْجِهَا فَأَخْبَرَتْهُ بِأَنَّهَا رَأَتْ فِی ذَلِکَ الْبَیْتِ ضَوْءً عَظِیماً فَتَعَجَّبَ الْیَهُودِیُّ زَوْجُهَا وَ قَدْ نَسِیَ أَنَّ فِی بَیْتِهِ مُلَاءَةَ فَاطِمَةَ فَنَهَضَ مُسْرِعاً وَ دَخَلَ الْبَیْتَ فَإِذَا ضِیَاءُ الْمُلَاءَةِ یَنْشُرُ شُعَاعَهَا کَأَنَّهُ یَشْتَعِلُ مِنْ بَدْرٍ مُنِیرٍ یَلْمَعُ مِنْ قَرِیبٍ فَتَعَجَّبَ مِنْ ذَلِکَ فَأَنْعَمَ النَّظَرَ فِی مَوْضِعِ الْمُلَاءَةِ فَعَلِمَ أَنَّ ذَلِکَ النُّورَ مِنْ مُلَاءَةِ فَاطِمَةَ فَخَرَجَ الْیَهُودِیُّ یَعْدُو إِلَى أَقْرِبَائِهِ وَ زَوْجَتُهُ تَعْدُو إِلَى أَقْرِبَائِهَا فَاجْتَمَعَ ثَمَانُونَ مِنَ الْیَهُودِ فَرَأَوْا ذَلِکَ فَأَسْلَمُوا کُلُّهُمْ‏.

ترجمه:

روایت شده که حضرت على(علیه السلام) مقدارى جو از یک یهودى قرض کردند و آن یهودی چیزی بابت گرو از آن حضرت خواست و امیر مؤمنان(علیه السلام) چادر حضرت فاطمه(علیها السلام) را – که از پشم بود- بابت رهن به او دادند.
یهودی چادر را به خانه برد و در اتاقى گذاشت. به هنگام شب، زن آن شخص براى انجام کارى داخل آن اتاق شد و نورى دید که تمام اتاق را روشن کرده است. به سوی شوهرش آمد و به او اطلاع داد که در آن اتاق، نور با عظمتی دیده است! مرد یهودى – که فراموش کرده بود چادر فاطمه(علیها السلام) در آن اتاق است- تعجّب نمود و به سرعت داخل آن اتاق شد و دید که شعاع نور آن چادر [به همۀ اطراف] منتشر مى‏شود و گویا آن شعاع، شعله‌ای است از قرص کامل و نورانی ماه که از مکانی نزدیک می‌تابد. [یهودی] از [دیدن] آن تعجب نمود و با دقت به محل چادر نگاه کرد و دانست که آن نور از چادر فاطمه(علیها السلام) است. مرد یهودى و همسرش از خانه خارج شدند و هر یک به سوى اقوام خویش شتافتند. هشتاد نفر از یهود جمع شدند و آن [چادر نورانی] را دیدند و همۀ آنها اسلام آوردند.

۰ نظر ۰۹ دی ۹۸ ، ۱۱:۱۶
سعید

مقام خادمین فاطمۀ زهرا

يكشنبه, ۸ دی ۱۳۹۸، ۱۰:۳۷ ب.ظ

رَوَیَ الروانْدِی فِی الخَرَائِج: «أَنَّ أُمَّ أَیْمَنَ لَمَّا تُوُفِّیَتْ فَاطِمَةُ حَلَفَتْ أَنْ لَا تَکُونَ بِالْمَدِینَةِ إِذْ لَا تُطِیقُ أَنْ تَنْظُرَ إِلَى مَوَاضِعَ کَانَتْ بِهَا فَخَرَجَتْ إِلَى مَکَّةَ فَلَمَّا کَانَتْ فِی بَعْضِ الطَّرِیقِ عَطِشَتْ عَطَشاً شَدِیداً فَرَفَعَتْ‏ یَدَیْهَا و قَالَتْ: یَا رَبِّ أَنَا خَادِمَةُ فَاطِمَةَ تَقْتُلُنِی عَطَشاً. فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْهَا دَلْواً مِنَ السَّمَاءِ فَشَرِبَتْ فَلَمْ تَحْتَجْ إِلَى الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ سَبْعَ سِنِینَ وَ کَانَ النَّاسُ یَبْعَثُونَهَا فِی الْیَوْمِ الشَّدِیدِ الْحَرِّ فَمَا یُصِیبُهَا عَطَشٌ».

ترجمه:

راوندی در خرائج روایت کرده: وقتى حضرت فاطمه(علیها السلام) از دنیا رحلت نمود، امّ ایمن سوگند خورد که در مدینه نماند؛ زیرا طاقت دیدن آن مواضع و محل‏هایى که حضرت فاطمه(علیها السلام) را در آنجا دیده بود نداشت. از مدینه خارج شد و به سوى مکّه حرکت کرد. در بین راه، آب او تمام شد و تشنگى شدیدی بر او غلبه کرد، پس دستان خود را به سوى آسمان بلند کرد و گفت: پروردگارا، من خدمتکار حضرت فاطمه(علیها السلام) هستم. آیا مى‏خواهى مرا به واسطۀ عطش و در حال تشنگى قبض روح کنی؟
در این حال خداوند متعال دلوی آب از آسمان براى او فرستاد. او از آن آب نوشید و هفت سال از آب و غذا بى‏نیاز گردید. به طوریکه مردم او را در روز بسیار گرم به دنبال کارهایى مى‏فرستادند ولى هرگز تشنه نمى‏شد.

۰ نظر ۰۸ دی ۹۸ ، ۲۲:۳۷
سعید

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِی قالَ: «بَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ سَلْمَانَ إِلَى مَنْزلِ فَاطِمَةَ لِحَاجَةٍ. قَالَ سَلْمَانُ: فَوَقَفْتُ بِالْبَابِ وَقْفَةً حَتَّى سَلَّمْتُ فَسَمِعْتُ فَاطِمَةَ تَقْرَأُ الْقُرْآنَ جوا [مِنْ جو] وَ تَدُورُ الرَّحَى برّاً [مِنْ برٍّ] مَا عِنْدَهَا أَنِیسٌ.
قَالَ: فَعُدْتُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، رَأَیْتُ أَمْراً عَظِیماً! فَقَالَ: هِیهِ یَا سَلْمَانُ، تَکَلَّمْ بِمَا رَأَیْتَ وَ سَمِعْتَ.
قَالَ: وَقَفْتُ بِبَابِ ابْنَتِکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ، وَ سَلَّمْتُ، فَسَمِعْتُ فَاطِمَةَ تَقْرَأُ الْقُرْآنَ مِنْ جَوَّا، وَ الرَّحَى تَدُورُ مِنْ بَرَّا مَا عِنْدَهَا أَنِیسٌ! فَتَبَسَّمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ قَالَ: یَا سَلْمَانُ ابْنَتِی فَاطِمَةُ مَلَأَ اللَّهُ قَلْبَهَا وَ جَوَارِحَهَا إِیمَاناً إِلَى مُشَاشِهَا تَفَرَّغَتْ لِطَاعَةِ اللَّهِ فَبَعَثَ اللَّهُ مَلَکاً اسْمُهُ زُوقَابِیلُ وَ فِی خَبَرٍ آخَرَ :رَحْمة [جَبْرَئِیلُ] فَأَدَارَ لَهَا الرَّحَى وَ کَفَاهَا اللَّهُ مَؤُنَةَ الدُّنْیَا مَعَ مَؤُنَةِ الْآخِرَة»

ترجمه:

امام محمّد باقر(علیه السلام) فرمودند: پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) سلمان را نزد حضرت فاطمه(علیها السلام) فرستاد. سلمان مى‏گوید: من بر درب خانه ایستادم و سلام کردم. شنیدم که حضرت فاطمه(علیها السلام) در داخل خانه مشغول تلاوت قرآن است و آسیاب در حیاط مى‏چرخید در حالى که کسى آن را نمی‌چرخانید.
سلمان گوید: نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نشستم و گفتم: ای رسول خدا امر عظیمی مشاهده نمودم. پیامبر فرمود: ای سلمان بازگو آنچه را که دیده‌ای و شنیده‌ای.
سلمان گفت: به در خانۀ دخترت فاطمه(علیها السلام) رفتم و بر او سلام کردم و شنیدم فاطمه قرآن می‌خواند و آسیاب در بیرون خانه مى‏چرخید در حالى که کسى کنار آن نبود.
پیامبر خدا تبسّمى کرد و فرمود: اى سلمان! خداوند متعال، قلب و اعضای دخترم فاطمه را تا سر استخوانهایش سرشار از ایمان نموده است. وى خود را برای عبادت پروردگار فارغ نمود خداوند [هم] ملکى به نام زوقابیل (و در روایت دیگر جبرئیل) را مأمور نموده تا آسیاب را بگرداند. خداوند کارهاى دنیا و آخرت فاطمه(علیها السلام) را کفایت نموده است.

۰ نظر ۰۷ دی ۹۸ ، ۲۰:۳۴
سعید

«أَنَّ أُمَّ أَیْمَنَ قَالَتْ‏ مَضَیْتُ ذَاتَ یَوْمٍ إِلَى مَنْزِلِ مَوْلَاتِی فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ لِأَزُورَهَا فِی مَنْزِلِهَا وَ کَانَ یَوْماً حَارّاً مِنْ أَیَّامِ الصَّیْفِ فَأَتَیْتُ إِلَى بَابِ دَارِهَا وَ إِذَا بِالْبَابِ مُغْلَقٌ فَنَظَرْتُ مِنْ شُقُوقِ الْبَابِ فَإِذَا بِفَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ نَائِمَةٌ عِنْدَ الرَّحَى وَ رَأَیْتُ الرَّحَى تَطْحَنُ الْبُرَّ وَ هِیَ تَدُورُ مِنْ غَیْرِ یَدٍ تُدِیرُهَا وَ الْمَهْدُ أَیْضاً إِلَى جَانِبِهَا وَ الْحُسَیْنُ نَائِمٌ فِیهِ وَ الْمَهْدُ یَهْتَزُّ وَ لَمْ أَرَ مَنْ یَهُزُّهُ‏ وَ رَأَیْتُ کَفّاً یُسَبِّحُ اللَّهَ تَعَالَى قَرِیباً مِنْ کَفِّ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ.
قَالَتْ أُمُّ أَیْمَنَ فَتَعَجَّبْتُ مِنْ ذَلِکَ فَتَرَکْتُهَا وَ مَضَیْتُ إِلَى سَیِّدِی رَسُولِ اللَّهِ وَ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ وَ قُلْتُ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی رَأَیْتُ عَجَباً مَا رَأَیْتُ مِثْلَهُ أَبَداً فَقَالَ لِی مَا رَأَیْتِ یَا أُمَّ أَیْمَنَ فَقُلْتُ إِنِّی قَصَدْتُ مَنْزِلَ سَیِّدَتِی فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ فَلَقِیتُ الْبَابَ مُغْلَقاً وَ إِذَا أَنَا بِالرَّحَى تَطْحَنُ الْبُرَّ وَ هِیَ تَدُورُ مِنْ غَیْرِ یَدٍ تُدِیرُهَا وَ رَأَیْتُ مَهْدَ الْحُسَیْنِ یَهْتَزُّ مِنْ غَیْرِ یَدٍ تَهُزُّهُ وَ رَأَیْتُ کَفّاً یُسَبِّحُ اللَّهَ تَعَالَى قَرِیباً مِنْ کَفِّ فَاطِمَةَ وَ لَمْ أَرَ شَخْصَهُ فَتَعَجَّبْتُ مِنْ ذَلِکَ یَا سَیِّدِی.
فَقَالَ: یَا أُمَّ أَیْمَنَ اعْلَمِی أَنَّ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءَ صَائِمَةٌ وَ هِیَ مُتْعَبَةٌ جَائِعَةٌ وَ الزَّمَانُ قَیْظٌ فَأَلْقَى اللَّهُ تَعَالَى عَلَیْهَا النُّعَاسَ فَنَامَتْ فَسُبْحَانَ مَنْ لَا یَنَامُ فَوَکَّلَ اللَّهُ مَلَکاً یَطْحَنُ عَنْهَا قُوتَ عِیَالِهَا وَ أَرْسَلَ اللَّهُ مَلَکاً آخَرَ یَهُزُّ مَهْدَ وَلَدِهَا الْحُسَیْنِ لِئَلَّا یُزْعِجَهَا مِنْ نَوْمِهَا وَ وَکَّلَ اللَّهُ مَلَکاً آخَرَ یُسَبِّحُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَرِیباً مِنْ کَفِّ فَاطِمَةَ یَکُونُ ثَوَابُ تَسْبِیحِهِ لَهَا لِأَنَّ فَاطِمَةَ لَمْ تَفْتُرْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ فَإِذَا نَامَتْ جَعَلَ اللَّهُ ثَوَابَ تَسْبِیحِ ذَلِکَ الْمَلَکِ لِفَاطِمَةَ.
فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ أَخْبِرْنِی مَنْ یَکُونُ الطَّحَّانَ وَ مَنِ الَّذِی یَهُزُّ مَهْدَ الْحُسَیْنِ وَ یُنَاغِیهِ‏ وَ مَنِ الْمُسَبِّحُ؟ فَتَبَسَّمَ النَّبِیُّ ضَاحِکاً وَ قَالَ أَمَّا الطَّحَّانُ‏ فَجَبْرَئِیلُ وَ أَمَّا الَّذِی یَهُزُّ مَهْدَ الْحُسَیْنِ فَهُوَ مِیکَائِیلُ وَ أَمَّا الْمَلَکُ الْمُسَبِّحُ فَهُوَ إِسْرَافِیل‏.»

ترجمه:

ام ایمن گوید در تابستان که هوا بسیار گرم بود به خانۀ مولایم فاطمه(علیها السلام) رفتم تا ایشان را زیارت نمایم. به در خانۀ حضرت زهرا(علیها السلام) که رسیدم دیدم که درب خانه بسته است اما از شکاف در، درون خانه دیده می‌شد. پس دیدم که حضرت زهرا(علیها السلام) کنار آسیاب به خواب رفته است اما آسیاب بدون این که کسی آن را بگرداند می‌چرخد. همچنین دیدم که گهواره‌ای که حسین(علیه السلام) درون آن خوابیده است تکان می‌خورد و کسی را ندیدم که آن را تکان دهد و نیز کفِ دستی را دیدم که کنار دست فاطمه(علیها السلام) مشغول گفتن تسبیح است.
ام ایمن گوید که از این امر متعجب شدم و به سوی آقای خودم رسول خدا رفتم و بر ایشان سلام کردم و گفتم: ای رسول خدا! من امر عجیبی را دیدم که تا به حال چنین چیزی مشاهده نکرده بودم و حکایت آسیاب و تکان خوردن گهواره و کفِ دستی که تسبیح می‌گفت را برای ایشان عرض کردم.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: ای ام ایمن بدان که فاطمه(علیها السلام) روزه است و به دلیل گرمی زیاد هوا از کارهای خانه به زحمت اُفتاده است. پس خداوند خواب را به فاطمه(علیها السلام) القا نمود [خواب را بر ایشان غلبه داد] و سپس مَلَکی را عهده دار آسیاب کردن نمود و نیز ملک دیگری را ارسال فرمود که گهوارۀ حسین(علیه السلام) را بجنباند تا این که فاطمه(علیها السلام) بیدار نشود و ملکی را فرستاد تا نزدیک دست فاطمه(علیها السلام) تسبیح گوید و ثواب تسبیحش را برای حضرت فاطمه(علیها السلام) قرار دهد چرا که دخترم فاطمه دائماً ذکر خدا می‌گوید. پس هنگامی که فاطمه(علیها السلام) به خواب می‌رود خداوند ثواب تسبیح آن ملک را برای فاطمه(علیها السلام) قرار می‌دهد.
ام ایمن گوید به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) عرض کردم: یا رسول الله، آن ملکی که آسیاب می‌کرد و ملکی که گهواره را تکان می‌داد و با حسین(علیه السلام) نجوا می‌کرد و آن ملکی که تسبیح می‌گفت نامشان چیست؟ پیامبر اکرم تبسمی کردند و فرمودند: ملکی که آسیاب می‌کرد جبرئیل بود و آن ملکی که گهواره را تکان می‌داد میکائیل و ملکی که تسبیح می‌گفت اسرافیل بود.

۰ نظر ۰۶ دی ۹۸ ، ۱۷:۲۸
سعید

شفاعت در نزول آیۀ ﴿و لسوف یعطیک ربک فترضی﴾

چهارشنبه, ۴ دی ۱۳۹۸، ۰۸:۴۴ ب.ظ

«عَنْ جَابِر الأَنْصَارِی أنّهُ رَأَى النَّبِیُّ فَاطِمَةَ وَ عَلَیْهَا کِسَاءٌ مِنْ أَجِلَّةِ الْإِبِلِ وَ هِیَ تَطْحَنُ بِیَدَیْهَا وَ تُرْضِعُ وُلْدَهَا فَدَمَعَتْ عَیْنَا رَسُولِ اللّٰه فَقَالَ: یَا بِنْتَاهْ تَعَجَّلِی مَرَارَةَ الدُّنْیَا بِحَلَاوَةِ الآخِرَةِ فَقَالَتْ: یَا رَسُولَ اللّٰه الْحَمْدُ للهِ عَلَى نَعْمَائِهِ وَ الشُّکْرُ للهِ عَلَى آلَائِهِ فَأَنْزَلَ اللّٰه‏: ﴿وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى﴾»

ترجمه:

جابر بن عبداللّٰه انصاری روایت می‌کند که پیامبر(صلی الله علیه و آله) حضرت فاطمه(علیها السلام) را در حالى دید که کسائى از پوست شتر بدوش افکنده و با دست خود مشغول آسیاب کردن و شیر دادن فرزندش است.
چشمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) پر از اشک شد و به حضرت فاطمه(علیها السلام) فرمود: اى دختر عزیزم، تلخیهاى دنیا را در مقابل شیرینى آخرت قرار بده.
فاطمۀ زهرا(علیها السلام) گفت: یا رسول اللّٰه خدا را سپاس به سبب نعمتهاى فراوانى که عنایت فرموده، و شکر برای اوست در مقابل عطاهایش.
در همین موقع بود که خداوند متعال این آیۀ شریفه را نازل فرمود: ﴿وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى﴾؛ و به زودى پروردگارت [در قبال این مرارت و سختی، مقام شفاعت امت در روز قیامت را] به تو عطا مى‏کند که راضى شوى.

۰ نظر ۰۴ دی ۹۸ ، ۲۰:۴۴
سعید

مظهر عفو و رحمت الهی و شفاعت کبری در محشر

سه شنبه, ۳ دی ۱۳۹۸، ۰۸:۰۳ ب.ظ

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ قَالَ سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیَّ یَقُولُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: «إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ تُقْبِلُ ابْنَتِی فَاطِمَةُ عَلَى نَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ مُدَبَّجَةَ الْجَنْبَیْنِ خِطَامُهَا مِنْ لُؤْلُؤٍ رَطْبٍ قَوَائِمُهَا مِنَ الزُّمُرُّدِ الْأَخْضَرِ ذَنَبُهَا مِنَ الْمِسْکِ الْأَذْفَرِ عَیْنَاهَا یَاقُوتَتَانِ حَمْرَاوَانِ عَلَیْهَا قُبَّةٌ مِنْ نُورٍ یُرَى ظَاهِرُهَا مِنْ بَاطِنِهَا وَ بَاطِنُهَا مِنْ ظَاهِرِهَا دَاخِلُهَا عَفْوُ اللَّهِ وَ خَارِجُهَا رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَى رَأْسِهَا تَاجٌ مِنْ نُورٍ لِلتَّاجِ سَبْعُونَ رُکْناً کُلُّ رُکْنٍ مُرَصَّعٌ بِالدُّرِّ وَ الْیَاقُوتِ یُضِی‏ءُ کَمَا الْکَوْکَبُ الدُّرِّیُّ فِی أُفُقِ السَّمَاءِ وَ عَنْ یَمِینِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ وَ عَنْ شِمَالِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ وَ جَبْرَئِیلُ آخِذٌ بِخِطَامِ النَّاقَةِ یُنَادِی بِأَعْلَى صَوْتِهِ: غُضُّوا أَبْصَارَکُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ فَلَا یَبْقَى یَوْمَئِذٍ نَبِیٌّ وَ لَا رَسُولٌ وَ لَا صِدِّیقٌ وَ لَا شَهِیدٌ إِلَّا غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ فَتَسِیرُ حَتَّى تُحَاذِیَ عَرْشَ رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ فَتَزُخُّ [فتَزُجُّ ]بِنَفْسِهَا عَنْ نَاقَتِهَا وَ تَقُولُ: إِلَهِی وَ سَیِّدِی احْکُمْ بَیْنِی وَ بَیْنَ مَنْ ظَلَمَنِی اللَّهُمَّ احْکُمْ بَیْنِی وَ بَیْنَ مَنْ قَتَلَ وُلْدِی فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ: یَا حَبِیبَتِی وَ ابْنَةَ حَبِیبِی سَلِینِی تُعْطَیْ وَ اشْفَعِی تُشَفَّعِی فَوَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَا جَازَنِی ظُلْمُ ظَالِمٍ فَتَقُولُ: إِلَهِی وَ سَیِّدِی ذُرِّیَّتِی وَ شِیعَتِی وَ شِیعَةَ ذُرِّیَّتِی وَ مُحِبِّیَّ وَ مُحِبِّی ذُرِّیَّتِی‏ فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ: أَیْنَ ذُرِّیَّةُ فَاطِمَةَ وَ شِیعَتُهَا وَ مُحِبُّوهَا وَ مُحِبُّو ذُرِّیَّتِهَا فَیُقْبِلُونَ وَ قَدْ أَحَاطَ بِهِمْ مَلَائِکَةُ الرَّحْمَةِ فَتَقْدُمُهُمْ فَاطِمَةُ حَتَّى تُدْخِلَهُمُ الْجَنَّةَ».

ترجمه:

از امام باقر(علیه السلام) روایت شده که فرمود: شنیدم جابر بن عبد اللَّه انصارى می‌گفت: رسول خدا فرمود: چون روز قیامت شود دخترم فاطمه(علیها السلام) بر ناقه‏اى از ناقه‏هاى بهشت به محشر رو کند که دو پهلویش نگار دارد و مهارش از لؤلؤ تر و چهارپایش از زمرد سبز و دمش از مشک اذفر [با بوی شدید] و دو چشمش از یاقوت سرخ است. بر روی آن ناقه، قبّه‏ای است از نور که برونش از درونش دیده شود و درونش از برونش. درون آن گذشت خداست و برونش رحمت خدا. بر سر آن مخدره، تاجى است از نور که آن تاج، هفتاد رکن دارد و هر رکنى مرصّع به دُرّ و یاقوت است. بدرخشد چنانچه اختر فروزان در افق آسمان بدرخشد و بر سمت راستش هفتاد هزار فرشته باشد و بر سمت چپش هفتاد هزار فرشته و جبرئیل مهار آن ناقه را گرفته و به بلندترین صدایش فریاد کشد: دیده بر هم نهید تا فاطمه(علیها السلام) دختر محمد بگذرد. پس در آن روز تمام پیغمبران، رسولان، صدیقان و شهیدان، دیده بر هم نهند تا فاطمه(علیها السلام) بگذرد. فاطمۀ زهرا(علیها السلام) حرکت می‌کند تا در برابر عرش پروردگارش جل جلاله قرار گیرد و از ناقه‌اش فرود آید و گوید:
معبودا! سیدا! میان من و هر که به من ستم کرده حکم کن. خدایا، حکم کن میان من و هر کس که فرزندانم را کشته است. به ناگاه پاسخى از طرف خداى جل جلاله می‌رسد که: اى حبیبۀ من و زادۀ حبیبم از من بخواه تا عطا شوى و شفاعت کن تا پذیرفته گردد. به عزت و جلالم سوگند که ستم هیچ ستمگری [بدون حساب] از من نمی‌گذرد.
پس می‌گوید: ای معبود من و ای آقای من! ذریه‌ام و شیعیانم و شیعیان ذریه‏ام و دوستانم و دوستان ذریه‏ام [را دریاب]. پس از طرف خداى جل جلاله ندا رسد: کجایند ذریۀ فاطمه و شیعیان او و دوستان او و دوستان فرزندان او؟ پس آنها پیش آیند در حالی که فرشتگان رحمت آنان را احاطه کرده‌اند و فاطمه(علیها السلام) جلوی آنها می‌رود تا آنها را وارد بهشت کند.

۰ نظر ۰۳ دی ۹۸ ، ۲۰:۰۳
سعید

مهریۀ حضرت زهرا شفاعت گنهکاران امت

دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۸، ۰۹:۵۵ ب.ظ

«فَلَمَّا بَلَغَت فَاطِمَةُ مَبْلَغَ النِّسَاءِ کَانَ رَسُولُ اللهِ یَغْتَمُّ لِأَجْلِهَا وَ یَقُولُ: لَیْسَتْ لَهَا وَالِدَةٌ تُرَبِّیهَا وَ تُهَیِّئُ أَسْبَابِ تَزْوِیجِهَا فَنَزَلَ جَبْرَئِیلُ وَ قَالَ: الْجَبَّارُ یُقْرِؤُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ: یَا مُحَمَّدُ لَا تَغْتَمَّ فِی أَمْرِ تَزْوِیجِهَا فَإِنَّهَا أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْکَ فَفَوَّضَ أَمَرَ تَزْوِیجِهَا مِنْکَ إِلَیَّ فَإِنِّی أُزَوِّجُهَا مِمَّنْ أُحِبُّ فَسَجَدَ رَسُولُ اللَّهِ سَجْدَةَ الشُّکْرِ ثُمَّ رَجَعَ جَبْرَئِیلُ فَلَمَّا کَانَ یَوْمُ الْجُمُعَةِ جَاءَ جَبْرَئِیلُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ وَ بِیَدِهِ طَبَقٌ وَ مِیکَائِیلُ وَ إِسْرَافِیلُ وَ عِزْرَائِیلُ عَلَیْهِم السَّلَامُ بِیَدِ کُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ طَبَقٌ مُغَطًّى بِمِنْدِیلٍ وَ عِنْدَ کُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ أَلْفُ مَلَکٍ وَ وَضَعُوا الْأَطْبَاقَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ: مَا هَذَا یَا جَبْرَائِیلُ؟ قَالَ: فَإِنَّ اللَّهَ یَقُولُ: إنِّی زَوَّجْتُ فَاطِمَةَ مِنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ [صَلَواتُ اللهِ عَلَى نَبِیِّنَا وَ عَلَیْهِ] وَ هَذَا أَثْوَابُ الْجِنَانِ وَ أَثْمَارُهَا الْبَسْ عَلَیْهَا الثِّیَابَ وَ انْثُرْ عَلَیْهَا الثِّمَارَ فَسَجَدَ رَسُولُ اللَّهِ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقَالَ: یَا جَبْرَئِیلُ فَاطِمَةَ تَرْضَى بِمَا أرْضَی وَ إنِّی أُحِبُّ مِنْکَ هَذِهِ الْهَدَایَا وَ الْعَطَایَا فِی دَارِ الْبَقَاءِ لاَ فِی دَارِ الْفَنَاءِ وَ لَکِنْ یَا جَبْرَئِیلُ أَخْبِرنِی کَیْفَ کَانَ تَزْوِیجُ فَاطِمَةَ فِی السَّمَاءِ.

۰ نظر ۰۲ دی ۹۸ ، ۲۱:۵۵
سعید